فلسفه ناسخ و منسوخ

 آياتي كه در قرآن كريم به عنوان ناسخ و منسوخ آمده، آيا به معني تناقض درگفتار است يا اينكه فلسفه ديگري دارد؟

 

مفهوم ناسخ و منسوخ

نسخ در لغت به معني زايل كردن و از بين بردن، باطل كردن چيزي را و چيز ديگر به جاي آن آوردن است. در اصطلاح برداشته شدن حكمي ديني است دراثر سپري شدن مدت آن. پس نسخ در حقيقت پايان يافتن زمان حكمي است كه در آيه منسوخ آمده و با آيه ناسخ آن اعلام مي شود. (ترجمه البيان، ج 1، ص 12)
بحث درباره اين موضوع و آياتي كه ادعاي نسخ و ابطال حكم آنها شده و پاسخ كساني كه ايرادهايي بدان دارند، مبحث ناسخ و منسوخ را در موضوعات علوم قرآني تشكيل مي دهد كه در اينجا به نحو اختصار به اين شبهه مي پردازيم.

 

شبهه مخالفين پيامبر(ص) و پاسخ آن

يهوديان از تبديل بعضي احكام قرآن، مانند تغيير جهت قبله از بيت المقدس به كعبه، به پيامبر اسلام(ص) طعن مي زدند و مي گفتند: اگر فرمان پيشين حق بود چرا باطل شد، و اگر باطل بود، چرا چنين حكمي صادر شد؟ و نتيجه مي گرفتند كه قرآن ساخته و پرداخته خود پيامبر(ص) است. (خرمشاهي، قرآن كريم، ص 17)

در پاسخ خداوند، در سوره بقره مي فرمايد: «مانسخ من آيه اوننسها نات بخير منها او مثلها، الم تعلم ان الله علي كل شيئ قدير» هر آيه اي را نسخ كنيم يا به (دست) فراموشي بسپاريم بهتر از آن يا مانندش را مي آوريم. مگر ندانستي كه خدا برهر كاري تواناست. (بقره- 106) همچنين در سوره نحل آيه 101 مي فرمايد: «و چون آيه اي را جانشين آيه ديگر سازيم و خدا داناتر است كه چه فرو فرستاده است، گويند تو دروغ زني، چنين نيست، بلكه اكثرشان نمي دانند.»

بنابراين از نظر قرآن پژوهان و علماي اسلام، نسخ هم در قرآن و هم در سنت رواست، و انواعي دارد كه شرح آن دراين مقال نمي گنجد. همين قدر توضيح مي دهيم كه مورد نسخ احكام است نه اقوال، يعني چنين نيست كه پيامبر امين(صلی الله علیه و آله و سلم) سخني بگويد و يا وعده اي بدهد و بعد آن را تغيير دهد. از اين رو نسخ از قبيل تناقض در گفتار نيست، بلكه با تغيير مصلحت كه خدا بدان آگاه است حكم شرعي كه در كتاب خدا يا سنت آمده است برطبق حكم و صواب ديد جديد تغيير مي يابد.
مانند آيه 56 سوره انفال كه برطبق آن مي بايد هريك از مجاهدان اسلام با ده تن مقاومت و مبارزه كند، در آيه بعد تخفيف فرمود كه هركس با دو كس روياروي شود، كه معلوم شد در شما ضعف است.
يا تبديل وجوب نماز شب به استحباب كه حكم آن در اوايل سوره مزمل و نسخ آن در آخرين آيه همان سوره آمده است.
چنانكه از دو آيه مذكور برمي آيد يكي از حكمتهاي نسخ آسان گيري بر امت اسلام است و گاه آزموني براي نشان دادن حد پذيرش بنده نسبت به احكام الهي است كه به وسيله پيامبر(ص) ابلاغ مي شود. مانند موضوع «تحويل قبله» از بيت المقدس به مكه، كه حكم آن در سوره بقره آيات 142 تا 144 آمده است و چنين بيان شده: «... و قبله اي را كه بر آن بودي برنگردانديم مگر از آن روي كه كسي را كه پيروي از پيامبر(ص) مي كند از كسي كه از عقيده اش باز مي گردد بازشناسانيم.»