قصه های قرآن

یکی از مباحث بسیار جالب و دقیق و پندآموز قرآنی، بحث قصّه ها یا داستانهای قرآنی است.

در صفحات مختلفی از قرآن، در سوره ها و آیات متفاوتی به داستانهای مختلف در زمینه و موضوعات مختلف بر می خوریم به طوری که حدود 4/1 آیات قرآن را آیات مربوط به داستانهای قرآن فرا گرفته است.
ممکن است تا به حال به ذهن شما این مطلب خطور کرده باشد که علّت بازگو کردن این همه داستان در قرآن چیست؟ و به چه علّتی خداوند حکیم در کتاب مقدّس و جاودانیش از این همه داستان استفاده کرده است؟

شاید اوّلین چیزی که به محض شنیدن کلمۀ «داستان» یا «قصّه» به ذهن بعضی خطور کند، شنیدن داستان در دوران کودکی و یا برای خوابیدن اطفال و یا سرگرم کردن بچّه ها برای شلوغ نکردن و یا برای پر کردن اوقات بی کاری و فراغت باشد. ولی باید بدانید که اگر چنین تفکری در مورد داستان داریم تنها به یک روی سکه نظر کرده ایم و به نکات عمیق اخلاقی، تربیتی و جامعه شناسی و... داستان توجّه نکرده ایم ولذا باید با نگاه ژرفتر و تدبّری به داستان نگاه کرد و در رأس تمام داستانهای دنیا، داستانهای قرآن است.

البته به هیچ عنوان قابل قیاس با داستانهای بشری نیست زیرا قرآن از طرف خداوند حکیمی آمده که تمام حرف ها و مثال ها و جمله بندی ها و معانی و هزاران نکتۀ ظریف دیگر از روی حکمت و دقّت در کتابش آورده است از جمله مسایل دقیق و قابل تأمّل در قرآن مسأله (قصّه های قرآن) است که خداوند این قصّه ها را از روی حکمت و دین خاصّی آورده است که از آن جمله:

1. هدف از وجود قصّه در قرآن به هدف از نزول آن باز می گردد و این که قرآن کتابی است که متضمّن هدایت مردم است و چون قرآن برای هدایت عامّه مردم نازل شده، برای سخن گفتن و مخاطب ساختن آن ها ناچار باید زبانی را انتخاب کند که برای همگان قابل فهم باشد. مثلاً در بحث های اصول عقاید به ویژه خداشناسی، تکیه آن معمولاً بر برهان نظم و برهان فطرت است؛ زیرا این دو برهان برای هر کسی مشهود و قابل استفاده است. به همین ترتیب در مسایل اجتماعی و آموزشهای اخلاقی و بیان سنّتها، تکیه آن، معمولاً بر طرح متن ها و قصّه هاست.

2. انسان به طور فطری از شنیدن یک مطلب به صورت داستان استقبال می کند، شنیدن داستان برای انسان در هر دوره و مرحله ای از سنّ او، شیرین و جالب است (انسان به شنیدن سخنی که در آن مثل و نمونه وجود ندارد و صرفاً توضیح غرض گوینده است، چندان علاقه ای ندارد).

3. داستان و تاریخ برای همه کس قابل فهم و درک است برخلاف استدلالات عقلی که همه در فهم آن یکسان نیستند.

4. انسان غالباً به شنیدن پند و اندرزی که مستقیماً به او گفته شود اشتیاقی ندارد و حتّی گاهی سخن مستقیم به صورت نصیحت، حالت فرار نیز در او ایجاد می کند. اگر شخص، دیگری را نصیحت کند و نفر سومی هم به طور غیر مستقیم و بدون این که مخاطب باشد سخنان او را بشنود در او اثر بیشتری خواهد داشت، تا شخص مخاطب.

5. انسان ها غالباً به یک موجودی که به نظر آنها دارای کمالات و برتری ها است به عنوان یک قهرمان گرایش پیدا می کنند و توجّه آن ها بیشتر معطوف به او و کمالاتش و امتیازاتش می شود و سعی می کنند که زندگی خود را متناسب با افکار و اندیشه ها و نحوۀ زندگی او حتّی در نوع لباس پوشیدن و راه رفتن و غذا خوردن و حرف زدن، تنظیم کنند و او را الگوی خود قرار دهند گاهی این قهرمان یک هنرپیشه و بازیگر، ورزشکار، سیاستمدار و یا یک دانشمند است.
گاهی گرایش به یک قهرمان حتّی قهرمان ساختگی و بی ارزش آن چنان در دل انسان قوّت می گیرد که تمام افکار و توجّهات انسان اختصاص به او پیدا می کند.

بنابراین می توان گفت در قرآن با توجّه به این نوع گرایش در انسان ها، ذکری از مسائل مربوط به قهرمان های الهی و کسانی که حقیقتاً دارای کمالات و برتری ها و قداست هایی می باشند به میان آمده تا انسان ها آن ها را رهبر و مقتدا و قهرمان خود انتخاب کنند و راه زندگی خود را شبیه آن ها قرار دهند.

6. داستان یک قالب مناسب برای طرح مسائلی است که بیان مستقیم آن ها احتمالاً نمی تواند از تأثیر لازم برخوردار باشد داستان چه به صورت نظم و چه در شکل نمایشنامه و فیلم، اثری در خواننده می گذارد که استدلالات عقلی نمی گذارد زیرا انسان قبل از آن که عقلی باشد، حسی است.

7. تاریخ، آزمایشگاه مسایل گوناگون زندگی بشر است و آن چه را که انسان در ذهن خود با دلایل عقلی ترسیم می کند در صفحات تاریخ به صورت عینی باز می یابد، تاریخ با زبان بی زبانیش نتایج قطعی و غیر قابل انکار مکتب ها، روش ها و برنامه های هر قوم و گروهی را بازگو کند، داستانهای پیشینیان، مجموعه ای است از پر ارزشترین تجربیات آن ها و می دانیم که محصول زندگی چیزی جز تجربه نیست تاریخ آئینه ای است که تمام قامت جوامع انسانی را در خود منعکس می سازد، زشتی ها، زیبایی ها، کامیابی ها، ناکامی ها و پیروزی ها و شکست ها و عوامل به وجود آمده هر یک از این امور را در تاریخ می توان یافت.
حال اگر تاریخ بزرگترین آزمایشگاه زندگی باشد داستان های راستین قرآن، مؤثّرترین و مطمئن ترین چیزی است که ما را به نتایج قطعی کردار و رفتار متن جهان آشنا می سازد.

نویسنده : علیرضا افشاری مقدّم

منابع: 

بشارت ، آذر و دی 1389- شماره 80