ذوالقرنین

داستان ذو القرنین در قرآن‏ قرآن كريم متعرض اسم ذو القرنين و تاريخ زندگى و ولادت و نسب و ساير مشخصات او نشده. البته اين رسم قرآن كريم در همه موارد است كه در هيچ يك از قصص گذشتگان به جزئيات نمى‏ پردازد.
ذوالقرنين 1. ذوالقرنين به عنوان يک پيامبر مطرح نشده است، بلکه به عنوان يک جهانگرد صاحب هنر، اما متدين و مؤمن مطرح شده است. قرآن مجيد مى گويد: (انّا مکّنّا له فى الارض و آتيناه من کلّ شيئ سبباً)؛ يعنى (ما براى او در پهنه زمين امکاناتى فراهم کرديم و از هر پدي ده اى دستاويزى به او سپرديم) (کهف/86).
ذوالقرنین یکی از شخصیتهایی است که در قرآن از او یاد شده و از دیرباز بررسی شخصیت او مورد بحث قرآن پژوهان بوده است.
«و يسئلونك عن ذى القرنين قل سأتلوا عليكم منه ذكراً».(کهف-83) و از تو اى محمد، درباره «ذو القرنين » مى پرسند در پاسخ ايشان بگو: بزودى، بخشى از سرگذشت او را، براى شما بازگو خواهم كرد.
ذوالقرنين مركب از دو كلمه است: 1- "ذو" كه در لغت به معني صاحب است( در حالت نصب آن «ذا» و در حالت جر «ذي»).[1] 2- "قرْن" كه در لغت به معني جمع كردن می­‌باشد، اقتران از همين ريشه اجتماع دو چيز يا چيزهاست،[2] به استخوان شاخ نيز "قَرن" گويند.[3] 1. قرشي، علي اكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه؛ 1376، چاپ هفتم، ج 3، ص 29 2. قاموس قرآن، همان، ج 5، ص 309 3. راغب اصفهاني، مفردات، تهران، مرتضوي، 1369، اول، ج 3، ص 177