قرآن و عترت، آویزه های آسمانی

از زماني که انسان به زمين هبوط کرد و در آن مستقر شد، همواره دغدغه آن داشته و دارد تا خود را به جايي که از آن آمده بازگرداند. هر گاه دمي به زمين نگريست تا توشه و ناني بر گيرد ، نگاهي هم به آسمان داشت تا به آن جا بازگردد. از اين روست که خود را هميشه مهمان اين خاک مي دانسته و آن را به عنوان خانه ابدي خويش نپذيرفته است.

بازگشت به آسمان آروزي و آرمان ديرينه بشر بوده و هست. اين گرايش به پرواز و گذر از دروازه هاي زمين به سوي آسمان هر چند که در شکل و قالب پروازهاي مادي آشکار مي شود ولي برخاسته از انگيزه برتري است که مي کوشد تا خود را به آسمان و جايگاه برتر خويش باز گرداند. آسمان تجسم آروزهاي اوست و در آسمان بالاي سر خويش کمالي را مي جويد که روزي به دام ابليسي از آن فرو افتاده است و در اين دامگاه مستقر شده است.
همواره چشم به آسمان داشت تا اين که از آسمان دستي به ياري اش بيايد و او را به آسمان بازگرداند. آموزه هاي وحياني را راهي براي رسيدن به اين هدف ارزيابي کرده و بدان پاي بند شده است. اين گونه است که قرآن را حبل و ريسمان الهي بر مي شمارد و در جست و جوي آويزه اي به آسمان چشم مي دوزد تا آن را ابزاري براي بازگشت و افزاري براي تعالي و تکامل خود قرار دهد؛ چون بر اين باور است که زميني نيست و آسماني است و مي بايست به جاي که از آن بيرون رانده شده بازگردد.
اين بينش و نگرش انسان به آسمان و ياري آسمانيان است که در گونه هاي مختلف و متنوع نمود و ظهور مي يابد. قرآن نيز به اين مساله و دغدغه انسان توجه داشته است. مساله ابزارهاي آسماني از آن دسته مفاهيمي است که قرآن بدان اشاره داشته است. در اين نوشتار به اين موضوع از نگرش قرآن پرداخته مي شود.

 

آويزه هاي آسماني

در قرآن از ريسمان آسماني و حبل الله و دستگيره هاي محکم و استوار الهي ياد شده است و خداوند مي فرمايد: «و اعتصموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا»؛ به ريسمان الهي تمسک بجوييد و متفرق و پراکنده نشويد.( آل عمران آيه 103) در اين آيه ريسمان الهي به عنوان عاملي براي جلوگيري از تفرقه ياد شده است.
در آيه 256 سوره بقره ايمان به خدا و کفر به طاغوت و حکومت غير خدا به عنوان دستگيره محکم و عروه الوثقي مطرح شده است و کساني که به اين تمسک جسته و بدان مي آويزند رستگار ناميده مي شوند.
در اين آيات به مساله کلي تمسک به ريسمان آسماني و دستگيره هاي محکم اشاره شده ولي مصاديق آن مطرح و تبيين نشده است. اما در آيات ديگري به طور دقيق و جزيي به مصاديق آن اشاره شده و تمسک به اهل بيت (ع) و قرآن را به عنوان ريسمان هاي الهي مورد تاکيد قرار مي دهد.
البته قرآن به عنوان کامل ترين مصداق در آيات مطرح شده است وگرنه همه آموزه هايي آسماني که به اشکال مختلف براي هدايت و راهنمايي بشر آمده است از مصاديق آويزه هاي آسماني هستند؛ از اين روست که خداوند تورات را نيز به عنوان ريسمان آسماني دانسته است که مومنان در دوره آن شريعت مي توانستند با تمسک بدان به خدا برسند. به اين معنا که تورات نيز به عنوان يک آموزه وحياني الهي مصداقي از ريسمان و ابزار آسماني شمرده شده که مصلحان مي توانند بدان به خدا نزديک شوند (اعراف آيه 169 تا 170)
اين گونه است که ما همه کتب و آموزه هاي ديگر چون صحف ابراهيم و موسي و انجيل و مانند آن را جزو مصاديق آويزه دانسته و تمسک بدان را در هر دوره اي به عنوان مصداق آويزه تاييد و تجويز کرده ايم. در زمان ما قرآن به عنوان مصداق کامل آموزه هاي وحياني و آويزه محکم و استوار مي باشد که مي بايست بدان تمسک جست چنان که قرآن نيز بر اين نکته تاکيد کرده است.(اعراف آيه 170)
پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت نيز از مصاديق کامل آويزه هاي آسماني است که مي بايست براي نزديکي و تقرب به خدا و دست يابي به کمال از آن ها بهره جست. خداوند در آيه 174 و 175 سوره نساء به اين مساله پرداخته و از مردمان خواسته تا بدان ها تمسک جويند. در اين آيات حضرت محمد (ص) به عنوان نوري معرفي شده است که خداوند به سوي انسان روانه داشته تا با اعتصام و تمسک به وي به آسمان راه يابند.

 

آثار اعتصام و تمسک به آويزه هاي آسماني

تمسک و اعتصام(چنگ انداختن) به آويزه هاي آسماني از مهم ترين راه هاي رسيدن به کمال مطلق است. اين گونه است که انسان دوباره رحمت خاص الهي را براي خود مي خرد و راه بازگشت به آسمان را مي يابد. خداوند در آيه 175 سوره نساء اعتصام و چنگ زدن به خدا و آويزه هاي آسماني را عامل و علت اصلي رحمت خاص خود بر مي شمارد.
نتيجه طبيعي برخورداري از رحمت الهي اين است که شخص از فضل و بخشش افزون تري از سوي خداوند بهره مند شود. فضل الهي ايشان را در بر مي گيرد و انسان را به سوي کمال خاص و تقرب ويژه مي برد.(همان )
در حقيقت تمسک به آويزه هاي آسماني به معناي هدايت مستقيم و خاص است که از آن به صراط مستقم ياد مي شود.(آل عمران آيه 101 و نساء ايه 175) و هر گونه ارتداد و کفر از وي دور مي شود (آل عمران آيه 100 و 101) و انساني در حوزه امنيت الهي مي گردد و در زمره مومنان رهايي يافته در مي آيد.(نساء ايه 146)
در حقيقت از دوزخ دنيا و خشم آخرت رهايي مي يابد و به جايي اسماي کمالي جلال در کنف اسماي کمالي جمال قرار مي گيرد.(آل عمران آيه 103)
از آثار و برکات دنيوي آن نيز مي توان به مساله همبستگي و همدلي ميان مومنان و کساني اشاره کرد که به اين آويزه هاي آسماني چنگ انداخته اند.(همان) و از نزاع هاي و درگير هاي جاهلي و برخاسته از جهل و ناداني و دوري از آموزه هاي آسماني رهايي مي يابند.(همان)
بنابراين در تفسير و تحليل قرآني تنها راه بازگشت به آسمان و بهره گيري از کمالات آسماني آن است که به آويزه هاي آسماني خدا چنگ اندازيم که مهم ترين مصاديق آن در تحليل و تبيين قرآني عبارت از قرآن و پيامبر (ص) و اهل بيت آن حضرت(ص) است. به سخني ديگر قرآن و عترت در زمان ما از مهم ترين و اصلي ترين مصاديق آويزه هاي آسماني مي باشند که انسان مي تواند براي رسيدن به آسمان و کمال انساني از آن ها بهره گيرد.
 

نویسنده: خلیل منصوری