اهل بیت و قرآن

تاريخِ نگارش و تدوين قرآن، يكي از مهم ترين مباحث مربوط به اين كتاب آسماني است كه از ديرباز، مورد توجّه و كنكاش محقّقانِ رشته علوم قرآن قرار داشته است. از كاوش در تاريخچه اين بحث، به دست مي آيد كه مفهوم «جمع قرآن» به دو معني زير است: 1. حفظ و به خاطر سپردن آيات؛ بر اساس اين برداشت، به حُفّاظ قرآن «جَمّاع القرآن» مي گويند. 2. نگارش قرآن؛ و اينكه سير تاريخي نگارش قرآن چگونه و داراي چه مراحلي است؟
نيك مي دانيم كه آبشخور اساسي كلام ائمه(عليهم السلام) كلام وحي است، چنانكه در روايتي از امام باقر(علیه السلام) چنين آمده است:«هر گاه حديثي براي شما باز گفتم منبع آن را از قرآن از من جويا شويد»؛
مدخل بر اساس نقل روايات صحيح و معتبر، پيامبر خدا(ص) براي امت اسلامي دو چيز گران بها و ارزشمند به عنوان يادگار و وديعه تا روز قيامت گذاشت که عبارت اند از: قرآن و عترت آن حضرت. بدون شک اين دو چيز گران بها، سخت مورد علاقه و محبت رسول خدا بودند و آن حضرت براي رساندن آنها به سر حد منزل، تلاش هاي فراواني کرده و طبعاً نگران بود که امت پس از او بهاي لازم را به اين دو ندهند و قرآن را مهجور و عترت را رها کنند.
از زماني که انسان به زمين هبوط کرد و در آن مستقر شد، همواره دغدغه آن داشته و دارد تا خود را به جايي که از آن آمده بازگرداند. هر گاه دمي به زمين نگريست تا توشه و ناني بر گيرد ، نگاهي هم به آسمان داشت تا به آن جا بازگردد. از اين روست که خود را هميشه مهمان اين خاک مي دانسته و آن را به عنوان خانه ابدي خويش نپذيرفته است.
آن روز كه نخستين آيات قرآن بر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آمد، مخاطبان آن گرامي، قريش و مردمان مكه بودند و محور آيات را مسائلي چون مبدأ و معاد تشكيل مي داد. مردم مكه با زبان فرهنگ مشترك، به روشني مفهوم پيام وحي را درمي يافتند و اگر در موارد اندكي، نياز به پرسش بود، پامبر براي آنان توضيح مي داد.
تجربه تاريخي اديان آسماني كه پيش از اسلام مطرح بوده اند، به روشني نشان داده است كه متون مقدّس و پيامها و رهنمودهاي وحي كه مي بايست جاودان بماند و يا دست كم در دوره هاي متمادي و نسلهاي متوالي به عنوان مباني، مورد استناد و اعتماد قرار گيرند، از چند سو به شدّت تهديد شده و آسيب ديده اند:
 آن روز كه نور هدايت وحي بر ظلمتكده زمين فروتابيد تا زمينيان را از دوزخ شرك و جهالت برهاند و به اوج توحيد و عدالت برساند و آن روز كه امواج نافذ كلام الهي، محروم ترين سرزمين و وامانده ترين مردم را نويد عزّت و سروري داد! و حراي قلب محمد(صلی الله علیه و آله)، در حرارت حضور وحي گداخته شد و ذوب گرديد! آن روز قلبهاي امّي مردمان حجاز، در آتشكده شرك و عداوت، برادركشي و غارت، سنگهايي را مي مانست كه شكافتن را برنمي تابيد و شكفتن را نمي دانست. آن روز، حيات زندگي از متن سينه تفتيده كوير جاري شد و عالي ترين معارف الهي بر قلب پيامبر امّي تابش يافت و اين معجزه بزرگ پيامبر خاتم بود!عالي ترين معارف، پديد آمده در ميان امّي ترين مردم!