ادعاي کفايت قرآن بدون نياز به سنت پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

آيا اينکه بعضي از اهل تسنن مي گويند: ما نبايد به هيچ حديثي اعتقاد داشته باشيم الّا اينکه از جانب خدا باشد و ما جز به قرآن کريم به هيچ منبع ديگري نياز نداريم، صحيح است؟

اين گفته که ما جز به قرآن کريم به هيچ منبع ديگري حاجت نداريم، سخني است که خليفه دوم در جريان مشهور تاريخ و معروف به يوم الخميس اظهار کردند. ماجرا از اين قرار بود که پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کاغذ و قلمي بياوريد تا چيزي بنويسم که بعد از من گمراه نشويد، عمر بن خطاب برخاست و گفت که تب بر پيامبر (ص) غلبه کرده است و (نعوذبالله) هذيان مي­گويد، ما را تنها کتاب خدا کفايت مي­کند و نيازي به سفارش و مکتوب پيامبر (ص) نداريم.

اين جسارت و بي ادبي تاکنون در افواه گروهي مانده است، غافل از آن که قصد و غرض خليفه از منع پيامبر (ص) يک غرض سياسي بود، او مي­دانست که پيامبر (ص) چيزي را قصد کرده است که با آرمان­ها و خواسته­هاي او سازگار نيست. البته اهل سنت در توجيه اين عمل عمر مي­گويند: عمر مصلحت را در اين ديد که پيامبر علي (ع) را معرفي نکند چون جامعه عرب تن به حکومت علي (ع) نمي­دادند و بعد پيامبر (ص) اين مصلحت انديشي خليفه دوم را پذيرا شد ( چيزي که پذيرش آن برابر با محال است.)

به هر تقدير ما به صاحبان اين انديشه مي­گوييم اگر چنين است و روايات مطلقا اثري ندارند و تنها به قرآن متکي هستيد، نماز صبح چند رکعت است؟ نماز عشاء و مغرب و ظهر و عصر چند رکعت هستند؟ زکات چگونه به اشياء تعلق مي­گيرد؟ آيا جز اين است که اين جزئيات را حديث و روايت براي ما معنا کرده و شرح داده است. کجاي قرآن نوشته است که سگ نجس است و کجاي قرآن تکتف (دست را روي دست گذاشتن در نماز) که شما اهل سنت به آن مقيد هستيد آمده است؟

و باز مگر همين قرآن نفرموده است که: «ما أَفاءَ اللّهُ عَلي‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُري‏ فَلِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبي‏ وَ الْيَتامي‏ وَ الْمَساکينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ کَيْ لا يَکُونَ دُولَةً بَيْنَ اْلأَغْنِياءِ مِنْکُمْ وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَديدُ الْعِقابِ»،(آنچه را خداوند از اهل اين آبادي­ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خويشاوندان او، و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (اين اموال عظيم) در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آن چه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد (و اجرا کنيد)، و از آنچه نهي کرده خودداري نماييد؛ و از (مخالفت) خدا بپرهيزيد که خداوند کيفرش شديد است!)1

و مي فرمايد:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ اْلآخِرِ ذلِکَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً» ،(اي کساني که ايمان آورده‏ايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياي پيامبر] را ! و هرگاه در چيزي نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داوري بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (کار) براي شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيکوتر است).2

اين جا اطاعت از خداي متعال و اطاعت از رسول خدا (ص) جدا آمده­اند، مراد از اطاعت خدا وحي الهي و قرآن کريم و اطاعت از رسول خدا (ص) عمل به سنت آن حضرت است.
در مورد ايمان هم مي­فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلي‏ رَسُولِهِ وَ الْکِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَکْفُرْ بِاللّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ اْلآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيدًا»، (اي کساني که ايمان آورده‏ايد! به خدا و پيامبرش، و کتابي که بر او نازل کرده، و کتب (آسماني) که پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعي) بياوريد کسي که خدا و فرشتگان او و کتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انکار کند، در گمراهي دور و درازي افتاده است‏)3

و مي­فرمايد: «قُلْ يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْکُمْ جَميعًا الَّذي لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ يُحْيي وَ يُميتُ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيّ‏ِ اْلأُمِّيّ‏ِ الَّذي يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ »،(بگو: اي مردم! من فرستاده خدا به سوي همه شما هستم؛ همان خدايي که حکومت آسمانها و زمين، از آن اوست؛ معبودي جز او نيست؛ زنده مي‏کند و مي‏ميراند؛ پس ايمان بياوريد به خدا و فرستاده‏اش، آن پيامبر درس نخوانده‏اي که به خدا و کلماتش ايمان دارد؛ و از او پيروي کنيد تا هدايت يابيد!)4

و فرمود:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِکُمْ کِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»، (اي کساني که ايمان آورده‏ايد! تقواي الهي پيشه کنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براي شما نوري قرار دهد که با آن (در ميان مردم و در مسير زندگي خود) راه برويد و گناهان شما را ببخشد؛ و خداوند غفور و رحيم است.)5 و آيات فراوان ديگر.

پس ايمان آوردن به پيامبر (ص) اطاعت از پيامبر (ص) و گرفتن راه و روش و تسليم شدن به پيامبر (ص) دستور خود قرآن کريم است و معنا ندارد که ما از پيامبر (ص) اطاعت کنيم ولي از سنت او اطاعت نکنيم. قرآن تفسير و تبيين و شرح و تفصيل و معلم مي­خواهد که در سوره جمعه آيه دوم به آن اشاره شده است و قرآن با پيامبر (ص) است که مي­تواند راهنماي بشر باشد.

  • 1. سوره حشر آيه 7
  • 2. سوره نسا آيه 59
  • 3. سوره نسا آيه 136
  • 4. سوره اعراف آيه 158
  • 5. سوره حديد آيه 28
منابع: 

پايگاه حوزه