فروغ قرآن در نگاه امام چهارم

سخنان امام سجّادعليه السلام درباره قرآن
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن
به رخت نظاره كردن سخن خدا شنيدن
قرآن نمونه كامل آميختگي اعجاز تكوين و تشريع است. كتابي است كه بشريّت توان آوردن همانندي براي آن نداشته و دستورات و جامعيّت آن، هر انديشمند حكيم را به خضوع و ستايش وامي دارد. هر قدر انسانها از صفاي روحي و طهارت معنوي بهره مند باشند، مي توانند جلوه هايي از جمال دلربايش را شهود كنند همان سان كه قرآن مي فرمايد:«لايمسُّهُ الاّ المطهّرون»(1)
از آنجا كه خاندان عصمت و وحي برگزيدگاني هستند كه طبق آيه «تطهير» در اوج پاكي و قداست قرار گرفته و از هر گونه پليدي بدورند، تمام جانشان مستغرق در قرآن مجيد شده و شايسته ترين انسانهايي مي باشند كه تفسير روشن آيات الهي را فرا راه تشنگان حقيقت قرار مي دهند. يكي از اين منظومه نوراني، سجّاد آل محمّد زين العابدين عليه السلام است. در اين مقال، با نگاهي گذرا سخنان نوراني اش را درباره قرآن مي نگريم. بدان اميد كه جرعه نوش معارف قرآني با جام عترت باشيم.

 

1 - عظمت قرآن

امام زين العابدين عليه السلام از رسول اكرم صلي الله عليه وآله نقل مي كند كه فرمود:
من اعطاه اللهُ القرآن فَرَأيانّ احداً اُعطي افضل ممّا اُعطي فقد صغّر عظيما و عظّم صغيراً؛ شخصي را كه خداوند به او دانش قرآني عطا نموده اگر تصوّرش اين باشد كه كسي را بهتر از اين عطاي الهي داده اند، در حقيقت بزرگي را كوچك شمرده و كوچكي را بزرگ دانسته است.(2)

 

2 - ويژگي هاي قرآن

در دعاي امام زين العابدين عليه السلام به هنگام ختم قرآن برخي از ويژگي هاي آن اين چنين بيان شده است.

 

الف - نور هدايت

قرآن كريم از خود با صفت «نور» ياد مي كند و مي فرمايد: «و انزلنا اليكم نوراً مبينا»(3) اما اين نورانيّت براي چه فردي است؟ امام عليه السلام مي فرمايد: «و جَعَلْتَهُ نوراً نَهتَدِي مِن ظُلَمِ الضَّلالَة والجَهالة باتّباعه؛ بار خدايا! قرآن را نور و روشنايي گردانيدي كه با پيروي از تعاليم آن از تاريكي هاي گمراهي و ناداني رهايي يابيم.»(4)
در رابطه با جاودانگي نور قرآن مي فرمايد: «ونور هُديً لايُطْفَأ عَنِ الشّاهِدين برهانه؛ و آن را نور هدايتي قرار دادي كه برهان و دليل آن از شاهدان و گواهان خاموش نمي شود.»(5)

 

ب - درمان دردها

قرآن مي فرمايد: «وَنُنَزِّلُ مِنَ القرآن ما هو شفاءٌ و رحمةٌ للمؤمنين»«ما فروفرستاديم از قرآن آنچه را كه براي مؤمنان شفا و رحمت است.»(6) اما اينكه در چه زمان و براي چه فرد؟ امام زين العابدين عليه السلام در دعاي خويش اين گونه بيان مي دارد:
«و شفاءً لِمَنْ اَنْصَتَ بِفهم التّصديق الي اسْتماعه؛ قرآن شفا و درمان است براي كسي كه فهميدن آن را از روي تصديق و باور خواسته و براي شنيدنش خاموش گشته است.»(7)

 

ج - ترازوي عدالت

قرآن مجيد مي فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد! براي خدا قيام كنيد، و از روي عدالت گواهي دهيد. دشمني با جمعيّتي، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند. عدالت ورزيد كه به پرهيزكاري نزديك تر است و از «معصيت» خدا بپرهيزيد كه خداوند از آنچه انجام مي دهيد، با خبر است.»(8) و خطاب به پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايد: «بگو به هر كتابي كه خدا نازل كرده، ايمان آورده ام و مأمورم در ميان شما عدالت كنم.»(9) و عدالت را مبناي تشكيل خانواده دانسته و مي فرمايد: «فَاِنْ خفتم الاّ تعدلوا فواحدة»(10) و نيز مبناي روابط اقتصادي قلمداد شده و مي فرمايد: «و اوفوا الكيل و الميزان بالقسط»«و حقّ پيمانه و وزن را به عدالت ادا كنيد.»(11) و همچنين حلّ منازعات را بر اساس عدالت خواستار شده است و مي فرمايد: «فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا اِنّ الله يُحِبُّ المُقْسطين»«در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد.»(12) اما اينكه چه معيار و ملاك و قانوني مي توان براي به دست آوردن عدالت معيّن نمود؟ امام زين العابدين عليه السلام مي فرمايد: «و ميزان عدلٍ لايَحيفُ عن الحقّ لسانه؛ قرآن ترازوي عدالت است كه زبانه اش از حقّ و درستي برنمي گردد.»(13)

 

3- تلاوت زيبا

در حديثي از پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله آمده است كه فرمود: «لكلّ شي ء حِليةُ و حِيلةُ القرآن الصّوتُ الحسن؛ براي هرچيز زينت و زيوري است و زينت قرآن، صداي نيكو است.»(14) امام صادق عليه السلام در تفسيري از «ترتيل» مي فرمايد: «آن است كه در آن درنگ كني و صداي خويش را زيبا سازي.»(15) در اين جهت امام زين العابدين عليه السلام نيز اسوه است. نوفلي مي گويد:
نزد امام موسي بن جعفرعليه السلام از صدا و صوت ياد نمودم؛ حضرت فرمود: به هنگام قرائت قرآن توسّط علي بن الحسين عليه السلام چه بسا فردي از آن جا عبور مي كرد و از صداي خوش او مدهوش مي گشت و اگر امام از حُسن واقعي آن چيزي را آشكار مي نمود، مردم تحمّل و تاب زيبايي آن را نداشتند.
نوفلي مي گويد: به آن حضرت گفتم: مگر پيامبرصلي الله عليه وآله با مردم نماز نمي گزارد و صداي خويش را به هنگام تلاوت قرآن بلند نمي كرد؟ حضرت فرمود: پيامبرصلي الله عليه وآله به قدر توان مردم با اقتدا كنندگان خود برخورد مي كرد.(16)
احمد ار بگشايد آن پرّ جليل تا ابد مدهوش ماند جبرئيل
در حديثي ديگر امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «كان عليّ ابن الحسين صلوات الله عليه احسن النّاس صوتاً بالقرآن و كان السّقّاؤون يمرّون فيقفون ببابه يسمعون قرائتَه و كان ابو جعفرعليه السلام احسن الناس صوتاً؛ علي بن الحسين عليه السلام خوش صداترين افراد در خواندن قرآن بود. افراد سقّا همواره به هنگام عبور، بر در خانه اش مي ايستادند و به قرائت او گوش مي دادند. و ابوجعفر (امام باقرعليه السلام) نيز نيكوترين صدا را در خواندن قرآن داشت.»17

 

4 - مقدار تلاوت قرآن

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله در اوّلين آياتي كه بر وي نازل شد، مأمور قرائت آيات الهي شد و در دستور ديگري، خداوند به پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و مؤمنان مي فرمايد: «فاقرءوا ما تيسّر من القرآن»؛ «آنچه براي شما ميسّر است، قرآن بخوانيد.» زُهَري مي گويد: از امام زين العابدين عليه السلام پرسيدم:
كدام عمل با فضيلت تر است؟
حضرت فرمود: وارد شونده اي كه دوباره حركت مي كند. پرسيدم: وارد شونده حركت كننده؟! فرمود: شروع قرآن و ختم آن، با قرائت اوّل آن و پايان رسيدن آن دوباره شروع كند (همانند مسافري كه با رسيدن به يك محل در بين راه دوباره از آن جا حركت مي كند و به مسير خود ادامه مي دهد.)18

 

5 - انس با قرآن

زهري مي گويد: امام عليّ بن الحسين عليه السلام مي فرمود: «لومات مَنْ بين المشرق و المغرب لما استوحشتُ بعد اَنْ يكون القرآن معي؛ اگر تمام افرادي كه بين مشرق و مغرب هستند، بميرند، چون قرآن با من است؛ هراس و وحشتي به دل راه نخواهم داد.»(19)

 

6 - قرآن و مردمان آخر الزّمان

از امام سجادعليه السلام در باره توحيد سؤال شد، فرمود: «خداوند مي دانست كه در آخرالزّمان مردماني مي آيند كه زياد انديشه مي كنند؛ بدين جهت، خداوند سوره توحيد و آيات سوره حديد تا «عليمٌ بذات الصدور» را نازل نمود. پس هركس خارج از اين محدوده را قصد كند، هلاك خواهد گشت.»(20)

 

7 - تفكّر در قرآن

زهري مي گويد: شنيدم از امام علي بن الحسين عليه السلام كه مي فرمود: «آيات القرآن خزائن فكلّما فتحت خزانةٌ ينبغي لك ان تنظر ما فيها؛ آيات قرآن گنجينه اي نهفته است پس هر زمان كه درِ گنجينه گشوده شود، شايسته است كه به آنچه در آن است، نظر كني.»(21)

 

8 - تفسير حروف مُقطّعه

بيست و نه سوره از قرآن كريم با «حروف مُقطّعه» آغاز شده است. مفسّران معاني گوناگوني براي آن ذكر كرده اند؛ يكي از تفسيرهاي مهم آن، اين است كه: قرآن كريم از نمونه همين حروفي است كه در اختيار همگان قرار گرفته است؛ اگر توانايي داريد، بسان آن را ابداع كنيد! امام زين العابدين عليه السلام مي فرمايد:
«قريش و يهود به قرآن نسبت ناروا دادند و گفتند: قرآن، سحر است. آن را خودش ساخته و به خدا نسبت داده است. خداوند به آنها اعلام فرمود: «الم...»؛ يعني اي محمد! كتابي كه به تو فرو فرستاديم، از همين حروف مقطّعه «الف - لام - ميم» است كه به لغت و همان حروف الفباي شما مي باشد. [به آنها بگو: ]اگر در ادعاي خود راستگو هستيد، همانند آن را بياوريد.»(22)

 

9 - ويژگي هاي اولياء الله

قرآن كريم مي فرمايد: «اَلا انّ اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون»؛ «بدانيد كه اولياء خدا نه هراسي دارند و نه غمگين مي شوند.»(23) اينكه اولياءالله داراي چه ويژگي هايي هستند؟ در حديثي از امام سجادعليه السلام بيان شده است. عيّاشي مي نويسد: امام باقرعليه السلام فرمود: «در كتاب علي بن الحسين عليه السلام چنين يافتيم كه اولياء الله نه ترسي دارند و نه غم و اندوهي زيرا واجب الهي را انجام داده و سنّت رسول اكرم صلي الله عليه وآله را گرفته اند. از آنچه خداوند حرام نموده، پرهيز كرده و در زندگي زودگذر دنيا نسبت به زينت هاي آن زهد را پيشه ساخته اند و به آنچه در نزد خداست، رغبت نموده و در تلاش براي روزي پاكيزه بوده اند و قصد فخر فروشي و زياده طلبي ندارند و پس از آن براي انجام حقوق واجب خود انفاق كرده اند. اينان اند كه خداوند در درآمدهايشان بركت قرارداده و بر آنچه براي آخرت خويش پيش فرستاده اند، ثواب داده مي شوند.»(24)

 

10 - رزمندگان واقعي

در مسير مكّه، عبّاد بصري با امام زين العابدين عليه السلام ملاقات مي كند؛ به اعتراض مي گويد: جهاد و سختي هاي آن را رها كردي و به سوي حج و راحتي آن رو آوردي؟ سپس آيه شريفه «اِنّ الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بأنّ لهم الجنّة» را قرائت كرد. حضرت فرمود: ادامه آيه را بخوان! عبّاد بصري آيه بعد را قرائت كرد: «التّائبون العابدون السّائحون الرّاكعون السّاجدون الآمرون بالمعروف و النّاهون عن المنكر و الحافظون لحدود الله و بشّر المؤمنين»(25«توبه كنندگان، عبادت گران، ستايش گران، سياحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجده آوران، آمران به معروف، نهي كنندگان از منكر و حافظان حدود (ومرزهاي) الهي و بشارت ده به (اين چنين) مؤمنان.»
آنگاه حضرت فرمود: هنگامي كه افرادي با اين اوصاف بيابم، جهاد با آنان با فضيلت تر از حج است.(26)

 

11 - معناي زهد

عدّه اي تصوّر مي كنند كه «زهد» دوري از اجتماع و پشت كردن به زندگي و زيبايي هاي آن است. قرآن كريم مي فرمايد: «مَنْ حَرَّمَ زينة الله الّتي اخرج لعباده و الطّيّبات من الرّزق»«بگو چه كسي زينتهاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده و روزيهاي پاكيزه را حرام كرده است؟!»(27) و نيز در قالب دعا به انسانها مي آموزد كه از خداوند خير دنيا و آخرت را بخواهند: «ربّنا آتنا في الدّنيا حسنة و في الاخرة حسنة»(28) در اين زمينه، امام سجادعليه السلام مي فرمايد:
«اَلا و انّ الزهد في آية من كتاب الله لكيلا تأسوا علي ما فاتكم و لاتفرحوا بما آتيكم؛ آگاه باشيد كه زهد در اين آيه از قرآن است كه مي فرمايد: اين به خاطر آن است كه براي آنچه از دست داده ايد، تأسّف نخوريد و به آنچه به شما داده است، دلبسته و شادمان نباشيد.»(29)
چنان كه در نهج البلاغه نيز مي خوانيم كه مي فرمايد: زهد بين دو كلمه از قرآن است كه خداوند فرموده:«لكيلاً تأسوا...»هر كس كه بر گذشته افسوس نخورد و به آينده مغرور و دلبسته نشود، زهد را به هر دو طرف خود گرفته است.(30)
غلام همّت آنم كه زير چرخ كبود ز هر چه رنگ تعلّق پذيرد، آزاد است
مگر تعلّق خاطر به ماه رخساري كه خاطر از همه غمها به مهر او شاد است

 

12 - عالم برزخ

امام سجادعليه السلام پس از تلاوت آيه كريمه «وَ مِنْ وَرائهم بَرْزَخٌ الي يوم يُبْعَثُون»؛(31) «پشت سر آنها برزخي است تا روزي كه برانگيخته شوند.» فرموده: «هو القبر و انّ لهم فيها معيشةً ضنكا و الله اِنّ القبر لروضةٌ من رياض الجنّة او حُفْرَةٌ مِن حُفَرِ النّار؛ برزخ، قبر است كه در آن زندگي سختي دارند. به خدا قسم كه قبر، باغي از باغهاي بهشت يا گودالي از گودالهاي آتش است.(32)
درود و سلام و صلوات خدا بر زيباترين روح پرستنده، سجّاد آل محمّدصلي الله عليه وآله آن زمان كه در خانه پرمهر ابي عبدالله الحسين عليه السلام متولّد شد و آن هنگام كه در كربلا شاهد سخت ترين مصيبتها (شهادت سيّد الشهداء و ياران با وفايش) گشت و آن هنگام كه با دلي غمگين و قلبي محزون به سوي ديار حق شتافت و قبرستان بقيع را با وجود خويش عطري ديگر بخشيد!

 

پی نوشت ها:

1. واقعه / 79.
2. اصول كافي، ج 2، ص 605، باب فضل حامل القرآن، ح 7.
3. نساء / 174.
6. اسراء/ 82.
7. صحيفه سجاديّه، دعاي 42.
8. مائده/ 8.
9. شوري/ 15.
4 و 5. صحيفه سجاديّه، دعاي 42.
10. نساء/ 4.
11. انعام/ 152.
12. حجرات/ 9.
13. صحيفه سجاديّه، دعاي 42.
14. اصول كافي، ج 2، ص 615، باب ترتيل القرآن بالصوت الحسن، ح 9.
15. تفسير صافي، ج 1، ص 45، مقدمه يازدهم.
16. اصول كافي، ج 2، ص 615، ح 4.
17. همان، ح 11.
18. همان، باب فضل حامل القرآن، ح 7.
19. همان، باب فضل القرآن، ح 13.
20. تفسير صافي، ج 2، ص 866.
21. اصول كافي، ج 2، ص 609، باب في قرائته، ح 2.
22. تفسير برهان، ج 1، ص 54.
23. يونس/ 62.
24. تفسير صافي، ج 2، ص 757.
25. توبه/ 111 و 112.
26. تفسير صافي، ج 1، ص 734، ذيل آيه 111 سوره توبه.
27. اعراب/ 32.
28. بقره/ 201.

29و 30. تفسير صافي، ج 2، ص 665، ذيل آيه 23 سوره حديد.
31. مؤمنون/ 100.
32. تفسير صافي، ج 2، ص 149.
29

نویسنده:عباس كوثري

منابع: 

ماهنامه کوثر،بهار 1382، شماره 57