برخی از آموزه‌های تورات و انجیل واقعی(4)

خدای متعال در برخی آیات پاره‌ای از آموزه‌های تورات و انجیل را گزارش می‌کند که در تورات و انجیل کنونی حد اقل به صراحت اثری از آنها نیست. این امر نشانِ تحریف‌گری عالمان یهود است. در ادامه برخی از این موارد را بیان خواهیم کرد.

 

1. بشارت بعثت پیامبر اسلام در تورات و انجیل:

به تصریح برخی از آیات قرآن و ظاهر برخی دیگر، خبر بعثت پیامبر اسلام، نام و ویژگی‌های آن حضرت در تورات و انجیل اصلی آمده است. قرآن در وصف مؤمنان اهل کتاب می‌فرماید: ایشان از پیامبری پیروی می‌کنند که اوصاف او را در تورات و انجیل نوشته، یافته بودند (اعراف:157). از ظاهر آیة مذکور بر می‌آید که اوصاف سه‌گانة "رسول"،"نبی"و"امی" در تورات و انجیل برای پیامبر اکرم ذکر یاد شده است.
اگر آیه در صدد چنین بیانی نبود، یادکرد هرسه وصف در کنار هم ـ ‌که منحصر به همین آیه است ـ به ویژه آوردن ویژگی سوم نکتة روشنی نداشت. در تعبیر "مکتوبا" عنایت ویژه‌ای است به اینکه نزد ایشان، نام وصفات آن حضرت به صورت نوشته بوده به گونه‌ای که هیچ تردیدی در تطبیق به پیامبر اسلام نداشتند.در آیة دیگر از معرفت کامل اهل کتاب نسبت به پیامبر اسلام (ص) خبر می‌دهد. بر پایة‌ بیان روشن قرآن کریم، اهل کتاب آن حضرت را همانند پسران خویش می‌شناختند و از این رو عده‌ای ازآنها را، که دانسته این حقیقت را نهفته می‌داشتند، نکوهش می‌کند (بقره:146).
اکثر مفسران در ذیل این آیه آورده‌اند: یکی از اصحاب پیامبر از عبدالله بن سلام دربارة آن بزرگوار سؤال کرد؛ وی در پاسخ گفت: به خدا من پیامبر اسلام را از فرزند خودم بهتر می‌شناسم؛ چرا که به حقانیت وی از روی توصیف خدا در تورات یقین دارم، ولی دربارة فرزند خودم چنین معرفتی ندارم؛ شاید مادرش خیانت کرده باشد.بدین ترتیب یهودیان ویژگی‌های پیامبراسلام را به خوبی می‌شناختند و با توجه به ماجرای بحیرای راهب، در تطبیق آن بر حضرت محمد صلی‌علیه‌وآله نیز تردیدی نداشتند.
علی بن ابراهیم به سند خود از ابراهیم بن هاشم از ابن ابی عمیر از حماد از حریز از امام صادق‌علیه‌السلام نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: مراد از "الکتاب"، تورات وانجیل و مقصود از"یعرفونه"، شناخت رسول الله است؛ زیرا خداوند متعال در تورات، زبور و انجیل صفات پیامبر و اصحاب وی، و بعثت و هجرتش را بیان نموده است:(فتح:29).
اهل کتاب بعد از بعثت، با اینکه از صفت رسول خدا و صفات اصحاب آن حضرت در تورات و انجیل آگاه بودند، آن را انکار نمودند: «فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به» از این‌رو یهودیان، قبل از بعثت رسول اکرم به عرب‌ها می‌گفتند: این عصر، عصر پیامبر موعود است که از مکه ظهور و به مدینه هجرت می‌کند و خاتم و افضل پیامبران است.در میان چشمانش سرخی و بین دو شانه‌اش مُهر نبوت است. بر مرکب بدون زین سوار می‌شود. بسیار خنده‌رو و در عین حال جنگ‌جویی شمشیر بر دوش، شجاع، و حکومتش جهانی است، و شما عرب‌ها را همچون قوم عاد به هلاکت می‌رساند.
و به خصوص از حضرت عیسی‌علیه‌السلام نقل می‌فرماید که ایشان به ظهور پیامبراسلام بشارت داده و نام او را هم"احمد" معرفی کرده بود (صف: 6). این آیه هرچند بر بشارت بعثت پیامبر اسلام و نام وی از زبان حضرت مسیح و نه آمدن آن در انجیل دلالت دارد، اما با توجه به آیة «...یجدونه مکتوباً عندهم فی التوراة والانجیل...» و به قرینة روایات معتبری که بروجود نام "احمد" در انجیل تصریح می‌کند، وجود نام احمد، در انجیل تقویت و تأیید می‌گردد.
این موضوع شماری از مفسران و پژوهشگران مسلمان را که در پی یافتن نام احمد در اناجیل کنونی بر آمده‌اند، به واژة فارقلیط یا پاراکلیتوس (Paraclite) معطوف ساخته است.هر دو واژة یونانی، و واژه نخست به معنای آرامش‌دهنده است که مسیحیان مصداق آن را روح القدس خوانده‌اند و دومی به معنای عالی، احمد، و ستوده می‌باشد.
در اینکه کدام ‌یک در انجیل اصلی و کهن بوده، بین دانشمندان مسیحی و مسلمان اختلاف نظر وجود دارد. مفسران و ‌پژوهشگران یادشده بر این باورند که این واژه در اصل اسم خاص، به صورت پریکلیتوس (Periclite) و به معنای احمد و ستوده بوده که بعدها دچار تغییر شده است. برخی از پژوهشگران نیز بر این باورند که این بشارت در انجیل اصلی موجود است و لکن آنها در ترجمه‌ها، آن را از پریکلیتوس"(فیرفلوط) که در ترجمه‌های یونانیِ موجود نیز به همین صورت آمده است، به پاراکلیت(فارقلیط) تحریف کرده‌اند تا معنای بشارت دهنده یا تسلی دهنده و یا معزّی (تقویت کننده) را بدهد.
با توجه به بیان روشن و فضای نزول آیه معلوم می‌شود که اهل کتاب در سایة آموزه‌های تورات و انجیل، از پیامبراسلام‌‌صلی‌الله‌علیه‌وآله شناخت کامل داشته‌اند؛ در غیر این صورت، به یقین همة دانشمندان اهل کتاب به مبارزة شدید و صریح بر ضد او برخاستند و حقانیت قرآن را تکذیب می‌کردند، در حالی که شماری از آنان به ویژه دانشمندانی مانند عبدالله بن سلام و کعب احبار از یهود و تمیم داری از نصارا، براساس بشارت‌ها و اوصاف یاد شده از پیامبراسلام در تورات و انجیل به آیین اسلام گرویدند.
قرآن مجید هم، از شادمانی(رعد: 36)، اشک شوق ریختن جمعی از اهل کتاب (مائده:83)، گواهی برخی از آنها بر حقانیت قرآن (احقاف:10) و ایمان بعضی از ایشان (قصص:52) خبر داده است. بنابر این طبق بیانات صریح قرآنی(اعراف:157؛ بقره: 146؛ فتح: 29) و ظاهر برخی دیگر (صف: 6)، خبر بعثت رسول گرامی اسلام، نام ویژگی‌های او و حتی برخی از ویژگی‌های اصحاب آن حضرت در تورات و انجیل اصلی، به گونه‌ای روشن و دقیق بیان شده بود، به گونه‌ای که یهود و نصاری و دست‌کم دانشمندان آنان، وی را همانند پسرا ن خویش (... یعرفونه کما یعرفون ابناءهم) و بلکه بهتر از پسران خود می‌شناختند تا آنجا که قابل تأویل و قابل تطبیق برکسی جز آن حضرت نبود و هیچ تردیدی در شناخت آن حضرت و حقانیت وی نداشتند.

همچنین طبق احادیث اهل بیت‌علیهم‌السلام نام مبارک آن حضرت در تورات،"الحاد"(یحاد من حارب الله و دینه) و در انجیل "احمد" و اسامی مبارک حسنین‌علیهماالسلام، در تورات "شبر" و "شبیر یا " شابور" و"شابیر" و در انجیل"طاب"و"طیب" بوده است. این همه درحالی است که در تورات و انجیل کنونی، جز چند عبارت کلی در خصوص ظهور پیامبری بعد از موسی و عیسی‌علیهماالسلام، یافت نمی‌شود. همچنین رسول اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله در نامه‌های دعوت یهودیان به دین اسلام، بر وجود رسالت جهانی خود در تورات احتجاج فرموده است.
پس احتمال اینکه این بیانات روشن از کتاب مقدس برداشته شده یا تغییر یافته باشد، تقویت می‌شود؛ به ویژه آنکه به تصریح قرآن، یهودیان، براساس بشارت‌های تورات و انجیل، از دیر باز و پیش از بعثت پیامبر، در انتظار ظهور چنین پیامبری، بر کافران پیروزی می‌جستند؛ ولی همین که آنچه اوصافش را می‌شناختند برایشان آمد، انکارش کردند(بقره: 89).
ابن عباس و به پیروی از ایشان عموم مفسران در ذیل آیة یاد شده، گفته‌اند: یهودیان، پیش از بعثت پیامبراسلام، انتظار ظهور او را داشتند و حتی در مناقشات داخلی خود، یا در مبارزاتشان با مشرکان عرب مانند اوس و خزرج، به خود وعدة پیروزی می‌دادند، و هنگام سختی و شدت می‌گفتند: خدایا مارا با پیامبری که در آخرالزمان مبعوث می‌شود و اوصاف وی را در تورات یافته‌ایم، یاری فرما.
ولی بعد از بعثت وی از میان عرب، از روی عناد و حسد او را انکار کردند و گفتند: این آن پیامبری نیست که انتظار ظهورش را داشتیم! در کتب روایی هم این موضوع با اندک تفاوت‌هایی آمده‌است.برخی از محققان غربی، آیة 146 بقره و71 آل عمران را دال بر حذف بخش‌هایی از نسخة اصلی کتاب مقدس دانسته‌اند. در حالی‌که بیانات قرآنی بر این دلالت دارد که در تورات وانجیل به روشنی از آمدن پیامبر اسلام خبر داده شده است.
و به همین جهت بعضی از بنی اسرائیل به وی ایمان آوردند: «وشهد شاهد من بنی اسرائیل علی مثله فآمن» (احقاف:10) «الذین ءاتینهم الکتاب من قبله هم به مؤمنون...»(قصص:52 ـ 53).
در عین حال اهل کتابِ معاصر با اشاره به نسخه‌هایی از تورات و انجیل کنونی که مربوط به قبل از اسلام است و در موزه‌ها و کتابخانه‌های مهم دنیا نگهداری می‌شود، وجود کم‌ترین اشاره‌ای به یادکرد پیامبر اسلام در تورات و انجیل را انکار می‌کنند و تبیین‌‌های مسلمانان را در این باب نمی‌پذیرند، و همان‌طور که توقع می‌رود، سخن یهودیان و مسیحیانی را که به موجب آن بشارت‌ها مسلمان شده‌اند، حجت نمی‌دانند.

 

2. ویژگی‌های پیامبراسلام و یاران راستین او در تورات وانجیل:

درآخرین آیة سوره فتح نیز از یادکرد برخی اوصاف پیامبر اکرم و پیروان راستین او در تورات و انجیل سخن به میان آمده است: (فتح:29).در اینکه همة اوصاف یاد شده در هر دو کتاب تورات و انجیل آمده است یا بخشی در تورات و بخشی دیگر در انجیل، میان مفسران اختلاف هست.
شماری از مفسران شیعه و اهل تسنن به پیروی از قرآن‌پژوهان نخستین بر این باروند که اوصاف یادشدة پیش از"ذلک"، در تورات، و تشبیه به" زرع و ِکشته"، در انجیل بوده است.
در مقابل، برخی دیگر به پیروی از مجاهد بر این باورند که همة ویژگی‌های یادشده در آیه، هم در تورات و هم در انجیل آمده است. البته شماری هم معتقدند تنها تشبیه به زرع در تورات و انجیل وجود داشته است. به هرحال از این آیه بر می‌آید که این ویژگی‌ها یا دست‌کم بخشی از آنها در تورات و انجیلِ موجود در زمان پیامبراسلام‌صلی‌الله‌علیه‌وآله یافت می‌شده ‌است.
چنان‌که پیامبر در نامة دعوتِ یهود به دین اسلام، به همین آیه استناد فرموده است. ابن هشام متن آن نامه را چنین نقل کرده: «بسم الله الرحمن الرحیم. من محمد رسول الله، صاحب موسی واخیه المصدق لما جاء به، ألا یا معشر أهل التوراة، و انکم لتجدون ذلک فی کتابکم: «محمد رسول الله...»... .
در ذیل این دعوت‌نامه، پیامبر اسلام یهودیان را قسم داده و فرموده است: «و انی انشدکم بالله، و انشدکم بما انزل علیکم، و انشدکم... إلا أخبرتمونی هل تجدون فیما أنزل الله علیکم أن تؤمنوا بمحمد؟
فان کنتم لا تجدون ذالک فی کتابکم فلا کره علیکم «قد تبین الرشد من الغی»[بقره: 256] فادعوکم الی الله و نبیه».
طبق نقل مرحوم مفید، وقتی این نامه به دست یهودیان خیبر رسید، نزد رئیس خود، عبدالله بن سلام آمدند و از او خواستند که آن نامه را بر ایشان بخواند. عبدالله بن سلام بعد از خواندن آن، از یهودیان اعتراف گرفت که این همان پیامبری است که نشانه‌های وی را در تورات دیده بودند؛ ولی در عین حال ایمان نیاوردند.