سيره قرآني اميرمؤمنان علیه السلام قسمت دوم

از آنجايي كه قرآن كريم جايگاه خاص و بسيار رفيعي دارد، علي عليه السلام نسبت به اين كتاب مقدّس احترام زيادي قائل بود. بدين جهت، هم خود اهتمام داشت و هم از ديگران مي خواست به اين كتاب آسماني اهميت بيشتري بدهند. چنانچه مي خوانيم آن حضرت روي تعظيم قرآن و اهتمام به قرائت و تجويد و ترتيل و با طهارت بودن به هنگام قرائت و با خشوع و خضوع خواندن و نيز بر تدبّر در معاني آن، سفارش فراواني داشت كه در ذيل يادآوري مي شود:

 

تعظيم و احترام به قرآن

از مهم ترين مواردي كه علي عليه السلام بر احترام و تعظيم از اين كتاب آسماني تأكيد داشت، اين بود كه به هنگام نام بردن قرآن كاملاً ادب رعايت شود و همانند برخي نام ها كه تصغير مي شود، نسبت به قرآن چنين اهانتي نگردد.
امام صادق عليه السلام از پدرش، از جدّش، از اميرمؤمنان عليه السلام نقل كرده كه حضرت فرمود: «لاتقولوا رمضان و لايُسّمي المصحف مصيحف (1هيچ گاه نگوييد رمضان و نيز به جاي مصحف، مگوييد مصيحف».

 

تشويق به قرائت قرآن

در سفارشي كه اميرمؤمنان عليه السلام به فرزندش محمد بن حنفيه دارد، مي فرمايد:
«عليك بقراءة القرآن والعمل بمافيه، و لزوم فرائضه و شرائعه و حلاله و حرامه و أمره و نهيه والتّهجد به و تلاوته في ليلك و نهارك، فإنّه عهد من الله تبارك و تعالي إلي خلقه، فهو واجب علي كلّ مسلم أن ينظر كلّ يوم في عهده و لوخمسين آية(2بر تو باد به تلاوت قرآن و برتو باد عمل به قرآن و التزام به فرايض و دستورات و تعهّد در برابر حلال و حرام و امر و نهي آن و نيز تلاوت آن در دل شب و هنگام روز؛ زيرا قرآن عهدنامه خداست در ميان مردم، و هر مسلماني بايد در برنامه الهي در هر روز به آن نگاه كند، اگرچه پنجاه آيه باشد

 

1. تشويق به قرائت قرآن در منزل

مرحوم كليني از حضرت امام صادق عليه السلام نقل كرده كه اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: خانه اي كه در آن قرآن خوانده مي شود و ياد خدا مي شود، بركتش زياد مي شود و ملائكه در آن خانه حاضر و وارد مي شوند و شياطين از آن خانه دور مي گردند. نور مي دهد آن خانه براي اهل آسمان همچنان كه نور مي دهد ستارگان آسمان به اهل زمين. و اما آن خانه اي كه در آن قرآن خوانده نمي شود و ياد خدا نمي شود، بركتش كم مي شود و فرشتگان به آن خانه وارد نمي شوند و شياطين در آن خانه حاضر مي شوند.(3)

 

2. پاداش فراوان تلاوت

عاصم بن ضمره از اميرمؤمنان عليه السلام روايت كرده كه فرمود: «انّ هذا القرآن حبل الله المتين، و هو النّور المبين والشّفاء النّافع ... فاتلوه فانّ الله يؤجركم علي تلاوته بكلّ حرف عشر حسنات. أما إنّي لاأقول: ألم عشر، ولكن ألف عشر، و لام عشر، و ميم عشر(4اين قرآن ريسمان متين الهي است و نوري است آشكار و درماني است سودمند ... پس تلاوت كنيد آن را، زيرا در برابر هر حرفي، ده حسنه به شما پاداش مي دهد، من نمي گويم: يك كلمه همانند «الم» ده حسنه دارد، بلكه مي گويم: به هر حرفي مثلاً الف، ده حسنه و لام، ده حسنه و ميم، ده حسنه است

 

3. بخوان و پرواز كن

همچنين قاريان قرآن را تشويق فرموده كه: «يقال لصاحب القرآن: إقرأ وارقه، و رتّل كما كنت ترتّل في الدّنيا، فانّ منزلتك عند آخر آية تقرؤها(5به قاري قرآن گفته مي شود: بخوان و پرواز كن، زيرا منزلت و درجه تو به آخرين آيه است كه تلاوت مي كني

 

4. استماع به قرآن

آيات قرآني آنقدر روحبخش است كه هم خواننده و هم شنونده را تحت تأثير قرار مي دهد و اميرمؤمنان عليه السلام براي هريك اثرش را بيان فرموده، از جمله براي شنونده كه در اين خصوص مي فرمايد: «من استمع الي قاري ء يقرأها كان له قدر ما للقاري، فليستكثر أحدكم من هذا الخير(6كسي كه تلاوت سوره حمد را از فردي بشنود، به اندازه ثواب تلاوت كننده را مي برد، پس تا مي توانيد از اين فرصت خير، بهره برداري كنيد

 

5. طهارت و وضو براي تلاوت قرآن

بدون شك آيات مباركه، نور هستند و چه زيباست كه با وضو بودن خواننده قرآن چشم و قلب و دل و اعضاء و جوارحش «نورٌ عَلي نُور» خواهد شد.
اميرمؤمنان عليه السلام مي فرمايد: «لقاري ء القرآن بكّل حرف يقرؤه في الصّلاة قائماً مائة حسنة، و قاعداً خمسون حسنة، و متطهّراً في غير صلاة خمس و عشرون حسنة، و غير متطهّر عشر حسنات ...(7به هر حرفي كه تلاوت كننده در نماز ايستاده مي خواند، صد حسنه داده مي شود و اگر نشسته بخواند، پنجاه حسنه و اگر با وضو و در غير نماز باشد، بيست و پنج حسنه و اگر بدون وضو باشد، ده حسنه به او داده مي شود ...»

 

6. تلاوت قرآن همراه با خشوع

در وصف متّقين، اميرمؤمنان عليه السلام آن گونه سخن مي گويد كه زيبنده است ديگران نيز با الگو قرار دادن آنها، آنچنان قرآن بخوانند كه متّقين مي خوانند. حضرت در نهج البلاغه مي فرمايد: «أما الليل فصافّون اقدامهم، تالين لأجزاء القرآن، يُرتّلونه (يُرتّلونها) ترتيلاً، يُحزّنون به أنفسهم و يستثيرون به، فاذا مرّوا بآية فيها تشويق ركنوا اليها طمعاً، و تطلّعت نفوسهم اليها شوقاً، و ظنّوا أنّها نُصْب أعينهم ...؛ پرهيزكاران در شب برپا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكّر و انديشه مي خوانند. با قرآن جان خود را محزون و داروي درد خود را مي يابند. وقتي به آيه اي برسند كه تشويقي در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روي آورند و با جان پرشوق در آن خيره شوند، و گمان مي برند كه نعمت هاي بهشت برابر ديدگانشان قرار دارد و هرگاه به آيه اي مي رسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مي سپارند و گويا صداي برهم خوردن شعله هاي آتش، در گوششان طنين افكن است. پس قامت به شكل ركوع خم كرده، پيشاني و دست و پا بر خاك ماليده، و از خدا آزادي خود را از آتش جهنّم مي طلبند(8)

 

7. استشفاء به قرآن

قرآن كريم نه فقط بيماري هاي روحي را درمان مي كند، بلكه با بيان اين كه قرآن داروي شفابخش است و يا به فرموده رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم «كسي كه قرآن را داروي شفابخش نشناسد، خدا او را از شفا محروم مي سازد.» بايد معتقد بود كه قرآن كريم بيماري هاي جسمي را نيز درمان مي كند. علي عليه السلام در اين خصوص مي فرمايد: «ثلاثة يزدن في الحفظ و يذهبن بالبلغم: قراءة القرآن والعسل واللبان (9سه چيز حافظه را تقويت مي كند: قرائت قرآن، عسل و كندر

 

8. تدبّر در معاني قرآن

پيش از اين گفته شد كه علي عليه السلام در وصف پرهيزكاران فرمودند كه آنان هنگام قرائت قرآن، اين كتاب آسماني را با دقّت و تأمّل و فكر و انديشه در آيات تلاوت مي كنند؛ چرا كه در غير اين صورت، اثر گذار نخواهد بود. همچنين مي فرمايد: «ألا لا خير في قراءة ليس قيها تدبّر(10آگاه باشيد كه تلاوت بدون تفكّر در آن خيري نيست

 

9. دعا و نيايش براي ختم قرآن

معصومين عليهم السلام از جمله علي عليه السلام براي اين توفيق الهي كه يك قاري قرآن را موفّق به ختم قرآن كرده، نيايشي به درگاه احديّت دارند و ما را نيز برآن تشويق كرده اند. اميرمؤمنان عليه السلام از پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم نقل مي فرمايد كه: آن حضرت دستور داد به هنگام ختم قرآن چنين گويم: «اللهمّ إنّي أسألك إخبات المخبتين، و إخلاص الموقنين و مرافقة الأبرار و استحقاق حقائق الايمان و الغنيمة من كلّ برّ و السّلامة من كلّ اثم و وجوب رحمتك و عزائم مغفرتك والفوز بالجنّة والنّجاة من النّار(11پروردگارا! خشوع خاشعين، و اخلاص يقين داران، و مرافقت خوبان، و رسيدن به حقايق ايمان، و غنيمت و نصيب وافر از هر خير، و سلامتي و پيراستگي از كژي و گناه، و فرودآمدن رحمت، و آمرزيدن گناهان، و دستيابي به بهشت، و نجات از آتش جهنّم را از تو مي خواهم
همچنين مي فرمود: «اللهمّ اشرح بالقرآن صدري و استعمل بالقرآن بدني، و نوّر بالقرآن بصري و أطلق بالقرآن لساني، و أعنّي عليه ما أبقيتني، فإنّه لاحول و لا قوّة إلاّ بك (12پروردگارا! به وسيله قرآن به من شرح صدر ده، و با دستورات قرآن اعضا و بدنم را به كار انداز، و با آيات قرآن ديد مرا زياد فرما، و با كلمات قرآن زبانم را گويا كن، و توفيق تلاوتش را تا زنده هستم، عنايت فرما؛ زيرا تمام نيروها و قدرت ها از آنِ توست

 

آموزش قرآن به ديگران

يكي از حقوق مسلّم فرزندان بر پدران اين است كه قرآن كريم را به آنها بياموزند. رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم بر اين حق، فراوان تكيه كرده و مي فرمايد: «حق فرزند بر پدر آن است كه به او قرآن بياموزد.»(13) بدين جهت، يكي از موارد سيره قرآني اميرمؤمنان عليه السلام اين بود كه علاوه بر تشويق ديگران به تلاوت و انديشه و تدبّر در قرآن، به فرزندان نيز سفارش مي فرمود، بلكه از ديگران مي خواست تا به آموزش اين كتاب آسماني به فرزندان و جوانان خود، بپردازند. به چند روايت دقّت كنيد:
1. اصبغ بن نباته از علي عليه السلام نقل كرده كه فرمود: «إنّ الله ليهمّ بعذاب أهل الأرض جميعاً حتّي لا يحاشي منهم أحداً اذا عملوا بالمعاصي واجترحوا السّيّئات، فاذا نظر إلي الشّيب ناقلي أقدامهم الي الصّلوات والولدان يتعلّمون القرآن رحمهم فأخّر ذلك عنهم (14خداوند تصميم مي گيرد كه تمام اين زمين را به وسيله گناهان بدون استثنا عذاب كند، امّا هرگاه ببيند كهنسالان به سوي مساجد گام بر مي دارند و نونهالان به سوي آموزش قرآن مي شتابند، رحمت خدا بر خشم او پيشي مي گيرد و عذاب را به تأخير مي اندازد
2. و نيز آن حضرت در يكي از خطبه هاي خود، فرمود: «تعلّموا القرآن ... واستشفوا بنوره فإنّه شفاء الصّدور، و أحسنوا تلاوته فإنّه أنفع القصص ...(15قرآن را فراگيريد ... و از قرآن شفا گيريد كه قرآن درمان دردهاي سينه هاست، و تلاوت قرآن را نيكو انجام دهيد. زيرا قرآن بهترين داستان هاست..
3. و فرمود: «تعلّموا القرآن فإنّه أحسن الحديث، و تفقّهوا فيه فإنّه ربيع القلوب (16قرآن را فراگيريد. زيرا بهترين حديث است، و در قرآن مطالعه كنيد كه بهار قلب ها است.»
4. ابوعمر نحوي مي گويد: روزي غالب به همراه فرزندش، فرزدق شاعر، پس از جنگ جمل در بصره به حضور علي عليه السلام رسيد، عرض كرد: فرزندم از شعراي مضر است، به شعرهايش گوش بفرماييد. علي عليه السلام فرمود: به او قرآن بياموز. اين سخن در روح فرزدق اثر گذارد و در زماني - مناسب - ريسماني به پاي خود بست و با خود عهد كرد كه تا قرآن را حفظ نكند، هرگز آن را باز ننمايد. ابن ابي الحديد مي گويد: تا زماني كه فرزدق قرآن را حفظ نكرده بود، پاي خود را بازنكرد.(17)

 

عمل به دستورات قرآن

مهم ترين سيره قرآني علي عليه السلام اين بود كه هم خود به دستورات قرآن عمل مي كرد و هم از مردم مي خواست تا به دستورات روحبخش و عالي اين كتاب آسماني عمل بنمايند. چنانچه تاريخ شاهد آن است كه حضرت در مواقع گوناگون، چه در مدينه و چه در كوفه، در سخنان و خطبه ها، و نامه ها و بيانات و سفارش ها، بر اين سيره فراوان تكيه مي كرده است.

 

1. كجايند تلاوت كنندگان قرآن؟

حضرت در خطبه اي به ياد آنان كه قرآن را تلاوت مي كردند و به آن عمل مي نمودند، افتاده و چنين فرموده است:
«أين القوم الّذين دُعُوا إلي الاسلام فقبلوه، و قرأوا القرآن فأحكموه، و هيجوا الي الجهاد فولهوا الله و له اللقاح إلي أولادها(18كجا هستند مردمي كه به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن را تلاوت كردند و معاني آيات را شناختند، به سوي جهاد برانگيخته شده و چونان شتري كه به سوي بچه خود روي مي آورد، شيفته جهاد گرديدند

 

2. عهدنامه مالك اشتر

و در عهدنامه اي كه براي مالك اشتر نوشت، به او چنين سفارش فرمود: «امره بتقوي الله، و ايثار طاعته، و اتّباع ما أمر به في كتابه من فرائضه و سننه، التي لايسعد أحد الاّ باتّباعها، و لايشقي الاّ مع جحودها و إضاعتها؛ او را به ترس از خدا فرمان مي دهد، و اين كه اطاعت خدا را بر ديگر كارها مقدّم دارد، و آنچه در كتاب خدا آمده، از واجبات و سنّت ها را پيروي كند، دستوراتي كه جز با پيروي آن رستگار نخواهد شد، و جز با نشناختن و ضايع كردن آن جنايتكار نخواهد گرديد.»(19)

 

3. آخرين سفارش

و در توصيه و سفارشي كه پس از ضربت خوردن، به امام حسن و امام حسين عليهما السلام داشت، بر اين امر تكيه كرده و به آنان چنين فرمود: «والله، الله في القرآن، لايسبقكم بالعمل به غيركم؛ خدا را، خدا را، درباره قرآن! مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پيشي گيرند(20)

 

كمك هاي مالي به قاريان قرآن

با استناد به چند حديث شريف كه از رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم و اميرمؤمنان عليه السلام رسيده است، يكي از موارد مصرف بيت المال مسلمين به آن كسي است كه قرآن را فراگرفته و مبلغ آن سالانه دويست دينار - معادل دويست سكّه طلا - مي باشد.
حال بايد ديد اين مبلغ از بابت تشويق كه دولت اسلامي بايد براي تشويق مردم نسبت به اين كتاب آسماني هر چه در توان دارد، به كار گيرد، آيا ايجاد حق مي كند، و آيا اين حق را مي تواند مطالبه كند و اگر مطالبه نكرد يا اين كه دولت چنان بودجه اي نداشت و يا حكومت، غير اسلامي بود و يا صرف رفاه مسلمانان كرد، آيا بازهم چنين حقّي باقي مي ماند يا نه؟
اين مباحثي است كه بايد پس از فارغ شدن از اسناد اين روايات به آنها پرداخت. اما به يقين مي توان گفت كه دولت اسلامي در برابر برنامه هاي قرآني وظيفه سنگيني دارد. اميرمؤمنان عليه السلام مي فرمايد: «من دخل في الاسلام طائعاً و قرأ القرآن ظاهراً فله في كلّ سنة مائتا دينار في بيت مال المسلمين، و إنْ منع في الدّنيا أخذها يوم القيامة وافية أحوج مايكون إليها(21كسي كه اسلام را بپذيرد و قرآن را بخواند، همه ساله 200 دينار از بيت المال به او داده مي شود، و اگر در دنيا به او ندهند، در آخرت؛ يعني در روزي كه بيشتر احتياج دارد، به طور كامل به او پرداخت مي شود

 

پی نوشت ها:

1. الجعفريات، ص 241.
2. وسايل الشيعه، ج 15، ص 171.
  3. همان، ج 6، ص 199.
4. همان، ص 191.
5. همان.
6. همان، ص 190 و 191.
7. همان، ص 196 و 197.
8. نهج البلاغه، شرح و ترجمه دشتي، ص 404 - 402.
9. بحارالانوار، ج 92، ص 199.
10. وسائل الشيعه، ج 6، ص 173.
11. بحارالانوار، ج 92، ص 206 و 207.
12. همان، ص 209.
13. حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت(ع)، محمد جواد طبسي، ص 227، دفتر تبليغات اسلامي (بوستان كتاب)، قم، اوّل، 1374 ش.
14. وسائل الشيعه، ج 6، ص 180.
15. نهج البلاغه، خطبه 110.
16. همان.
17. قاموس الرجال، ج 7، ص 228؛ حقوق فرزندان در مكتب اهل بيت(ع)، ص 192.
18. نهج البلاغه، خطبه 121.
19. همان، نامه 53، ص 566.

20. همان، نامه 47، ص 558.

21. وسائل الشيعه، ج 6، ص 185.

نویسنده: محمدجواد مروّجي طبسي

منابع: 

"مجله فرهنگ كوثر، شماره 64،