شیوه های تبلیغی و ارشادی حضرت ذوالکفل (ع)

ذوالکفل یکى از پیامبران بنى اسرائیل و فرزند ایوب است که در روم سلطنت نیز داشت و چون مردم را به جهاد با دشمن دعوت کرد، بهانه هایى آوردند. بعضى از مفسران نیز ذوالکفل را لقب حزقیال دانسته و مفاد آیات 244 و 245 سوره بقره را به او مربوط مى دانند که مى فرماید: قومى که عده ایشان هزاران نفر بود از ترس مرگ خانه هاى خود را ترک کردند و خداوند ایشان را گفت: بمیرید. سپس آنان را زنده ساخت. آرى خداوند بر مردم صاحب فضل است ولى بیشتر مردم نادانند. برخى گفته اند، این قوم از ترس جهادى که پیغمبر زمان، ایشان را به آن دعوت کرده بود جلاى وطن کردند. برخى دیگر از مفسران وى را همان یوشع یا الیاس و یا ذکریا دانسته اند.
نام او در قرآن دو بار و آن هم همراه با مدحى آشکار آمده است: «وإسمعیل وإدریس وذاالکفل کل من الصابرین* وأدخلناهم فى رحمتنا إنهم من الصالحین» ترجمه: و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را یاد کن که همه از شکیبایان بودند. و آنان را در رحمت خود داخل نمودیم، چرا که ایشان از شایستگان بودند (انبیاء، آیات 85 - 86). «واذکر إسمعیل والیسع وذا الکفل وکل من الأخیار» (ص آیه 48) ترجمه: و اسماعیل و یسع و ذوالکفل را به یادآور که همه از نیکانند.

 

شیوه هاى تبلیغى و ارشادى ذوالکفل (ع)

1. صبر و استقامت

بنا بر بیان قرآن، ذوالکفل همچون اسماعیل و ادریس داراى بردبارى و استقامت بسیار دربرابر دشوارى هاى دعوت بوده است: «وإسمعیل وإدریس وذاالکفل کل من الصابرین» (انبیاء آیه 85) و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را یاد کن که همه از شکیبایان هستند.و همین استقامت و صبر وافر باعث آن شد که همچون دیگر صابران به رحمت الهى درآید: و أدخلناهم فى رحمتنا. همچنین در ضمن روایتى در بحارالأنوار آمده است: و لم یغضب الا لله عزوجل؛ جز براى خداى عز و جل خشم نگرفت.

2. قضاوت صحیح میان مردم

از جمله فعالیت هاى مفید و خدمات مؤثر ذوالکفل که تأثیر تبلیغى فراوان داشت، داورى هاى عادلانه او در هنگام اختلاف ها و منازعات بود. بخشى از روایت راوى مشهور شیعى، عبدالعظیم حسنى از حضرت باقر (ع) درباره ذوالکفل را مى خوانیم؛ از ایشان درباره ذوالکفل پرسیدم. فرمود: ذوالکفل نیز از پیامبران است که بعد از سلیمان بن داود ظهور نمود و به قضاوت و داورى صحیح بین مردم همت مى گماشت، همان سان که داود داورى مى کرد.احادیث متعدد دیگرى گواه قضاوت وى در میان جامعه است، از جمله آن که شیطان به صورت فرد دادخواهى در خواب و بیدارى به سراغ او مى رفت تا با حیله اى او را خشمگین سازد اما هرگز توفیق نیافت.

 

3. تأکید بر جهاد

آن گاه که اندرزها، آیات بینات و استدلال ها کارگر نباشد و مخالفان راه عناد و دشمنى پیش گیرند، وظیفه مبلغ از مهر به قهر و از مدارا به مقابله جدى و قهرآمیز تبدیل مى گردد. ذوالکفل بر این مبنا، قوم خود را براى مقابله با مشرکان به جهاد فراخواند و تمام امکانات و اسباب آن را فراهم کرد و حتى به درخواست طولانى شدن عمر مردمان نیز پاسخ مثبت داد؛ ثعلبى در کتاب عرائس المجالس مى گوید: برخى گویند ذوالکفل همان بشر بن ایوب صابر است که خداوند او را پس از پدرش با رسالت الهى به سرزمین روم گسیل داشت. پس به او ایمان آوردند و تصدیقش نمودند و از او پیروى کردند. سپس خدا آنان را به جهاد فرمان داد. پس قومش از آن شانه خالى کردند و با سستى گفتند: اى بشر، ما زندگى را دوست مى داریم و از مرگ ناخوشیم و با این حال از نافرمانى خدا و رسول نیز پرهیز داریم، پس از خدا بخواه که عمر ما را دراز گرداند تا آن گاه که خود بخواهیم. تا او را به یگانگى بپرستیم و با دشمنان بستیزیم.