قرآن و بهداشت روان انسان

برخى از آيات قرآن حاوى دستورات و سفارش هايى در زمينه عقايد، اخلاق، عبادات و ... است كه در آرامش روانى و تعادل روحى انسان تأثير مثبت دارد و نتيجه آنها سلامت روانى انسان است. چرا كه موجب رفع اضطراب‏ها و نگرانی هاى بشر می شود. و به اصطلاح او را شفاء می دهد. «1»

اين مطلب از سه جهت قابل بحث و بررسى و اثبات است. نخست از جهت آياتى كه در خود قرآن وجود دارد و آن را «شفاء» می خواند و دوم از جهت تاريخى و تأثير شفابخشى قرآن در جامعه بشرى و سوم از جهت علوم پزشكى كه اين تأثيرات را تأييد می كند. ما اين مطلب را به صورت مختصر بيان می كنيم و مورد بررسى قرار می دهيم:

 

آيات قرآن در مورد شفابخشى آن:

در اين مورد به چند آيه استدلال شده است:
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً «2» «قرآن را نازل می كنيم كه شفاء و رحمت براى مؤمنان است و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمی افزايد.»

«قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ «3» «بتحقيق از سوى پروردگارتان اندرز و شفا دهنده دلها نازل شد.»

«قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ «4» «بگو اين قرآن براى مؤمنان مايه هدايت و شفاء است.»

 

نكات تفسيرى:

1. واژه «من» در «من القرآن» ممكن است بيانيه باشد چرا كه همه آيات قرآن شفا است ولى برخى احتمال داده اند براى تبعيض باشد و اشاره به نزول تدريجى قرآن باشد يعنى: ما قرآن‏ را نازل می كنيم و هر بخشى از آن كه نازل می شود به تنهائى مايه شفا و رحمت است. «5»

2. واژه «شفاء» در مقابل بيماری ها و عيب‏ها و نقص‏ها است بنابراين نخستين كارى كه قرآن در وجود انسان می كند همان پاكسازى از انواع بيماريهاى فكرى و اخلاقى فرد و جامعه است.
و واژه رحمت همان مرحله تخلّق به اخلاق الهى و جوانه زدن شكوفه هاى فضايل انسانى در وجود افرادى است كه تحت تربيت قرآن قرار گرفته اند.
پس «شفاء» اشاره به پاكسازى و «رحمت» اشاره به بازسازى است.

3. چگونه قرآن شفابخش دردهاست؟ برخى مفسران قرآن در اين زمينه می نويسند:
«بدون شك بيماريهاى روحى و اخلاقى انسان، شباهت زيادى به بيماريهاى جسمى او دارد. هر دو كشنده است، هر دو نياز به طبيب و درمان و پرهيز دارد، هر دو گاهى سبب سرايت به ديگران می شود .. چه تشبيه جالب و پرمعنا و پرمايه اى؟ آرى قرآن نسخه حيات‏بخش است براى آنها كه می خواهند با جهل و كبر و غرور و حسد و نفاق به مبارزه برخيزند. قرآن نسخه شفابخشى است براى برطرف ساختن ضعف‏ها و زبونی ها و ترس‏هاى بی دليل، اختلاف‏ها و پراكندگی ها، براى آنها كه از بيمارى عشق به دنيا، وابستگى به ماديات و تسليم بی قيد و شرط در برابر شهوت‏ها رنج می برند.
قرآن نسخه شفابخش جهانى است كه آتش جنگ در هر سوى آن افروخته است و در زير بار مسابقه تسليحاتى كمرش خم شده است.» «6»
نكته جالب آن است كه داروهاى شفابخش دردهاى جسمانى، معمولا آثار نامطلوبى بر ارگانهاى بدن می گذارند. اما اين داورى شفابخش (يعنى قرآن) هيچ أثر نامطلوبى بر روى جان و فكر و روح انسان ندارد. «7»

4. در برخى روايات اسلامى نيز به بعد شفابخشى قرآن اشاره شده است:
حضرت على(علیه السلام) می فرمايد:
«فاستشفوه من ادوائكم و استعينوا به على لاوائكم فان فيه شفاء من اكبر الداء و هو الكفر و النفاق و الغى و الضلال. «8» «از اين كتاب بزرگ آسمانى براى بيماريهاى خود شفا بخواهيد و براى حل مشكلاتتان از آن يارى بطلبيد، چرا كه در اين كتاب درمان بزرگترين دردها است: درد كفر و نفاق و گمراهى و ضلالت.»

5. چرا در آيه فوق اشاره شده بود كه ستمگران از قرآن نتيجه معكوس می گيرند؟
پاسخ آن است كه: قرآن مثل قطره هاى خالص باران است كه در باغ‏ها لاله رويد و در شوره زار خس، قرآن همچون غذاى نيروبخشى است كه اگر يك دانشمند بخورد براى تعليم و تربيت نيرو می گيرد. و اگر به يك ستمگر بدهى، براى بيدادگرى بيشتر از آن سود می برد.
در حالى كه غذا يكسان است اما تفاوت در افراد و طرز تفكر آنهاست.
افرادى كه خميرمايه وجودشان بر أثر كفر و ظلم و نفاق به شكل ديگرى در آمده است، هر جانور حق را می بينند به ستيز با آن برمی خيزند، و اين مقابله و ستيز با حق، بر پليدى و گمراهى و زيانكارى آنها می افزايد و روح طغيان و سركشى را در آنها تقويت می كند. پس قرآن مايه هدايت گمراهان است اما هدايت كسانى كه در جستجوى حق هستند و با همين انگيزه به سراغ قرآن می آيند، نه افراد متعصب و لجوج كه با ديدى منفى به سراغ قرآن می آيند، كه مسلما از آن بهره اى نخواهند برد. «9»

 

شفابخشى قرآن در بستر تاريخ:

بهترين دليل براى اثبات شفابخشى قرآن، مقايسه وضع عرب جاهلى با تربيت ‏شدگان مكتب قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در آغاز اسلام است.
عرب‏ها قبل از ظهور اسلام گرفتار جهل، خونخوارى و انواع بيماريهاى اجتماعى و اخلاقى بودند. اما با نسخه شفابخش قرآن نه تنها درمان يافتند، بلكه آن‏چنان نيرومند شدند كه ابر قدرت‏هاى جبار جهان را به زانو درآوردند. «10» هنوز دويست سال از تعاليم قرآن سپرى نشده بود كه جامعه اى متمدن بوجود آوردند و به وحدت در تفكر و وحدت عملى جامعه دست پيدا كردند و تفرقه ها و غارتگری ها جاى خود را به حاكميت قانون داد. زنانى كه برده وار زندگى می كردند و زنده به گور می شدند، نجات يافتند و در ارث پدر و مادر خود شريك شدند و حتى در امور اجتماعى دخالت می كردند.
مردم جزيرة العرب كه تعداد انگشت‏ شمارى با سواد داشتند، به علم و دانش روى آوردند و كتاب‏هاى فراوان نوشتند و محوريت علمى جهان را تا قرن‏ها بدست گرفتند. «11» كسانى كه به همديگر رحم نمی كردند و غرق در رباخوارى بودند، به ايثار و انفاق و قرض دادن روى آوردند. افراد ترسو تبديل به شيران روز و عابدان شب شدند.

 

شفابخشى قرآن از منظر علوم پزشكى:

برخى از روان‏شناسان و جامعه شناسان، قرآن و مطالب آيات آن را مورد توجه قرار داده و تأثيرات آنها را در روان انسان مورد بررسى قرار داده اند و از اين رهگذر شفابخشى قرآن را با علوم تجربى به اثبات رسانده و به نتايج جالب و شگفت ‏انگيزى دست يافته اند. اين گروه كارهاى خود را در دو محور عمده ارائه كرده اند كه بدانها اشاره می كنيم:

 

الف: تأثيرات قرائت قرآن بر كاهش درد، اضطراب و افسردگى:

در اين مورد پژوهش هاى متعددى تحت شرايط كنترل ‏شده و با توجه به ضوابط پزشكى توسط پزشكان متخصص يا زير نظر آنان انجام شده و به نتايج مثبتى رسيده است كه به برخى آنها اشاره می كنيم:
1. آقاى عليرضا نيك‏بخت نصرآبادى، پايان ‏نامه كارشناسى ارشد خود را به موضوع «بررسى ميزان تأثير آواى قرآن كريم بر كاهش درد بيماران بعد از اعمال جراحى شكم» اختصاص داده است‏ «12» و در پايان نتيجه گرفته كه آواى قرآن باعث كاهش شدت درد و بيماران بعد از اعمال جراحى شكم می شود «13» ما در اينجا چكيده مقاله ايشان را به صورت كامل نقل می كنيم.

2. در پژوهشى كه توسط دو تن از محققان در تهران به روش آزمون اضطراب «كتل» انجام شد، نشان داده شده كه در بين گروه آزمايشى 60 نفره دختر كه بصورت تصادفى از بين دانش آموزان دبيرستانى انتخاب شدند؛ گروهى كه حدّ اقل 6 ماه روزانه نيم ساعت به قرائت‏ قرآن مجيد می پرداختند ميزان اضطراب و گرايش به افسردگى آنان به شكل چشمگيرى كمتر از آزمودنيهاى گروه مقايسه است. «14»

3. در تحقيق ديگرى ثابت شد كه مداومت بر قرائت قرآن كريم نقش مؤثرى در مقابله با استرس دارد. همچنين فهم قرآن نيز در مقابله با استرس تأثير دارد. «15»

 

ب: تأثيرات آموزه هاى قرآن بر بهداشت روانى فردى و اجتماعى بشر:

برخى از محققان و متخصصان علوم پزشكى، پژوهش هاى متعددى در اين مورد انجام داده اند و تأثيرات آموزه ها (دستورات و توصيه ها) و آيات قرآن را در بهداشت روانى فردى و اجتماعى انسان بررسى كرده اند. در اين تحقيقات تجربى نتايج مثبت و چشمگيرى در مورد برخى مفاهيم و دستورات قرآن بدست آمده است كه در اينجا به صورت فهرست‏ وار بدانها اشاره می كنيم‏ «16»:

1. وحدت شخصيت انسان و رابطه آن با توحيد قرآنى.
يكى از صاحب‏نظران در اين مورد می نويسد:
«پژوهشها در منابع و مجموعه آثار در سلامت روان نشان می دهد كه اساسی ترين و مهم‏ترين مسئله در شخصيت سالم، وحدت روان و تعهد مذهبى است. وحدت روان با سيستم ارزشى كه بتواند به حيات معنا و هدف دهد مرتبط است. در بين سيستم‏هاى ارزشى، مذهب بالاترين قابليت را براى ايجاد وحدت شخصيت داراست.
اساس و مبناى مذهب اسلام بر وحدت و توحيد می باشد. وحدت شخصيت و يگانگى روان انسان، مظهر و نماينده بارز توحيد ذات مقدس خالق است ...» «17»

2. دميدن روح اميد و ممنوعيت يأس نااميدى در قرآن و تأثير آن در كاهش افسردگى.
در قرآن كريم می خوانيم:
«وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ‏ «18» «و از رحمت بی منتهاى خدا نوميد مباشيد كه هرگز هيچ‏كس از رحمت خدا نوميد نيست، مگر كافران.» كتابهاى مذهبى و به ويژه قرآن كريم بر توكل به خدا و اميد به فضل و رحمت الهى و مذمت نااميدى و يأس تأكيد دارند؛ به طوری كه در اسلام نااميدى از خدا يك گناه كبيره به حساب می آيد. همين مطلب موجب می شود كه مؤمنان هميشه شاداب و اميدوار باشند و به دامن افسردگى و يأس نيفتند.
يكى از صاحب‏نظران در اين زمينه می نويسد:
«نتايج (يك آزمون) نشان داد بيمارانى كه باورهاى مذهبى قوی تر داشتند و اعمال مذهبى را انجام می دادند نسبت به گروه ديگر كمتر افسردگى داشتند و راه طولانی ترى را در هنگام ترخيص از بيمارستان پياده طى كردند.
همچنين دانستن خداوند به عنوان منشأ قدرت و آرامش و انجام فرايض دينى به صورت معنی دارى با درجه پايين افسردگى در هنگام ترخيص از بيمارستان ارتباط داشته است.» «19»

3. دعوت قرآن به صبر «20» و تأثير آن در كاهش فشارهاى روانى.

4. دعوت قرآن به توكل بر خدا «21» و تأثير آن در حل مشكلات و آرامش روانى.

5. تأثير ياد خدا در آرامش دل و رفع اضطراب و نگرانى.
يكى از پزشكان صاحب ‏نظر در اين زمينه می نويسد:
«واكنش سوگ ناشى از داغ‏ ديدگى، واكنش طبيعى است. تحقيقات زيادى نشان داده اند كه داشتن تفكر و عملكرد مذهبى به طور محسوس موجب كاهش شدت درد فقدان و دوره آن می شود. اين تأثير از طريق مكانيسم‏هاى چندى صورت می گيرد، من‏جمله:
اول: اعتقاد، ايمان و توكل به خداوند (Trust in god) با نام و ياد او قلبها آرام می گيرد. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ‏ «22»
دوم: داشتن صبر و بردبارى و تسليم رضاى خداوند و تسليم نظام الهى و پناه بردن به خداوند در هنگام مصيبت‏ها «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏ «23» نيز موجب كاهش شدت و دوره سوگ می شود.
سوم: بهره گيرى از سمبلهاى ايمانى و مذهبى از ديگر عوامل مهم و مؤثر در كاهش درد فقدان است.
در شيعه نمونه متعالى اين مراسم مربوط به عزاداريهاى عاشورا است. عاشورا نمونه اى از هر نوع داغ را داراست داغ فرزند، داغ برادر، غم اسيرى و مظهر متعالى وداع با زندگى.
انسان مسلمان داغدار به هر ميزان كه بتواند خودش را جاى داغداران كربلا قرار دهد و با آنها همانندسازى كند به همان ميزان از فشار داغ‏ديدگى خودش كاسته می شود. «24»

6. ممنوعيت خودكشى در دين‏ «25» و تأثير آن در پايين آمدن آمار خودكشى در جوامع مذهبى.
در دوازده پژوهش كه توسط «گارتنر» و همكاران (1991 م) مورد بررسى قرار گرفتند بين اعتقادات مذهبى و خودكشى هم‏بستگى منفى مشاهده شد ...
و در شمارى از بررسيهاى اين مسئله روشن شد افرادى كه اعتقادات مذهبى قوى داشتند نسبت به خودكشى تنفر و انزجار بيشترى نشان دادند.
«استاك» در توضيح اينكه چرا افراد مذهبى كمتر دست به خودكشى می زنند دلايل مختلفى ارائه می دهد كه از آن جمله بالا بودن عزت نفس و داشتن مسئوليت اخلاقى است همچنين عواملى مانند اعتقاد به بخشايش پروردگار، اعتقاد به مبارزه با وسوسه هاى شيطانى از قبيل خودكشى، اعتقاد به عدالت و روز واپسين را از ديگر عوامل می داند. «26»

7. تأكيد بر محبت به پدر و مادر و تأثير آن در سلامت روانى افراد خانواده. (اسراء/ 24- بقره/ 83)

8. آيات حجاب در مورد بانوان و نقش آن در سلامت روانى زنان. (نور/ 31- احزاب/ 59)

9. اعتقاد به معاد و تأثير آن در تأمين بهداشت روانى. «27»

10. تأثير نماز در آرامش روانى. «28» (طه/ 14 و ...)

11. ممنوعيت بزهكارى در قرآن‏ «29» و تأثير آن در كاهش اين رفتار در بين افراد مذهبى (تأثير اجتماعى) «30»

12. امر به معروف و نهى از منكر و تأثيرات آن بر جلوگيرى از رشد عوامل آلوده كننده فضاى جامعه و تأثير اجتماعى آن. (آل عمران/ 104- 110- 114 و توبه/ 71- 112 و لقمان/ 17)

13. ممنوعيت سوء ظن، تجسس، تهمت و غيبت و تأثيرات آنها در پاكى فضاى جامعه و امنيت اجتماعى و حفظ شخصيت اجتماعى افراد. (حجرات/ 11- 12)

14. آيات قرآن در مورد محبت، صله رحم، بخشش به ديگران و تأثيرات مثبت آن در اجتماع انسانى. (بقره/ 83- 180- 215)

15. ايجاد فضاى سالم جنسى در اجتماع از طريق دستور حجاب براى زنان و ممنوعيت فحشاء در آيات قرآن. (نور/ 30- 31 و احزاب/ 59)

16. دستور ازدواج و تشكيل خانواده و تأثيرات آن در آرامش فردى و سلامت محيط اجتماع. (روم/ 21) ما در اينجا نمی توانيم تمام تحقيقات پزشكان و محققان را در مورد مطالب فوق نقل كنيم و فقط پاره اى از نتايج تحقيقات آنان را بيان كرديم. «31»

 

نتيجه گيرى و بررسى:

در اينجا تذكر چند نكته سودمند است:

1. با توجه به مطالبى كه از قرآن، روايات، تاريخ مسلمانان و علوم تجربى بيان شد، ويژگى شفابخشى قرآن كريم روشن گشت و تأثيرات قرآن در مورد درمان بيماريهاى روحى و روانى بيان شد.
اين تأثيرات قرآن از همان صدر اسلام مشهود بوده و شاهدى بر حقانيت اين كتاب الهى است. تأثيرات قرآن بر بهداشت روانى انسان از مطالب شگفت‏ انگيزى است كه با پيشرفت علوم روانشناسى روشن‏تر شده است.

2. توجه به اين نكته ضرورى است كه حكمت و فلسفه دستورات و مطالب قرآن كريم (مثل نماز، صبر، توكل و ...) منحصر در تأثيرات روانى آن نيست، بلكه تأثيرات معنوى (مثل نزديكى به خدا و تكامل روحى و ...) نيز دارد. ممكن است هنوز بسيارى از آثار آن براى ما روشن نشده باشد و از آن اطلاع نداشته باشيم.
پس اگر آثار روانى آيه اى در حوزه بهداشت روانى بدست نيامده يا ثابت نشد و يا حتى آثارى كه گفته شده، خلاف آن ثابت شد، اين مطلب اشكالى را بر دين و قرآن وارد نمی سازد. چرا كه ممكن است اين امور علت تامه اين احكام و آيات نباشد. بلكه اين دستورات تعبدى دين است كه با پيشرفت فكر و علم بشر، ممكن است قسمتى از مصالح و آثار سازنده آن كشف شود و برخى از آثار آن نيز كشف نشده باشد.

3. شفابخشى قرآن و تأثيرات آن در بهداشت روانى انسان، اعجاز علمى قرآن را اثبات نمی كند، چرا كه اين تأثيرات دو بخش است:
بخش اول: مربوط به محتواى مطالب قرآن كريم است (مثل دستور به صبر و توكل و نماز و ...) كه اين آموزه ها در اديان قبل از اسلام نيز وجود داشته است و تأثيرات اين امور معنوى در بهداشت روانى انسان مخصوص قرآن كريم نيست، پس نمی تواند دليل اعجاز علمى اين كتاب مقدس باشد.
بخش دوم: تأثيرات مربوط به قرائت قرآن است كه لحن و صداى خواننده با موسيقى خاص قرآن در درمان بيماران اثر می گذارد و شدت ناراحتى آنان را كم می كند.
بنظر می رسد كه اين مطلب هم، هر چند بسيار عجيب و جالب است و عظمت اين كتاب مقدس را نمايان می كند، اما دليلى بر اعجاز علمى قرآن كريم نيست. چرا كه اين‏ تأثيرات در مورد هر نغمه آهنگين و زيبا و دلنشين موسيقى طبيعى (مثل صداى آب و ...) وجود دارد به طوری كه برخى تأثيرات آنها در آرامش روانى انسان مشهود است. و حتى برخى افراد در مورد موسيقی هاى غير طبيعى (موسيقى مصنوعى و ساخت دست بشر) هم ادعا می كنند كه تأثيرات آرام ‏بخشى دارد.
البته ممكن است ادعا شود كه تأثيرات نواى قرآن بيشتر است چرا كه همراه با معنويت است، ولى اثبات اين مطلب احتياج به پژوهش هاى بيشتر دارد.

4. شناخت هر چه بيشتر تأثيرات قرآن در بهداشت روانى فردى و اجتماعى انسان‏ها می تواند ما را در شناخت بهتر قرآن و استفاده بيشتر از محضر آن در درمان بيماريهاى روانى كمك كند و به عبارت ديگر تحقيقات تجربى در اين زمينه كيفيت‏هاى امور معنوى را به صورت كميت و آمار علوم تجربى در اختيار بشر قرار می دهد. و راههاى جديدى را در استفاده از وحى الهى براى ما می گشايد، كه اميد است اين راهى كه تازه آغاز شده، ادامه يابد و بشريت را به كمالات معنوى علاقه مندتر كند و راه حق اديان الهى و به ويژه قرآن را به انسان سرگشته عصر حاضر بنماياند.
تذكر: همان‏طوركه گذشت بايد توجه داشت كه آثار احكام و آيات قرآن در بهداشت روانى انسان، تمام آثار و مصالح اين احكام نيست.

 

نویسنده: محمد علی رضایی اصفهانی

______________________________

پی نوشت:

(1) مطالب اين مبحث با مبحث بعدى (قرآن و درمان بيماريهاى روانى) بسيار به هم نزديك است و به خاطر پيوستگى مطالب آنها، در اينجا بحث را به صورت كامل آورديم و در مبحث بعدى مختصرا اشاره می كنيم.
(2) اسراء/ 82.
(3) يونس/ 57.
(4) فصلت/ 44.
(5) ر. ك: تفسير نمونه، ج 12، ص 236- 237.
(6) همان، ص 238- 239 با تلخيص.
(7) در نهج البلاغه، خطبه/ 198 می خوانيم: «شفاء لا تخشى اسقامه» قرآن داروى شفابخش است كه هيچ بيمارى از آن برنمی خيزد.
(8) نهج البلاغه، خطبه/ 176.
(9) نمونه، ج 12، ص 237- 238 با تلخيص و تصرف در عبارات.
(10) ر. ك: نمونه، ج 12، ص 241.
(11) در اين مورد به مقدمه همين بخش (قرآن و علوم پزشكى) مراجعه كنيد.
(12) اين پايان‏نامه كارشناسى ارشد در دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده علوم پزشكى، و زير نظر آقاى دكتر حسن عشايرى و دكتر عيسى محمدى در سال 1373 به اتمام رسيده است.
(13) و نيز ر. ك: عليرضا نيكبخت، مجله طب و تزكيه، ش 29، تابستان 1377، ص 78، مقاله بررسى تأثير آواى قرآن كريم در كاهش اضطراب.
(14) ر. ك: مقالات همايش نقش دين در بهداشت روان، دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى ايران، آذر 1376، ص 79، تحقيق مجيد يوسفى لويه، فاطمه حسن‏پور.
(15) همان، ص 88، تحقيق زهرا موسوى، منصوره جعفرى، استاد ضرغام.
(16) درج كامل اين تحقيقات از حوصله اين نوشتار خارج است، اما علاقه مندان می توانند به منابع زير مراجعه كنند:
در آذر سال 1376 ش، به همت مسئولين دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى ايران، همايش «نقش دين در بهداشت روان» برگزار شد و 67 مقاله و سخنرانى در مورد بهداشت روانى همراه با آيات قرآنى و روايات ارائه گرديد. خلاصه آن‏ها نيز منتشر شد و نيز مجموعه چكيده 40 سخنرانى در مورد بهداشت روانى، در سال 1376 توسط معاونت دانشجويى، فرهنگى، حقوقى و مجلس، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكى و دفتر مطالعات اسلامى در بهداشت روانى منتشر شد. و نيز فصلنامه انديشه و رفتار، مجله روانپزشكى و روانشناسى بالينى، سال سوم ضميمه شماره 9- 10، تابستان و پاييز 1376 ش، كه ويژه نقش دين در بهداشت روان است، مقالات متعددى در اين زمينه ارائه كرده است. و نيز فصلنامه علمى- پژوهشى، دانشگاه اسلامى، سال اول، شماره 4، بهار 77 مقالات متعددى از نقش دين در بهداشت روان به چاپ رسانده است.
(17) ر. ك: مقالات همايش نقش دين در بهداشت روان، پيشين، ص 88، مقاله سيد محمود ميرزمانى و مجموعه سخنرانی ها، همان، سخنرانى ش 31، از دكتر داود شاه محمدى.
(18) يوسف/ 87.
(19) فصلنامه انديشه و رفتار (مجله روانپزشكى و روانشناسى بالينى) ضميمه ش 9- 10 تابستان و پاييز 1376، ص 41، پرسمن، ليونز، لارسون، استرين، 1990 م.
(20) بقره/ 153 و 155 و آل عمران/ 200 و ...
(21) احزاب/ 3- آل عمران/ 159 و ...
(22) رعد/ 28.
(23) بقره/ 155.
(24) مجموعه سخنرانى همايش نقش دين در بهداشت روان، پيشين، سخنرانى ش 31 از دكتر داود شاه محمدى.
(25) وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً. (نساء/ 29) و نيز وسائل الشيعة، ج 29، باب 5، ص 24.
(26) فصلنامه انديشه و رفتار، پيشين، ص 39، مقاله دكتر باقر غبارى بناب تحت عنوان باورهاى مذهبى و اثرات آنها در بهداشت روان.
(27) ر. ك: خلاصه مقالات همايش نقش دين در بهداشت روان، پيشين، ص 67، مقاله نعمت اللّه گرز الدين.
(28) خلاصه مقالات همايش نقش دين در بهداشت روان، پيشين، ص 34، مقاله محمد امين جليلوند ص 35 و 45 مقاله دكتر عبد الناصر رفيع.
(29) مائده/ 38.
(30) فصلنامه انديشه و رفتار، پيشين، ص 40.
(31) براى مطالعه بيشتر به منابعى كه در اولين پاورقى اين قسمت معرفى شد، مراجعه كنيد.

 

منابع: 

کتاب «پژوهشى در اعجاز علمى قرآن»، ص 404