صله رحم در قرآن كريم

قرآن كريم در آيات بسيارى به رعايت حقوق ارحام ، احسان به والدين ، انفاق به ذوى القربى ، تقدم حق ايشان بر ديگر مؤمنان و پرهيز از قطع رحم سفارش كرده است .
تاكيد آيات قرآن بر اين امور، نشان دهنده اهميت و جايگاه برجسته اين عمل عبادى - اجتماعى در نظام ارزشى و هنجارى اسلام است كه در ايجاد و تحكيم هم بستگى و پيوند مشترك ميان اعضاى يك جامعه عموما به ويژه ميان خويشاوندان مؤثر است .

براى نمونه ، آياتى از قرآن را كه درباره اهميت صله رحم است ، بيان مى كنيم :

الذين ينقضون عهدالله من بعد ميثاقه يقطعون ما اءمر الله به اءن يوصل و يفسدون فى الاءرض اولئك هم الخاسرون . (بقره : 27)

همانانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مى شكنند و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده است ، مى گسلند و در زمين به فساد مى پردازند، زيان كارانند.

مفسران درباره معناى ((امر الله به اءن يوصل ))، احتمال هاى گوناگونى ذكر كرده و از جمله گفته اند مراد از اين آيه ، صله رحم با خويشاوندان است كه خداوند دستور داده پيوند با آنان را مستحكم كنيم . در غير اين صورت ، در آخرت از زيان كاران خواهيم بود.در آيه هاى 20 تا 25 سوره رعد نيز خداوند متعال از دو گروه ياد مى كند؛
ابتدا ويژگى هاى بهشتيان را اين گونه برمى شمارد: ((آنان كه به عهد الهى وفا مى كنند و پيمان شكنى نمى كنند و پيوسته با كسانى كه خداوند به پيوند آنان امر فرموده است ، پيوند دوستى برقرار مى كنند.)) سپس به سكونت آنها در بهشت هاى جاودان با نعمت هاى فراوان و بى پايان اشاره مى كند.

خداوند در آيه 25 از گروه ديگر اين گونه ياد مى كند

كسانى كه پس از بستن پيمان با پروردگار، پيمان شكستند و تمام كارهايى را كه خداوند به انجامش امر فرموده بود، ناديده گرفتند و با بريدن آن در روى زمين فساد و فتنه برانگيختند، بر ايشان {نفرين } و لعن باد و جايگاهشان عذاب دوزخ خواهد بود.

خداوند در آيه ديگر اين گونه به پيوند با خويشاوندان (ذوى القربى ) سفارش ‍ مى كنند:

ليس البر اءن تولوا وجوهكم قبل المشرق و المغرب و لكن البر من امن بالله و اليوم الاخر و الملائكه و الكتاب و النبيين و اتى المال على حبه ذوى القربى و اليتامى و المساكين .... (بقره : 177)

نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق يا مغرب بگردانيد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب آسمانى و پيامبران ايمان آورد مال خود را با وجود دوست داشتنش ، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و ... بدهد.

خداوند متعال در اين آيه از كسانى ياد مى كند كه اموال خود را با وجود نياز، براى رضاى پروردگار، به خويشان مى دهند. گاهى اين كار افزون بر رضاى پروردگار، به قصد صله رحم صورت مى گيرد.(1)

در آيه هاى 15 و 16 سوره بلد نيز مى فرمايد: يتيما ذا مقربه ، اءو مسكينا ذا متربه ؛
به يتيم خويشاوند يا بينواى خاك نشين {اطعام دادن }. در حقيقت ، خداوند در درجه اول به بخشش و صدقه به خويشاوندان امر مى كند؛ زيرا اين كار هم صدقه است هم صله رحم .(2) رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) در اين باره مى فرمايد: الصدقه على القرابه صدقه وصله ؛ صدقه به خويشاوندان ، هم صدقه است و هم صله رحم .(3)
آورده اند زينب ، همسر عبدالله بن مسعود، اموالش را به خويشاوندانش ‍ بخشيده بود. اين بزرگوار از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) پرسيد: آيا مرا در اين كار ثوابى هست ؟ حضرت فرمود: ((براى تو دو پاداش است ، يكى مزد پيوند {با} خويش و ديگرى صدقه و بخشش )).(4)

خداوند در آيات ديگرى ، چگونگى پيوند با خويشاوندان را اين گونه بيان مى كند:

1. كتب عليكم اذا حضر اءحدكم الموت ان ترك خيرا الوصيه للوالدين و الاءقربين بالمعروف ؛ بر شما مقرر شده است كه چون يكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالى بر جاى گذارد، براى پدر و مادر و خويشاوندان {خود} به طور پسنديده وصيت كند. (بقره : 180)

2. يسئلونك ماذا ينفقون قل ما اءنفقتم من خير فللوالدين و الاءقربين و ...؛ از تو مى پرسند چه چيزى انفاق كنند (و به چه كسى بدهند). بگو هر مالى انفاق كنند به پدر و مادر و نزديكان تعلق دارد. (بقره : 215)

3. و اتقوا الله الذى تسائلون به و الاءرحام ...؛ و از خدايى كه به {نام } او از همديگر درخواست مى كنيد، پروا كنيد و زنهار، از خويشاوندان مبريد كه خداوند همواره نگهبان شما است . (نساء: 1)

4. واذا حضر القسمه اءولوا القربى و اليتامى ...؛ و هر گاه خويشاوندان و يتيمان و مستمندان در تقسيم {ارث } حاضر شدند، {چيزى } از آن را به ايشان ارزانى داريد و با آنان سخنى پسنديده گوييد). (نساء: 8)

5. و لكل جعلنا موالى مما ترك الوالدان و الاءقربون ...؛ و از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان و كسانى كه شما {با آنان } پيمان بسته ايد، بر جاى گذاشته اند، براى هر يك ، وارثانى قرار داديم . پس نصيبشان را به ايشان بدهيد. (نساء: 33)

6. و اعبدوا الله و لا تشركوا به شيئا و بالوالدين احسانا و بذى القربى ...؛ و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر و به خويشاوندان و يتيمان و ... نيكى كنيد. (نساء: 36)

با توجه در اين آيات در مى يابيم كه پس از احسان به اعضاى اصلى خانواده ، بر احسان و صله با خويشاوندانى كه با ما رابطه خونى و رحمى (مادرى ) دارند، تاءكيد شده است . در پيوند و نيكى با خويشاوندان ، بايد افرادى كه پيوند نزديك ترى دارند، در اولويت قرار گيرند. از اين رو، در درجه اول بايد به پدر و مادر و آن گاه خواهر و برادر و در مراحل بعد به خويشاوندان ديگر محبت كنيم و با آنان صله رحم داشته باشيم . پيامبر اعظم (صلى الله عليه و آله ) در اين باره مى فرمايد: بر امك و اءباك و اختك و اءخاك ثم اءدناك فاءدناك ؛ نيكى كن (به ترتيب ) به مادر و سپس ‍ پدر و خواهر و برادر؛ سپس نزديك تر به نزديك تر.(5)

خداوند، عمر افرادى را كه صله رحم مى كنند، زياد و رزقشان را فراوان مى كند و حساب روز قيامت را بر آنان آسان مى گيرد و در عوض ، عمر كسانى را كه از اقوام دورى مى جويند و سبب ناراحتى آنان را فراهم مى كنند، كوتاه و روزى شان را كم و الطاف خود را از آنان قطع مى كند،(6) چنان كه خداوند در حديثى قدسى مى فرمايد: ((من رحمان هستم ؛ هر كه از خويش خود بريد، من هم از او مى برم )).(7)

روزى يكى از اصحاب امام صادق (عليه السلام ) خدمت ايشان رسيد و گفت : برادران و پسر عموهايم ، خانه ام را تصاحب كرده اند، به گونه اى كه من در يك اتاق زندگى مى كنم و اگر در اين باره (به آنها يا حاكم ) شكايت كنم ، تمام اموالم را مى گيرند. امام فرمود: ((صبر كن ، همانا پس از سختى ، براى تو گشايشى هست .)) پس مرد از شكايت خود منصرف شد. مدتى نگذشت كه همه اقوامى كه او را آزار مى دادند، بر اثر بيمارى وبا مردند. وى پس از مدتى به خدمت امام رسيد. امام پرسيد: ((حال اقوامت چه گونه است ؟)) مرد گفت : همه مردند.

امام فرمود: ((آنها به خاطر آزار به تو كه خويش آنها بودى ، به عقوبت عملشان (قطع رحم ) مردند. آيا تو دوست داشتى آنان زنده مى ماندند و به آزار تو ادامه مى دادند؟)) مرد گفت : نه والله !(8)

 

 

نيكى به پدر و مادر

احسان به پدر و مادر و رعايت حقوق آنان ، از مهم ترين مصداق هاى صله رحم است . خداوند در قرآن مى فرمايد:

 

و قضى ربك اءلا تعبدوا الا اياه و بالوالدين اءحسانا اءما يبلغن عندك الكبر اءحدهما اءو كلاهما فلاتقل لهما اءف و لاتنهرهما و قل لهما قولا كريما. (اسراء: 23)

پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر {خود} احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند، به آنها {حتى } اف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى .
با تدبر در آياتى كه خداوند متعال در آنها به نيكى و احسان به والدين سفارش كرده است ، در مى يابيم كه خداوند پس از امر به پرستش و ايمان به يگانگى خود، به احسان به والدين فرمان مى دهد. در حقيقت ، پس از تعظيم خود، به تكريم پدر و مادر دستور داده كه بيان كننده اهميت اين مسئله است .

بنابراين ، نبايد پدر و مادر را به اسم صدا زد. بايد با احترام و ادب با ايشان سخن گفت و در حضورشان صدا را بلند نكرد و اگر به دليل پيرى سبب رنجش فرزندانشان شدند، فرزندان نبايد به آنان كوچك ترين بى ادبى كنند و سخنان ناراحت كننده (حتى اف ) بگويند. امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد:

اگر چيزى كمتر از كلمه ((اف )) وجود داشت ، بارى تعالى از آن نهى مى فرمود.(9)

متاءسفانه با وجود سفارش هاى بسيار خداوند در برخى از آيات قرآن بر احسان به والدين ، امروزه به اين آموزه اسلامى كمتر عمل مى شود. فرزندان به اصطلاح متمدن امروزى ، والدين سالخورده خود را به خانه سالمندان مى سپارند و به پندار خام خود، وظيفه خويش را در قبال آنها به پايان مى رسانند. اين فرزندان ، زندگى در خانه سالمندان را براى پدر و مادرشان بهتر از زندگى در خانه خود و با فرزندان و نوه هايشان مى دانند، به اين دليل كه ممكن است در خانه به آنان بى احترامى شود و دل رنجور آنها بشكند.

همچنين اگر با محبت باشند، فقط در مناسبت هاى ويژه اى مانند ((روز مادر)) و ((روز پدر)) به ديدار آنها مى روند و دسته گلى به آنها تقديم و از آنها دل جويى مى كنند، در حالى كه همه روزهاى سال ، چشم خسته والدين در خانه سالمندان در انتظار آمدن و ديدن فرزندان به راه مانده است .

وقتى كه گفتن اف به پدر و مادر روا نيست ، به يقين ، گفتن سخنان ركيك و ناسزا و نگاه هاى غضبناك ، گناه افزون ترى دارد و مخالفت گفتارى و رفتارى با والدين به مراتب بدتر است . در آيات متعدد قرآن ، به حسن رفتار با پدر و مادر (مسلمان يا كافر) و احترام به آنها بسيار سفارش شده است ، از آن نمونه اند

1. و اذ اءخذنا ميثاق بنى اسرائيل لا تعبدون الا الله و بالوالدين احسانا؛ و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر احسان (نيكى ) كنيد. (بقره : 83)

2. كتب عليكم اذا حضر اءحدكم الموت ان ترك خيرا الوصيه للوالدين و الاءقربين بالمعروف حقا على المتقين ؛ بر شما مقرر شده است كه چون يكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالى بر جاى گذارد، براى پدر و مادر و خويشاوندان (خود) به طور پسنديده وصيت كند. {اين كار} حقى است بر پرهيزكاران . (بقره : 180)

3. يسئلونك ماذا ينفقون قل ما اءنفقتم من خير فللوالدين و الاءقربين ...؛ از تو مى پرسند: چه چيزى انفاق كنند ( و به چه كسى بدهند؟) بگو: هر مالى كه انفاق كنيد، به پدر و مادر و نزديكان تعلق دارد. (بقره : 215)

4. قل تعالوا اءتل ما حرم ربكم عليكم اءلا تشركوا به شيئا و بالوالدين احسانا؛ بگو: بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است ، براى شما بخوانم : چيزى را با او شريك قرار ندهيد و به پدر و مادر احسان كنيد. (انعام : 151)

5. و قضى ربك اءلا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا؛ و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر خود احسان كنيد. (اسراء: 23)

6. و برا بوالديه و لم يكن جبارا عصيا؛ و يحيى با پدر و مادر خود نيك رفتار بود و زورگويى نافرمان نبود. (مريم : 14)

7. و برا بوالدتى و لم يجعلنى جبارا شقيا؛ و مرا {سخن حضرت عيسى است } نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده و زورگو و نافرمانم نگردانيده است . (مريم : 32)

8. و وصينا الانسان بوالديه حسنا و ان جاهداك لتشرك بى ما ليس لك به علم فلا تطعهما؛ ما به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادرش ‍ نيكى كند و اگر آن دو مشرك باشند و تلاش كنند كه تو براى من همتايى قائل شوى كه به آن علم ندارى ، از آنها پيروى مكن . (عنكبوت : 8)

در آيه هاى 14 و 15 سوره لقمان و نيز در آيه 15 سوره احقاف ، مضمونى شبيه به آيه 8 سوره عنكبوت آمده است . با نگاهى اجمالى به تفسير اين آيه ها در مى يابيم كه احترام به پدر و مادر و حقوق آنها چنان ارزشمند و والاست كه بى درنگ ، در مرتبه اى پس از پرستش ذات مقدس خداوند قرار مى گيرد. اصل وجود هر انسانى از پدر و مادر است و هر شخصى ، ادامه پدر و مادر و شاخه هاى آنهاست . بنابراين ، هيچ كس به اندازه آنها به انسان نزديك نيست و ارزش و احترام آنها از همه خويشاوندان بالاتر است . پدر و مادر به فرزندان حق حيات مى بخشند. آنها در دوران ضعف و نياز كودك و زمانى كه او حتى نمى تواند مگسى را از خود براند يا خود را از گرما، سرما، گرسنگى ، بيمارى و خطرهاى گوناگونى كه او را تهديد مى كند، حفظ كند، از او مراقبت مى كنند.

پدر و مادر، سخاوتمندانه ، شيره جان خود را به فرزندانشان مى بخشند تا او رشد كند و بتواند روى پاى خود بايستد و مستقل شود.(10) با اين حال ، بيشتر فرزندان با رسيدن به سن بلوغ و رشد و قدرت ، خردى و ناتوانى خود را فراموش مى كنند و زحمت هاى طاقت فرساى والدين و حقوق آنان را ناديده مى گيرند.

امام على (عليه السلام ) درباره زيارت قبور پدر و مادر مى فرمايد:

من زار قبر ابويه فى يوم الجمعه اءو ليلته اءو احدهما كتب له حجه مبروره .(11)
هر كس قبر پدر و مادر يا قبر يكى از آن دو را در روز جمعه يا شب جمعه زيارت كند، برايش حج نيكويى نوشته شود.

در حكايتى آمده است : ((موسى بن عمران (عليه السلام ) با پروردگار خويش مناجات مى كرد. ناگهان مردى را زير سايه عرش خدا ديد. فرمود: پروردگارا! اين مرد كيست كه به روى عرش تو سايه افكنده است ؟ خطاب رسيد اين مرد دو صفت پسنديده دارد: به پدر و مادر خود نيكى مى كند و براى سخن چينى گام برنمى دارد)).(12)
احترام و رفتار كريمانه با پدر و مادر فقط به والدين مسلمان منحصر نمى شود، بلكه حتى اگر پدر و مادرى كافر باشند، بايد با آنان خوش رفتارى كرد و به آنان احترام گذاشت ، ولى نبايد در كفر و الحاد از آنان پيروى كرد.

خداى متعال در اين باره مى فرمايد:

و ان جاهداك على اءن تشرك بى ما ليس لك به علم فلا تطعهما و صاحبهما فى الدنيا معروفا. (لقمان : 15)
و اگر {پدر و مادر} تو را وا دارند تا درباره چيزى كه تو را با بدان دانشى نيست ، به من شرك ورزى ، از آنان فرمان مبر، {ولى } در دنيا به خوبى با آنان معاشرت كن .

در اسلام بر احترام و احسان به والدين حتى والدين كافر، تاءكيد شده است .

از امام صادق (عليه السلام ) نقل مى شود:

مردى نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) آمد و گفت : من جوان ورزيده اى هستم و جهاد را دوست دارم ، ولى مادرى دارم كه از رفتن من {به جنگ } ناراحت است و رضايت نمى دهد. پيامبر فرمود: ((برگرد و نزد مادرت باش كه انس يك شب مادر با تو از يك سال جهاد در راه خدا بهتر است )).(13)

مادر، مظهر عاطفه و سرشار از محبت است . اوست كه با راءفت و مهر خود محيط خانه را دل چسب مى كند. اوست كه در چهار ديوارى خانه ، مدينه فاضله مى سازد و به پرورش و سازندگى كودك مى پردازد. مادر است كه انسان هايى شرافتمند و مفيد براى جامعه مى پرورد. مادر، سرچشمه فضيلت است و تقواى عملى و ايمان او راهنماى اعضاى خانه است .(14) امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد:

شخصى نزد پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) آمد و گفت : يا رسول الله ! به چه كسى نيكى كنم ؟ حضرت فرمود: به مادرت . پرسيد: پس از او به چه كسى ؟ پيامبر پاسخ داد: به مادرت . براى بار سوم آن شخص پرسيد: سپس ‍ به چه كسى نيكى كنم ؟ حضرت فرمود: به مادرت . ديگر بار پرسيد: پس از مادر به چه كسى خوبى كنم ؟ رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: به پدرت .(15)

نقل است كه مردى سرگرم طواف خانه خدا بود و مادرش را نيز بر دوش ‍ گرفته بود و طواف مى داد. در همان حال رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) را ديد. پس از ايشان پرسيد: آيا با اين كار حق مادرم را ادا كرده ام ؟ حضرت فرمود: ((خير، تو با اين كارت حتى يكى از ناله هاى او را (به هنگام وضع حمل ) جبران نكرده اى )).(16)
پس فرزند بايد در همه موارد جز در مسئله شرك به خدا، از پدر و مادر پيروى كند؛ پدر و مادر را به اسم كوچك صدا نزند؛(17) جلوتر از آنها راه نرود(18) و پيش از آنها ننشيند.(19) سبب خجالت و سرشكستگى پدر و مادر نشود(20) و در همه حال سپاس گذار آنها باشد.(21) جلوى پاى آنها به نشانه احترام برخيزد.(22)

شخصى از امام صادق (عليه السلام ) پرسيد: منظور از احسان به پدر و مادر چيست ؟ حضرت فرمود:
با آنها نيكو معاشرت كنى و آنها را مجبور نكنى چيزى را كه نياز دارند، از تو بخواهند؛ اگرچه بى نياز باشند، بلكه بايد اظهار نكرده ، وظيفه خود را انجام دهى ؛ كه خداوند مى فرمايد: ((هرگز به نيكى نمى رسيد مگر آنچه را دوست داريد، انفاق كنيد))...(23) و منظور از ((اف ))؛ يعنى اگر دل تنگت كردند، به آنها اف مگو؛ اگر تو را كتك زدند، با آنها تندى مكن و با آنها با احترام و مهربانى سخن بگو و از روى مهربانى براى آنها حالت افتادگى پيش ‍ آور.

شخصى از امام سجاد (عليه السلام ) پرسيد: شما احسان كننده ترين مردم نسبت به مادرت هستى . پس چرا با مادرت در يك سفره هم غذا نمى شوى ؟ حضرت فرمود: ((مى ترسم در برداشتن لقمه اى كه چشم مادرم به آن است ، پيش دستى كنم و به واسطه اين عمل عاق شوم .))(24) آن امام همام در رساله حقوق درباره مادر مى فرمايد:

حق مادر اين است كه بدانى تو را در شكم خود نگهدارى و با خود حمل كرده است كه هيچ كس را در آنجا جاى ندهد و نتوان جا داد و از ميوه دل خود (خون خود)، غذايت داده است كه هيچ كس به كس نمى دهد و با همه اعضاى خود، تو را نگه دارى كرده است . تو را سير كرده ، با آنكه خودش ‍ گرسنه بوده و تو را آب داده با آنكه خودش تشنه بوده است . برهنه مانده و حال آنكه تو را پوشانده ، در سايه نگه دارى ات كرده و حال آنكه خود زير آفتاب بوده و بى خوابى كشيده تا تو را خوابانده و سرانجام تو را از سرما و گرما حفظ كرده است . پس اولاد نمى تواند زحمت ها و فداكارى مادر را جز با توفيق الهى ، شكرگزارى و قدردانى كند.(25)
بنابراين سخن امام سجاد (عليه السلام )، حق مادر بيش از پدر است .

نویسنده: اقبال حسينى نيا

پی نوشت:

1-كنزالدقائق ، ج 1، ص 411؛ تفسير شريف لاهيجى ، ص 153؛ تفسير كبير، ج 5، ص 40؛ تفسير بيضاوى،ص 34؛ روح المعانى ، ج 2، ص 40.
2- تفسير روح الجنان و روض الجنان ، ج 2، ص 2؛ تفسير اثنى عشرى ، ج 1، ص 323.
3- تفسير بيضاوى ، ص 34.
4- همان .
5- آموزه هاى بنيادين علم اخلاق ، ج 2، ص 168.
6- سيد على اكبر صداقت ، يك صد موضوع ، 500 داستان ، ص 329.
7- احياء القلوب ، ص 127.
8- سفينه البحار، ج 1، ص 515.
9- اصول كافى ، ج 2، باب العقوق ، ص 349.
10- سيد جعفر مير عظيمى ، حقوق والدين ، ص 21.
11- مقام پدر و مادر، ص 72.
12- لئانى الاخبار، ص 249؛ بحارالانوار، ج 44، باب 2، ص 85.
13- جامع السعادات ، ج 2، ص 260.
14- حقوق والدين ، ص 26.
15- المحجه البيضاء، ج 3، ص 439.
16- تفسير نمونه ، ج 12، ص 78.
17- اصول كافى ، ج 2، ص 159.
18- اصول كافى ، ج 2، ص 159.
19- اصول كافى ، ج 2، ص 159.
20- نور الثقلين ، ص 149.
21- تحف العقول ، ص 238.
22- على كيست ، ص 434.
23- نك ، آل عمران ، 92.
24- نخبه المواعظ، ص 106، برگرفته از: مكارم الاخلاق .
25- نخبه المواعظ، ص 104، برگرفته از: مكارم الاخلاق .

منابع: 

کتاب «وصال خويشان»