قرآن کریم و موضوع‌ تحریف‌گری اهل کتاب به ویژه یهود(1)

مفسران در تفسیر آیات (بقره: 58 ـ 59؛ اعراف: 161 ـ 162) گفته‌اند: یهودیان در مرحله عمل آنچه را باید انجام می‌دادند تغییر دادند و به گونه‌ای دیگر عمل کردند؛ زیرا مأمور بودند که از در ویژه‌ای با تواضع خم شوند و در آیند؛ ولی به حالت نشسته یا از درهای دیگر وارد شدند.

 

چکیده

قرآن کریم تحریف در اسناد دینی و متون مقدس را از جهت اخلاقی نکوهش کرده و پیامدها و عواقب ناگوار آن در سرنوشت انسان و جوامع بشری را گوشزد کرده است.آیات قرآن بر این حقیقت گواهی می‌دهد که برخی از اهل کتاب، به ویژه دانشمندان یهود، تورات و انجیل را به گونة لفظی و معنوی تحریف کرده‌اند. اکثر مفسران برجستة قرآن و پژوهشگران کتاب مقدس، این آیات را ناظر به تورات و انجیل کنونی و تحریف را اعم از تحریف لفظی و معنوی دانسته‌اند؛ هرچند برخی تحریف لفظی را منکر شده و عده‌ای تحریف کتاب مقدس کنونی را منحصر در تحریف معنوی دانسته‌اند.
چنان‌که شماری از معاصران، آیات تحریف را ناظر به تحریف معنوی نسخة اصلی به حساب آورده و کتاب مقدس کنونی را ترجمة ناقص و تحریف‌یافته‌ای از آن دانسته‌اند، دسته‌ای دیگر نیز با این تبیین که تورات و انجیل کنونی کلاً ساخته و پرداختة دست بشر است، آن آیات را ناظر به تحریف شفاهی کتاب مقدس ـ نه تورات و انجیل کنونی ـ شمرده‌اند.

کلید واژه‌ها: تحریف‌ گری یهود، تحریف معنوی، تحریف لفظی، آیات تحریف، تورات، اهل کتاب، کتاب مقدس.

مقدمه

قرآن کریم برخی از اهل کتاب به ویژه قوم یهود را، به ویژگی‌هایی از قبیل دروغگویی (آل‌عمران:3 و 78)، حیله‌گری (بقره: 65ـ66)، دنیا طلبی (بقره: 96) و ده‌ها صفت ناپسند دیگر از جمله تحریف‌گری وصف می‌کند. به طور کلی، تحریف ـ یعنی تغییر یا تفسیر نادرست هر متن، سخن یا کردار ـ عملی بسیار ناپسند است. از همه خطرناک‌تر تحریف در اسناد دینی و معنوی است که سرنوشت‌ساز است؛ همانند تحریف گفتار الهی یا تحریف سخنان، کردار یا ویژگی‌های پیامبران و امامان که می‌تواند مسیر انسان‌ها را عوض کند. تحریف یهود از این سنخ تحریف‌ها بوده است و در قرآن کریم، این عمل ناپسند، به دانشمندان و خواص یهود نسبت داده شده و در تمام موارد به صورت فعل مضارع "یحرفون" آمده است که چنین تعبیری، در ادبیات عرب بر استمرار و پایداری بر آن فعل دلالت می‌کند.
این تعبیر بیانگر تصویری از عمل نکوهیده و غیراخلاقی عده‌ای از آنهاست به گونه‌ای که تحریف‌گری جزء سرشت‌شان گردیده بود؛ از این‌رو خداوند، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و مؤمنان را از دل بستن به ایمان ِاین دسته یهودیان برحذر داشته است (بقره: 75). البته تحریف‌گری متون مقدس اختصاص به یهود ندارد و همواره ممکن است افرادی با انگیزه‌های خاص به این کار دست زنند. در قرآن کریم، به علل و انگیزه‌های تحریف‌گری قوم یهود نیز اشاره شده است، از جمله: قساوت قلب(مائد:13)، کفر(نساء:46)، نفاق (بقره: 76 و آل‌عمران:(70 ـ 75)، مائده41، 61 و...)، عناد و خبث باطن (آل‌عمران: 75 و 85)؛ دنیاگرایی و دین‌فروشی (بقره: 41 و 79).

عوامل دیگری مانند حبّ ریاست، و حفظ موقعیت و مقام، دنیا طلبی، حسادت و توجیه نافرمانی دانشمندان اهل کتاب از پیامبر اسلام‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله، و ایجاد شک و شبهه در حقانیت آن حضرت نیز در تحریف و تغییر یا کتمان حقایق موجود در کتاب مقدس، دخیل بوده است. این نوشتار بر آن است که موضوع تحریف‌گری را از دیدگاه قرآن کریم بررسی و نیز مشخص کند که این تحریف‌گری متعلق به چه چیزی بوده و به چه صورت و از سوی چه کسانی انجام می‌گرفت. پیش از شروع بحث لازم است به مفهوم تحریف در لغت و اصطلاح به اختصار پرداخته ‌شود.

 

تحریف درلغت

تحریف به معنای دگرگون‌سازی لفظی یا معنایی نوشتار یا گفتار است. تحریف از ریشة "حرف" گرفته شده و معنای اصلی حرف در لغت، لبه، طرف، جانب، کناره و مرز است. تحریف سخن به معنای متمایل ساختن کلام از مقصود گوینده به طرف احتمالی است که امکان دارد سخن گوینده را بر آن حمل کرد. بنابراین، مفهوم تحریف به جهت معنادهیِ باب تفعیل، به کناره بردن و به گوشه کشانیدن و ایجاد نوعی دگرگونی در مقصود گوینده است؛ و تحریف سخن به معنای ایجاد نوعی دگرگونی و انحراف در آن است؛ گویا هر سخن ـ طبق قانون وضع الفاظ و برحسب طبع اولی خود ـ یک مجرای طبیعی و عادی دارد که به معنی و مفهوم خود دلالت می‌کند، اما تحریف کننده آن را از جایگاه اصلی منحرف کرده، به کناری می‌برد.
از همه خطرناک‌تر تحریف در اسناد دینی و معنوی است که سرنوشت‌ساز است؛ همانند تحریف گفتار الهی یا تحریف سخنان، کردار یا ویژگی‌های پیامبران و امامان که می‌تواند مسیر انسان‌ها را عوض کند. تحریف یهود از این سنخ تحریف‌ها بوده است و در قرآن کریم، این عمل ناپسند، به دانشمندان و خواص یهود نسبت داده شده و در تمام موارد به صورت فعل مضارع "یحرفون" آمده است که چنین تعبیری، در ادبیات عرب بر استمرار و پایداری بر آن فعل دلالت می‌کند.
و از آنجا که یکی از شیوه‌های تحریف‌کنندگان یک متن یا سخن برای به حاشیه راندن مراد و مقصود گوینده یا نویسنده، جابه‌جایی و افزایش و کاهش متن یا سخن است، واژة تحریف بر جابه‌جا کردن واژه‌ها، تغییر ساختار جملات یا کاستن و افزودن بر متن یا گفتار اطلاق می‌شود.

برخی واژه‌پژوهان نیز تحریف در کاربرد قرآنی را تحریف معنوی دانسته‌اند. شماری دیگر از آنان و برخی مفسران تحریف را به تغییر و تبدیل، معنی کرده‌اند. استاد مطهری نیز تحریف را نوعی تغییر و تبدیل، در یک نوشته یا گفته دانسته‌اند؛ با ذکر این تفاوت که تحریف مشتمل بر نکته‌ای است که در کلمه تغییر و تبدیل نیست؛ در تحریف سعی بر این است که خلاف مقصود، القا شود. در هیچ‌یک از فرهنگ‌های لغت، تحریف به تغییر مکتوب معنی نشده ‌است؛ از این رو اختصاص تحریف به تغییر مکتوب ادعای بدون دلیل است. مگر آنکه با تبیینی که ذکر شد تغییر مکتوب با هدف القای خلاف مقصود صورت گیرد.

 

تحریف در اصطلاح

تحریف در اصطلاح به معنی تفسیر نادرست یا راهیابی تغییر و کاهش و افزایش در متن کتاب‌های آسمانی و غیر آن است. این اصطلاح در فرهنگ اسلامی به طور خاص دربارة کتاب مقدس و قرآن کریم مطرح می‌شود. تحریف در یک نگاه کلی دو قسم اساسی دارد: لفظی، معنوی. تحریف لفظی، دخل و تصرف در الفاظ و عبارات متن است که خود اقسامی دارد: تحریف به فزونی، تحریف به کاستی، تحریف به تبدیل و جابه‌جا کردن واژه‌ها یا جمله‌ها. تحریف به افزایش به این معناست که کلمه یا جمله‌ای بر متن اصلی افزوده شود بی‌آنکه این افزوده‌ها قابل تشخیص باشد. تحریف به کاهش عبارت است از کاستن بخشی از حروف، واژه‌ها یا جملاتِ متن، به گونه‌ای که غیر قابل تشخیص باشد.
در تحریف به تبدیل وجابه‌جایی، کلماتی جانشین واژه‌های متن می‌گردد یا جایگاه واژه‌ها و جملات تغییر می‌یابد به طوری‌ که موجب رخنه در معنا می‌شود. نوع دیگرِ تحریف لفظی، تحریف در نحوة گویش و تغییر در حرکات الفاظ و مبهم خواندن متن است به گونه‌ای که امر بر مخاطب مشتبه گردد که آن را می‌توان تحریف شفاهی نام نهاد.تحریف معنوی تفسیر و تأویل نادرست از یک لفظ یا عبارت است که بر خلاف مقصود گوینده و اغلب بدون استناد به قواعد فهم درست کلام صورت می‌گیرد بر اساس رأی شخصی و با انگیزه‌های باطل انجام می‌شود.

 

کاربرد قرآنی واژة تحریف

واژة تحریف به شکل مصدری در قرآن نیامده، اما فعل مضارع آن"یحرفون"، چهار بار، در سوره‌های بقره آیه 5؛ نساء آیه 46؛ ‌مائده آیات‌13و41) و نیز ریشة آن"حرف" به صورت "علی حرفٍ"یک‌بار(حج:11) و هم‌خانواده آن "متحرفاً" نیز یک‌بار (انفال: 6) در قرآن مجید به کار رفته است. افزون بر آن، واژگان دیگری نیز که از نظر معنایی به تحریف نزدیک‌اند، در قرآن آمده، از جمله واژة"تبدیل"(در ساختار فعل ماضی و مضارع) که به معنای تغییر و تحریف (بقره:59؛ اعراف:162؛ فتح:15) است، با این تفاوت که تحریف از نظر دلالت اعم از تبدیل است و شامل تحریف معنوی هم می‌شود اما واژة تبدیل بر آن دلالت ندارد.
البته واژة بدل و مشتقات آن فراوان در قرآن به کار رفته است که تنها چند مورد آن به بحث تحریف مربوط می‌شود. برخی "یلوون"(از مادة لوی) (آل عمران:78) و «لی» (نساء:46) را نیز مترادف و به تعبیر دقیق‌تر نزدیک به معنای تحریف (لفظی) شمرده‌اند " لیّ" از "لوی" به معنای تابیدن و تا کردن ریسمان است و «لی اللسان» به معنای پیچاندن و برگردانیدن زبان و در این آیات، کنایه از دروغ گفتن و به معنای تحریف است و در آیات 153 آل‌عمران و 135نساء) به معنای التفات و میل داشتن در مقابل اعراض آمده است.

 

دیدگاه‌های مختلف در‌بارة تحریف منسوب به اهل کتاب در قرآن

پیش از طبقه‌بندی آیات مربوط به تحریف‌گری اهل کتاب، دیدگاه مفسران و دانشمندان مسلمان را دربارة تحریفی که قرآن کریم به اهل کتاب نسبت داده است، به اختصار بیان می‌کنیم، سپس آیاتِ ناظر به این موضوع را دسته‌بندی و بررسی خواهیم کرد.دربارة نوع تحریفی که صورت گرفته و نیز در اینکه آیا تحریفی که در آیات در‌بارة تورات و انجیل مطرح شده ناظر به کتاب مقدس کنونی است یا تورات و انجیل واقعی، مفسران و دانشمندان مسلمان‌ چهار دیدگاه ارائه کرده‌اند که عبارت‌اند از:

 

1. تحریف لفظی و معنوی کتاب مقدس کنونی:

اکثر مفسران و قرآن‌پژوهان برجستة نخستین و معاصر معتقدند آیات تحریف، ناظر به عهدین به ویژه تورات کنونی است و تحریف آن اعم از تحریف لفظی و معنوی بوده است. علامه ‌طباطبایی بر آن است که بر اساس آیات قرآنی، تورات کنونی، شامل بخشی از تورات واقعی است که بر موسی‌علیه‌السلام نازل شده و بخش‌هایی از آن دچار تحریفِ به کاهش یا افزایش، یا تغییر و تبدیل الفاظ، یا جا‌به‌جایی محل و... شده است. روایاتی از طرق فریقین نیز مؤید این دیدگاه است.

از رسول گرامی اسلام‌صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده است که فرمودند: یهودیان تورات را تحریف کردند و آنچه را می‌خواستند بدان افزوده، آنچه را نمی‌خواستند مانند اسم محمد از تورات محو کردند.
نوع دیگرِ تحریف لفظی، تحریف در نحوة گویش و تغییر در حرکات الفاظ و مبهم خواندن متن است به گونه‌ای که امر بر مخاطب مشتبه گردد که آن را می‌توان تحریف شفاهی نام نهاد.تحریف معنوی تفسیر و تأویل نادرست از یک لفظ یا عبارت است که بر خلاف مقصود گوینده و اغلب بدون استناد به قواعد فهم درست کلام صورت می‌گیرد بر اساس رأی شخصی و با انگیزه‌های باطل انجام می‌شود.
نظیر این، روایات فراوانی در منابع شیعی از اهل بیت‌علیهم‌السلام نیز نقل شده است. هم‌چنین محققان کتاب مقدس از اهل سنت و شیعه، با ذکر ده‌ها شاهد و دلیل همچون اختلاف نسخه‌های عهد قدیم، تاریخ تدوین، عدم تواتر و نگارش آنها قرن‌ها بعد و توسط دیگران، اختلاف آنها با یکدیگر، نامعقول و توجیه‌ناپذیر بودن بخشی از آموزه‌های کتاب مقدس و مانند آن، وقوع انواع تحریف لفظی در کتاب مقدس را اثبات کرده‌اند که به صورت افزایش یا حذف یا به صورت تبدیل و جابه‌‌جایی الفاظ بوده ‌است.

 

2. تحریف معنوی کتاب مقدس کنونی:

برخی چون ابوحاتم رازی، از متکلمان قرن چهارم ، بر این باورند که ساختار الفاظ کتاب مقدس تغییر نیافته، بلکه تحریف‌گران معانی کتاب مقدس را دگرگون و بر اساس منافع خویش تفسیر می‌کردند. وی در دفاع از کتاب مقدس، اختلاف نسخه‌های سه گانة عبری، سریانی و یونانی عهد قدیم و انجیل چهارگانه با یکدیگر را مانند اختلاف قرائت‌ها دانسته‌ و مدعی شده است در این جهت اختلافی میان دانشمندان مسلمان و مسیحی وجود ندارد. فخر رازی نیز با استناد به شهرت و تواتر کتاب مقدس، تحریف لفظی آن را دشوار شمرده، و قول به تحریف معنوی آن را اصح دانسته است. البته وی تحریف لفظی کتاب مقدس را نه تنها نفی نکرده، بلکه به دلیل اندک بودن عالمان به کتاب مقدس ، آن را نیز ممکن دانسته‌است.

 

3. تحریف معنوی تورات و انجیل اصلی:

از نظر برخی از قرآن‌پژوهان معاصر، کتاب مقدس کنونی ترجمه‌هایی ناقص از تورات و انجیل اصلی است و تحریف در این آیات به مفهوم لغوی آن یعنی تحریف معنوی به کار رفته و ناظر به نسخة اصلی و پیش از ترجمه‌هاست؛ نسخه‌های اصلی این کتاب‌ها مفقود شده و تحریف به حذف و اضافه در این ترجمه‌ها، نه در اصل آنها، رخ داده است.

 

4. تحریف شفاهی سخنان الهی:

برخی از پژوهشگران معاصرِ کتاب مقدس بر این باورند که قرآن مجید دربارة تحریف تورات و انجیل چیزی نگفته است؛ چرا که از مجموع آیات تحریف، در یک مورد تحریف «کلام الله» مطرح شده است که به گفتة عموم مفسران به عمل پیشینیان یهود در عصر حضرت موسی‌علیه‌السلام اشاره دارد و شاید هم آیة یاد شده بیانگر رفتار ناپسند یهودیان صدر اسلام، نسبت به قرٱن بوده که آن را پس از شنیدن به گونة محرَّف برای دیگران نقل می‌‌کردند. در سه مورد دیگر از «تحریف کَلِم» سخن رفته، و آن نیز در چند کلمة محاوره‌ای بوده‌ و ناظر به تحریف گفتاری است و به قلم نیامده ‌است.
بنابر این آیاتِ تحریف ناظر به تورات و انجیل کنونی نیست و دربارة آنها باید با صرف نظر از این آیات داوری کرد، و تورات و انجیل کنونی ساخته و پرداختة دست بشر است.البته با صرف نظر از آیات قرآن مجید، اثبات جعلی بودن کتاب مقدس(تورات و انجیل و سایر کتب آن) یا تحریف و جعلی بودن بسیاری از مطالب و مضامین کتاب مقدس، نیازمند استناد به قرآن نیست؛ تا آنجا که برخی از کتب عهدین به تحریف بعضی دیگر آشکارا گواهی داده است: در ارمیا، بیان شده که عده‌ای به عنوان پیامبران دروغین برای فریب مردم سخنانی را تحریف و جعل می‌کردند. علامه بلاغی عین عبارت نسخة عبرانی را در این مورد نقل کرده است.
اکثر مفسران و قرآن‌پژوهان برجستة نخستین و معاصر معتقدند آیات تحریف، ناظر به عهدین به ویژه تورات کنونی است و تحریف آن اعم از تحریف لفظی و معنوی بوده است. علامه ‌طباطبایی بر آن است که بر اساس آیات قرآنی، تورات کنونی، شامل بخشی از تورات واقعی است که بر موسی‌علیه‌السلام نازل شده و بخش‌هایی از آن دچار تحریفِ به کاهش یا افزایش، یا تغییر و تبدیل الفاظ، یا جا‌به‌جایی محل و... شده است.
اما از آنجا که کتاب مقدس کنونی همان کتاب مقدس عصر نزول قرآن است و هم‌چنین نمی‌توان تورات و انجیل موجود را بتمامه همان تورات و انجیلی دانست که مورد تصدیق قرآن کریم قرار گرفته‌است؛ از این رو این احتمال ‌که قرآن مجید، به تورات و انجیل زمان خود، نظر روشنی نداشته باشد بسیار بعید می‌نماید.
بلکه از نظر مفسر محققی چون علامه طباطبایی، نظر دقیق در آیات قرآن، بیانگر آن است که تورات کنونی، همان تورات در زمان رسول خداصلی‌علیه‌وآله و آمیزه‌ای از تورات اصلی و مطالب تحریفی است. در مقابل، برخی دیگر از محققان استناد قرآن به تورات اصلی مانند آیة 157سورة اعراف را از باب جدال احسن شمرده‌اند اما معتقدند قرآن کریم در اینکه کتاب مقدس موجود در زمان پیامبر اسلام‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله، همان تورات حقیقی بوده باشد، نظر روشنی ندارد.

از سوی دیگر نمی‌توان آیات پرشماری را که به گونه‌های مختلف تحریف اهل کتاب را گزارش می‌کند، نادیده گرفت. برای به دست‌آوردن دیدگاه قرآن دربارة هر موضوعی ملاحظة تمام آیات مرتبط با آن ضروری است. ظاهراً منشأ برخی از دیدگا‌ه‌ها از جمله دیدگاه اخیر، یعنی اختصاص آیات یاد شده به تحریف شفاهی، اکتفا نمودن به چهار آیه و غفلت از آیات فراوان دیگر بوده است. از این‌رو برای به دست دادن نظر دقیق قرآن کریم در این خصوص، آیات مرتبط با آن را می‌توان در چهار دستة کلی بررسی کرد...

 

نویسنده: علی فتحی