زبانشناسی قرآن

جلوه های اعجازی قرآن کریم هم در معنا و محتوی مشهود است و هم در کلام و موسیقای آن. از ابتدای نزول کتاب خدا دانشمندان علوم ادبی درصدد بیان جنبه های اعجاز کلامی قرآن کریم برآمدند و برای تبیین فصاحت و بلاغت آن، علوم بلاغی معانی بیان و بدیع را پایه گزاری کردند.
«تعریب»، در لغت به معنی وارد کردن لفظ و واژۀ بیگانه و غیر عربی در زبان عربی است.
علامه ملامحمد مهدى نراقى در دانشهاى گوناگون ـ از جمله ادبيات ـ دستی توانا داشت. وى از دقايق ادبيات عرب به خوبى آگاه بود و در كتاب «مشكلات العلوم» كه در آن از علوم گوناگون بحث شده به سؤالهاى مختلف قرآنى از جمله پرسشهايى درباره ادبيات پاسخ گفته است . گردآورى اين پرسش و پاسخها در يك جا دسترسى به آنها را آسانتر مى‏ كند و خواننده با مطالعه آنها گذشته از آشنايى بيشتر با آيات قرآن، به شخصيت ادبى و دقيق علامه نراقى پى مى ‏برد . (1)
چکیده: برخلاف نظریه رایجِ «الهی بودن الفاظ و معانی قرآن»، نظریه های مخالفی از سوی برخی اندیشمندان دینی مطرح گردیده که سابقه طرح بعضی از آنها به قرون اولیه هجری برمی گردد. این نظرات اگرچه هیچگاه فرصت غلبه و جریان سازی پیدا ننموده اند ولی هر از چند گاهی با قرائتی نو مطرح و توجه صاحب نظران را به خود معطوف کرده است.
پيش‏تر از اين اندكى درباره چگونگى و چند و چون ورود واژگان بيگانه (غير عربى) در قرآن بنا به تناسب نوشتار بحث كرديم.1 حال با توجه به گستردگى دانش زبان‏شناسى (Lingvistics) در شاخه‏ هايى چون (Etemology)، ريشه‏ شناسى، علم اشتقاق يا صرف و شناسايى اقسام كلمه (Semantic)، معناشناسى يا وجوه معنايى كلمات، (Lexicography) لغت ‏نويسى، فرهنگ ‏نويسى، (meaning)، علم معنى و مقصود، و رديابى معنى ‏دار بودن كلمات، به بررسى و شرح واژگانى كه دخيل بودن (يا غير عربى بودن) آنها ثابت شده است مى ‏پردازيم.
خداوند سبحان قرآن كريم را به وسيله فرشته وحى؛ جبرئيل امين بر رسول خاتمش؛ حضرت محمّد مصطفی  (صلى الله عليه وآله)  به زبان عربى مبين فرو فرستاده است: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ * عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ * بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ» (شعراء /193-195) «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ» (نحل /103)
چگونه مى ‏توانيم قرآن را بفهميم؟ آيا قرآن روش ويژه اى دارد كه آن را از ديگر كتابها متمايز می سازد، به گونه اى كه نزديك شدن به قرآن بدون فراگيرى آن روش امكان ‏پذير نيست؟
چكيده: متن پيش‌رو، ترجمه‌ مقاله‌اي است پيرامون برخي فنون و صنايع ادبي به كار رفته در قرآن. فنون و صنايع ادبي عموماً به دو دسته تقسيم مي‌شوند. شگردهايي كه به واسطه آرايش چشمگير واژگان (موسوم به تمهيدات) معنا را پررنگ مي‌كنند و شگردهايي كه به واسطة به كارگيري واژگان در معنايي غيرمتعارف (موسوم به مجازها) معنا را تقويت مي‌كنند.
چكيده از سال 1700 تا 1995 ميلادى حدود 2599 مقاله و کتاب در باره قرآن اعم از ترجمه و تأليف نوشته شده است(1). نويسندگان اين مقالات از ميان پژوهشگران مسلمان و غير مسلمان ‏اند. بعضى از اين مقالات به قلم دانشمندان مسلمانى نوشته شده است که علوم قديم اسلامى را به طور منظم در مراکز علمى و دينى خوانده ‏اند و در کنار آن با روشهاى پژوهش و آداب نگارش نيز آشنا شده ‏اند. برخى ديگر را محققّان غرب که با شيوه کهن و گام به گام آموزش دينى و علوم اسلامى آشنا نيستند به رشته تحرير کشيده‏ اند.
از زبان نمادين، در عربى به «تمثيل» و در انگليسى، به «سمبوليك» ياد شده است. اما به نظر مى رسد به عنوان يك زبان نو به آن نگاه شده باشد. شاهد نو بودن آن، بازشناسى آن ـ البته نه به معناى به كارگيرى جديد آن به عنوان يك زبان ـ و ارائه نشدن تعريفى روشن و گويا ـ دست كم به استناد تحقيقاتى نه چندان دور و دراز نگارنده ـ از اين زبان است.