پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

مقدمه بحث از واقعة شگفت انگیز و محیرالعقول معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از جمله مباحث جنجال برانگیزی به شمار می اید که از دیرباز تاکنون، بر سر زبان و قلم دوست و دشمن جریان داشته است. برخی از اندیشمندان و مفسران به فراخور بضاعت و توان علمی خود، در این زمینه مطالبی را به رشته تحریر درآورده و دیدگاه های خود را مطرح ساخته اند.
دشمنان همیشه برای تخریب چهره نبوی و رهبران آسمانی از شیوه های گوناگون بهره می گیرند و ترور شخصیت آن بزرگان را در برنامه دارند، به پیامبر بزرگوار اسلام اتهام های: جنون، ساحری، شاعری، کاهن بودن، خوش باوری، گمراهی، و ... وارد آوردند، این مقاله تنها به موضوع تمسخر و استهزای آن پیشوای بزرگ پرداخته است که اکنون از سوی صهیونیسم و وابستگان آن، همین شیوه دنبال می شود.
آغاز قرآن مجید در آیات فراوانی از آخرین سفیر الهی و چراغ پرفروغ عالم هستی، به شکل های گوناگونی سخن گفته و چهرة مقدس و ملکوتی اش را به تصویر کشیده است. گاه نام مقدسش را با تعظیم یاد می کند، گاهی اطاعت از وجود مقدسش را اطاعت از پروردگار و نافرمانی او را نافرمانی خدا قلمداد کرده، گاهی به حضرتش سوگند یاد می کند و گاهی هم به دفاع از او برمی خیزد.
چکیده: پیامبر چه ویژگى و امتیازى دارد که وى را از دیگران متمایز مى سازد؟ نویسنده در پاسخ به این پرسش از سه رویکرد نام مى برد: ۱ـ رویکرد معرفتى. ۲ـ رویکرد مسئولیتى. ۳ـ رویکرد موقعیتى. در رویکرد نسخت دیدگاه هاى متعددى را مورد بررسى قرار مى دهد که همه این دیدگاه ها وجه تمایز پیامبر را معرفت ویژه مى داند. در رویکرد دوم مسئولیت و مأموریت ویژه پیامبر عامل تمایز معرفى مى شود که نویسنده از دو دیدگاه در این زمینه یاد مى کند. و در رویکرد سوم موقعیت و اعتبار پیامبر پایه تمایز وى از دیگران شناخته شده است.
رسولان الهى براى ایفاى رسالت و ابلاغ پیام خدا به انسان، همواره از میان خود انسان‏ها انتخاب شده‏اند. خاستگاه انسانى پیامبران و رسولان الهى، از نگاه قرآن، یک امتیاز و نقطه قوّت شمرده شده است. چنان که در چند آیه چنین آمده است: «هو الّذى بعث فى الامیّین رسولاً منهم» (جمعه /۲). «اوست که در میان مردم درس ناخوانده مکّه، رسولى را از خودشان برانگیخت».
چكيده پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم نخستين معلم قرائت قرآن بود . قرآن را با صوتى زيبا و شمرده و با رعايت وقف‏ها بر اصحاب مى‏خواند . البته بر كثرت و جودت قرائت تاكيد نمى‏ورزيد . حتى مى‏فرمود: قرآن را هر گونه‏اى كه مى‏توانيد، بخوانيد . آن حضرت بيشتر بر فهم قرآن تاكيد مى‏كرد . حاملان قرآن نزد او مكانتى عظيم داشتند . اين مقاله مباحثى را در زمينه آنچه آمده، در بر دارد.
اشاره: خداوند انسان را آفريد و او را گرامى داشت (1) و نيازهاى او را به لطف خويش عطا نمود تا مسير كمال و عبوديت را بپيمايد و به سعادت دنيوى و اخروى نايل گردد. از آنجا كه انسان موجودى اجتماعى است و از سوى ديگر شناخت كافى نسبت به جهان پيرامون خود نداشته و مصالح اجتماعى خويش را به طور صحيح نمى شناسد و همچنين عدالت جويى و عدالت خواهى او فطرى است، به كسى نياز دارد كه او را در اين امور راهنمايي كند. درست به همين دليل است كه خداوند پيامبران را به سوى انسانها فرستاده است.
پيامبر عظيم الشأن(صلی الله علیه و آله و سلم) توسط عبدالمطلب جد بزرگوارش «محمد» نام گرفت. صاحب «مجمع البيان» مى گويد: «محمد از تحميد گرفته شده و تحميد بالاتر از حمد است. محمد يعنى فرورفته در تمامى خوبيها».(1) اما پيامبر(ص) از جانب خداوند هيچ گاه با اسم مورد خطاب واقع نشده است، بلكه با القاب و اوصاف خاصى چون «يا ايها الرسول»، «يا ايها النبي»، «يا ايها المزمل»، «يا ايها المدثر» از آن حضرت ياد كرده است و نيز با القابى همچون «طه» و «يس» مورد ستايش واقع شده است.
چکیده: در این مقاله موضوع ناخوانا و نانویسا بودن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با نگاهی درون قرآنی مورد بررسى قرار گرفته و سه نظریه عمده مطرح شده است. یکى نظریه مشهور مبنى بر اینکه پیامبر به طور مطلق، خواندن و نوشتن نمى دانسته است. دوم نظریه خاورشناسان که به صورت مطلق، معتقد به خوانا و نویسا بودن پیامبرند. سوم دیدگاه منتخب است که با نقد دو دیدگاه یاد شده، ثابت نموده است پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت ناخوانا و نانویسا بوده، ولى پس از بعثت با خواندن و نوشتن آشنا گردیده است.
پيامبر صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله و قرآن ‏شناسى بي‏شک در ميان مردمان، هيچ کس به اندازه رسول خدا صلي ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله با عظمت قرآن آشنايى ندارد؛ زيرا توان و استعداد آن حضرت چنان بود که آيات قرآن به ايشان نازل و از طريق آن رسول هدايت، به ساير مردم رسانده شد.