عیسی(علیه السلام)

جايگاه مريم نزد خدا عِمران پدر مريم يكى از رجال برجسته بنى اسرائيل بود، وى همسرى نازا داشت و آن زن از نعمت وجود فرزند بی بهره بود. همسر عمران با تضرع و زارى به پيشگاه خداوند، متوسل به ذات مقدس او شد تا فرزندى به او عنايت كند، و نذر كرد اگر خداوند به او فرزند پسرى عنايت كند، او را به اطاعت و فرمانبردارى خدا و خدمتِ خانه مقدس او بگمارد.
چكيده «تثليث» از آموزه هاى بنيادينِ الهيات رايج مسيحى است كه بر اساس آن، حضرت عيسى (پسر) يكى از شخصيت هاى سه گانه تثليث، و در كنار پدر و روح القدس داراى الوهيت است. آموزه تثليث متأثر از فرهنگ ها و اديان شرك آميز به مسيحيت راه يافت. قرآن كريم با روايتى متفاوت و ارائه شخصيت بشرى از عيسى عليه السلام، بنيان هاى فكرى اعتقاد به الوهيت مسيح را به چالش كشيده است.
آفرينش انسان از منى قرآن كريم در چند مورد سخن از «منى» می گويد و خلقت انسان را از آن می داند: «أَفَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُون «1» «آيا آنچه را [كه به صورت منی ] فرومی ريزيد ديده ايد؟ آيا شما آن را خلق می كنيد يا ما آفريننده ايم.»
شبهاتى پيرامون تمثل جبرئيل براى مریم(علیها السلام) در روايات كلمه تمثل بسيار به چشم می خورد، ولى در قرآن كريم جز در سوره مريم يعنى آيه‏" فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا" 1 نيامده، و آيات بعدى كه در آن جبرئيل خود را براى مريم معرفى می كند بهترين شاهد است بر اينكه وى در همان حال هم كه به صورت بشر مجسم شده بود باز فرشته بود، نه اينكه بشر شده باشد، بلكه فرشته اى بود به صورت بشر، و مريم او را به صورت بشر ديد.
مسيح يكى از شفيعان نزد خدا است، نه خون بهاى گنهكاران‏   نصارا معتقدند كه مسيح با خون پر بهاى خود جرائم ايشان را عوض داده و به همين جهت لقب " فادى" به آن جناب داده، گفته ‏اند: بعد از آنكه آدم نافرمانى خدا كرد و از شجره ممنوعه در بهشت خورد، خطاكار شد و اين خطاكارى او به ارث در همه فرزندانش بماند، در نتيجه ذريه او ما دام كه توالد و تناسل كنند، خطاكار مى‏ زايند و جزاى خطيئه هم عقاب در آخرت و هلاك ابدى است كه خلاصى و فرار از آن ممكن نيست با اينكه خداى تعالى رحيم و عادل است.
عيسى(عليه السلام) بنده خدا - پيامبر خدا- 1 و رسول به سوى بنى اسرائيل‏ 2 و يكى از پيامبران اولى العزم و صاحب شريعت بوده و كتابى به نام انجيل داشت‏ 3، خداى تعالى نام او را مسيح عيسى نهاد 4 و" كلمة اللَّه" و" روحى از خدا" خواند 5، و داراى مقام امامت‏ 6 و از گواهان اعمال‏ 7، و بشارت دهندگان به آمدن پيامبر اسلام بود 8، وجيه و آبرومند در دنيا و آخرت و از مقربين بود 9.
يهود نسبت به تاريخ قوميت خود و ضبط حوادثى كه در اعصار گذشته داشتند مهتم هستند و با اين حال اگر تمامى كتب دينى و تاريخى آنان را مورد تتبع و دقت قرار دهى، نامى‏ از مسيح عيسى بن مريم نخواهى يافت، نه تنها تحريف شده اخبار آن جناب را نياورده‏ اند، بلكه اصلا نام او و كيفيت ولادتش و ظهور دعوتش و سيره زندگيش و معجزاتى كه خداى تعالى به دست او ظاهر ساخت و خاتمه زندگيش كه چگونه بوده، آيا او را كشتند و يا به دار آويختند و يا طورى ديگر بوده، حتى يك كلمه از اين مطالب را ذكر نكرده ‏اند، بايد ديد چرا ذكر نكرده ‏اند؟
مادر مسيح نامش مريم از دختران عمران بود، مادر مريم(علیها السلام)  به وى حامله شد و نذر كرد فرزند در شكم خود را، بعد از زائيدن محرر كند يعنى خادم مسجد كند، و او در حالى اين نذر را مى ‏كرد كه مى‏ پنداشت فرزندش پسر خواهد بود ولى وقتى او را زائيد و فهميد كه او دختر است، اندوهناك شد و حسرت خورد و نامش را مريم، يعنى خادمه نهاد،
قرآن وقتى وارد در احتجاج عليه تثليث مسيحيت مى‏ شود، آن را از دو طريق رد مى‏ كند. اول- از طريق بيان عمومى، يعنى بيان اين معنا كه بطور كلى فرزند داشتن بر خداى تعالى محال است و فى نفسه امرى است ناممكن، چه اينكه فرزند فرضى، عيسى باشد يا عزير و يا هر كس ديگر. دوم- از طريق بيان خصوصى و مربوط به شخص عيسى بن مريم(علیه السلام) و اينكه آن جناب نه پسر خدا بود و نه اله معبود، بلكه بنده ‏اى بود براى خدا و مخلوقى بود از آفريده ‏هاى او.
عيسى بن مريم (علیه السلام) - خداوند عزت به عمران بن يساهم وحى کرد که من فرزندى عطايت خواهم کرد مبارک و زيبا که کورمادرزاد را شفا بخشد و پيس را سلامت دهد و مرده را زنده کند با رخصت الهى. من او را پيامبر بنى اسرائيل خواهم ساخت.