مصحف امام علي عليه‏ السلام

از مصحف امام علي عليه‏السلام بسيار گفته‏اند و شنيده‏ايم. آيا اين مصحف ـ آن گونه كه مي‏پندارند.ـ با قرآن موجود اختلاف دارد؟ اگر چنين است، اختلاف آن چقدر است؟ مصحف امام علي عليه‏السلام چه اندازه است؟ و منابع مذهبي‏تاريخي كه اشاره به وجود آن دارد، كدام است؟ آيا اين همان مصحفي است كه نزد پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله بود يا مصحفي ديگر است؟ و...
برخي پنداشته‏اند شيعيان، قرآني غير از قرآن موجود دارند، و دليل خود را وجود قرآنِ علي عليه‏السلام مي‏دانند، كه ويژگي‏هايي غير از قرآنِ موجود دارد.
ما در اين مقاله به پاسخگويي به اين شبهات مي‏پردازيم و درباره اين مصحف توضيحاتي را به خوانندگان تقديم مي‏كنيم، تا همگان بدانند آنچه گفته مي‏شود (وجود قرآني ديگر در نزد شيعيان)، تهمتي بيش نيست.
اهل بيت وحي
همه مسلمانان اتفاق نظر دارند كه رسول اللّه صلي‏ الله‏ عليه و ‏آله به امام علي عليه ‏السلام توجهي ويژه داشت و از ابتدا سرپرست ايشان بود. اين اهتمام به دستور خداوند و به منظور آماده ساختن ايشان براي امامت و سرپرستي امت بود. ابونعيم الحافظ الشافعي(م 430 ه·· .) چنين روايت كرده است: «رسول اللّه فرمود: اي علي، خداوندعزّوجل ـ به من دستور داد تو را نزد خود نگهدارم و آموزشت دهم تابداني؛ و اين آيه نازل شد: گوشهاي شنوا قرآن را دريابند و بفهمند. تو گوش شنواي دانش هستي».(1)
علي عليه‏السلام به بركت سرپرستي و آموزش پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله آگاهترين فرد ـ پس از رسول اللّه ـ شد. رسول اكرم در اين باره فرمود: «پس از من آگاهترين شخص در امّتم علي‏بن ابي‏طالب است.»(2)
تمام كساني كه مي‏خواستند از دانش پيامبر بهره‏گيرند، مي‏دانستند همان علوم را مي‏توانند از علي عليه‏السلام بياموزند؛ زيرا پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرموده بود: «من شهر علم هستم و علي دروازه آن است.»(3)
در ميان دانشهايي كه پيامبر صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله به علي عليه‏ السلام آموخت، علوم قرآن جايگاهي ويژه داشت. امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «آيه اي از قرآن بر رسول اللّه نازل نشد مگر اين كه آن را بر من خواند و ديكته كرد تا بنويسم؛ و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه قرآن را به من آموخت.»(4)
در روايتي ديگر مي‏فرمايد: «هرگاه از رسول اللّه صلي‏الله‏عليه‏و‏آله پرسشي مي‏كردم، پاسخم را مي‏داد؛ و اگر مسايلي به ذهنم نمي‏رسيد، خود ايشان مي‏فرمود. هر آيه‏اي درباره شب يا روز، آسمان يا زمين، دنيا و آخرت، بهشت وجهنم، كوه و دشت، نور و ظلمت نازل مي‏شد، بر من مي‏خواند و ديكته مي‏كرد و من آن را مي‏نوشتم؛ و به من تأويل و تفسير و محكم و متشابه و خاص و عام قرآن را و اينكه چگونه وكجا و درباره چه كسي نازل شده است، آموخت. پيامبر صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله از خدا خواست به من فهم و حافظه بدهد، تا آيه‏اي از كتاب خدا را فراموش نكنم و درباره هركسي آيه نازل مي‏شد، به من مي‏فرمود»(5)
در كتاب طبقات ابن سعد آمده است: «امام علي عليه‏ السلام به مسلمانان مي‏گفت: هر پرسشي درباره كتاب خدا داريد، از من بپرسيد؛ زيرا من به هر آيه‏اي آگاهم.»(6)
صحابه اتفاق نظر دارند كه علم قرآن به علي و ديگر اهل‏بيت عليهم‏السلام اختصاص دارد.(7)
امام علي عليه‏السلام شاهد وحي و دارنده دانش قرآني و وارث علم پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله بود. او دومين شخص جهان اسلام و آگاهترين صحابه به شمار مي‏رفت. بسياري از مفسّران اعتقاد دارند عباراتي چون «راسِخُونَ فِي‏الْعِلْمِ»(8) (صاحبان علم و دانش‏الهي)، «اَهْلُ‏الذِّكْرِ»(9(آگاهان) يا «اَلَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ»(10) (كساني كه كتاب آسماني را به آنها داده‏ايم.) درباره امام علي عليه‏السلام است. در روايات شيعه و سني آمده است: مقصود از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمَ الْكِتابِ»(11) (كسي كه علم كتاب و آگاهي بر قرآن نزد اوست) امام علي عليه‏السلام است.(12) پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مي‏فرمايد:
«علي مع القرآن و القرآن مع علي؛ لن يفترقا حتي يرد عليّ الحوض»؛ علي با قرآن و قرآن با علي است آن دو از هم هرگز جدا نمي‏شوند، تا اين كه كنار حوض كوثر نزد من آيند.»(13)
 

ابن مسعود، يكي از مفسّران صدر
امام علي عليه‏السلام شاهد وحي و دارنده دانش قرآني و وارث علم پيامبر صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله بود. او دومين شخص جهان اسلام و آگاهترين صحابه به شمار مي‏رفت.
اسلام، مي‏گويد: «اگر كسي آگاهتر از خودم به كتاب خدا مي‏شناختم، خود را حتي با پيمودن راه بسيار به او مي‏رساندم.» شخصي پرسيد: «با علي چگونه‏اي؟» ابن مسعود گفت: «من قرآن را با او شروع كرده، نزد او آموخته‏ام.»(14)
در كتاب شواهد التنزيل (15) آمده است: «عُمَرو ابن مسعود و عايشه و عبداللّه بن عمر (فرزند خليفة دوم) و... گفته‏اند: علي بيش از همه مردم از قرآن آگاهي دارد.
علي عليه‏السلام قرآن را جمع آوري مي‏كند
بنابر آنچه از علم امام علي گفتيم، طبيعي است رسول‏اللّه صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله كار مهم جمع‏آوري قرآن را به او بسپارد. بر اساس روايات، هنگامي كه رسول اللّه در حال احتضار بود، به علي عليه‏السلام فرمود: «اي علي، قرآن در ميان كتابها و قطعه‏ها و برگهايي كنار رختخواب من است؛ آنها را برداشته، در يك جا گردآوريد و ضايع نكنيد، چنان كه يهود تورات را ضايع كردند. علي عليه‏السلام برگها را در پارچه‏اي زرد نهاده، در خانه‏اش گذاشت و مُهر كرد و فرمود: ردا بردوش نمي‏اندازم تا زماني كه قرآن را گرد آورم. از آن پس امام بي‏آن كه عبا بردوش اندازد، با ميهمانانش رو به رو مي‏شد تا هنگامي كه قرآن را جمع‏آوري كرد.»(16)
اين كار شش ماه به درازا كشيد.(17) برخي اين مدت را به سه روز گفته‏اند.(18) البته اين در صورتي است كه جمع قرآن به معناي مترتب كردن آن برحسب نزول آيات باشد.
آية‏اللّه سيدحسن صدر در كتاب تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام مي‏گويد: ديگر علوم قرآن را اميرمؤمنان آموزش داد. او انواع و اقسام دانشهاي قرآني را بازگو كرد و براي هركدام مثال آورد كه تمام آن در بحارالانوار جمع آوري شده است. هر كتابي درباره علوم قرآن نوشته شده، برگرفته از آموخته‏هاي امام علي عليه ‏السلام است.(19)
معتزلي حنفي مي‏گويد: «همگان اتفاق نظر دارند كه قرآن را در زمان رسول اللّه حفظ مي‏كرد و كسي ديگري اين كار را نمي‏كرد. از اين گذشته او اولين كسي است كه قرآن را گرد آورد.»(20)
 

ويژگيهاي مصحف امام علي عليه‏السلام
بخشي از ويژگيهاي مصحف امام عبارت است از:
 

1 ـ ترتيب آيات بر اساس نزول
ابن حجر مي‏گويد: «علي قرآن را به ترتيب نزول (آيات) پس از وفات پيامبر جمع آوري كرد.»(21)
ابن جزيّ الكلبي مي‏گويد: «در زمان رسول اللّه، قرآن در ميان كتابها و سينه‏هاي مردمان پراكنده بود. وقتي رسول اللّه وفات يافت، علي بن ابي‏طالب ـ رضي‏اللّه عنه ـ درخانه‏اش نشست و آن را به ترتيب نزول جمع كرد.»(22)
در كتاب تاريخ يعقوبي ترتيب اين آيات ذكر شده است.(23)
 

2 ـ تقديم منسوخ بر ناسخ
شيخ مفيد در كتاب المسائل السرويه مي‏گويد: «اميرمؤمنان عليه‏ السلام قرآن نازل شده را ـ از اول تا آخرـ جمع آوري كرد و آن را به گونه‏اي كه مي‏بايست، مرتب ساخت. او آيات مكّي را بر مدني و منسوخ را بر ناسخ مقدّم كرد.»(24)
3 ـ در بردارنده تأويل
امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «هرآيه‏ اي كه خداوند ـ جلّ و علا ـ برمحمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نازل كرد، به املاي رسول اللّه و خط خودم، نزد من است؛ و تأويل هر آيه‏اي كه خدا بر محمد نازل كرد، نزد من است.»(25)
منظور از «تأويل» بيان مقصود كلي و برگرداندن كلام به يكي از احتمالات عقلاني آن است؛ گو اين كه ممكن است در ظاهر دلالتش روشن باشد.
دراين مصحف تمامي جوانب آيات بر شمرده شده است، به گونه‏اي كه آيات به زمان و يا مكان و يا شخص خاص اختصاصي ندارد و مانند ماه و خورشيد براي همه زمانهاست.(26)
 

4 ـ در بردارنده تنزيل
تنزيل يعني شأن نزول و سبب نزول وحي. البته گروهي تفاسيري كه خداوند براي شرح برخي از آيات بر پيامبر نازل كرده، تنزيل مي‏دانند.(27)
اين تفاسير چگونگي نماز خواندن، زكات دادن و ديگر آيات را توضيح مي‏دهد.و خصوصيات تنزيل آيه‏ها مانند مناسبت نزول، مكان و زمان نزول و كساني را كه مقصود آيه بوده‏اند و... را بيان مي‏كند. شيخ مفيد در مقايسه ميان قرآن موجود و مصحف امام علي عليه‏السلام مي‏نويسد: تأويل و تفسير معاني قرآن ـ چنان كه شأن نزول آن
علّت عدم پذيرش مصحف، هماهنگ نبودن آن با خواسته‏هاي نامشروع سياستمداران بود.
بوده‏ـ در مصحف اميرمؤمنان عليه‏السلام وجود داشته است.(28)
امام باقر عليه‏السلام فرمود: «هيچ كس جز علي عليه‏السلام قرآن را چنان كه فرود آمد، جمع نكرد.»(29)
 

5 ـ تفكيك محكم و متشابه
در مصحف امام علي عليه‏السلام محكمات و متشابهات مشخص شده بود.(30)
سيدعبدالحسين شرف الدين مي‏گويد: «علي عليه‏السلام قرآن را به ترتيب نزول جمع كرد وناسخ و منسوخ و عام و خاص ومطلق و مقيد و محكم و متشابه و عزيمت و رخصت و سنت و آداب و سبب نزول آن را بيان كرد و دشواريهايش را توضيح داد... قرآن جمع آوري شده از سوي اميرمؤمنان به تفسير شبيه‏تر است.»(31)
 

6 ـ الف و لام نيفتاده است
در هيچ يك از آيات و واژه‏هاي اين مصحف، حروف «الف» و «لام» حذف نشده و هيچ حرف ديگري، اضافه ياكم نشده است؛ يعني نصّ آيات بدون كوچكترين تغيير آمده است.
 

7 ـ قرائت «عاصم» است.
استاد معرفت در جلد اول كتاب التمهيد مي‏گويد: «اين مصحف بر اساس قرائت رسول اللّه بود.» استاد مرتضي عسكري در كتاب حقائق هامه مي‏نويسد: اگر قرائت را صحت مخرج بدانيم، قرائت عاصم مقصود است. او قرائتش را از «ابي عبدالرحمان» و وي از امام علي عليه‏السلام و او از پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ياد گرفته است. بسياري از مورخان و نويسندگان اين مطلب را ذكر كرده‏اند.(32)
 

8 ـ در بردارنده نامهاي اهل حق و باطل
در اين مصحف آياتي كه درباره كافران، مشركان و منافقان است، با نام اشخاص همراه است. اين مصحف در اختيار امام رضا عليه‏السلام بود. امام آن را به «ابن‏ابي نصر بزنطي» امانت داد. «بزنطي» مصحف را گشود و نام هفتاد نفر از قريش را در تفسير آيه «لم يكن الذين كفروا»(33) ديد. وقتي امام از اين امر آگاه شد، كتاب را از «بزنطي» پس گرفت.(34)
9 ـ املاي رسول اللّه و نگارش امام علي
تمامي تفسير، تنزيل، تعيين آياتِ محكم و متشابه و... گفته‏هاي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله بوده كه به دست امام علي عليه‏السلام نوشته شده است. امام علي عليه‏السلام اين مطلب را در حديثي كه گذشت، بيان مي‏دارد.(35)
بر اساس اين حديث، مصحف امام در زمان پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نوشته شده؛ به املاي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله بوده است.
آنچه گذشت، بخشي از ويژگيهاي اين كتاب است كه آيات الهي را باترتيب و تفسير در خود گنجانده است و تفسير گونه‏اي است كه مطلبي زياده يا كمتر از قرآن ندارد و «مصحف» خوانده مي‏شود.
 

چرا مصحف امام پذيرفته نشد؟
به سبب ويژگيهاي اين مصحف، بسياري از دانش‏پژوهان در پي دست‏يابي و خواندن آن بوده‏اند. محمدبن سيرين مي‏گويد: «شنيدم امام، آن مصحف را بر اساس تنزيل (تفسير) نوشته است. اگر برآن مصحف دست مي‏يافتم، دانش در آن بود. به دنبال آن كتاب بودم و به مدينه نامه فرستادم، ولي آن را نيافتم.»(36)
زُهَري درباره اين مصحف مي‏گويد: «اگر يافت مي‏شد، سودمندتر (از هر تفسير) و داراي دانشي بيشتر بود.»(37) ولي چرا اين مصحف ـ به رغم دانشها و سودمندي آن ـ اكنون در دسترس نيست؟! در تاريخ مي‏خوانيم امام علي عليه‏السلام پس از پايان بردن اين مصحف، آن را بر مردم عرضه كرد و همگان را به استفاده از آن فراخواند، ولي پذيرفته نشد. از اين رو، امام آن را ـ براي هميشه ـ نزد خود و ديگر امامان عليهم‏السلام نگهداشت.(38)
علّت عدم پذيرش مصحف از سوي مردم، هماهنگ نبودن آن با خواسته‏هاي نامشروع سياستمداران بود. امام علي عليه‏السلام در اين باره مي‏فرمايد: «هنگامي كه اسامي اهل حق و باطل را ـ در آنچه خداتبيين كرده‏بود.ـ دانستند و اين، مصالحشان را از بين مي‏برد، گفتند: ما به آن نياز نداريم. ما به خاطر آنچه داريم، از آن بي‏نيازيم.»(39)
در اخبار اهل‏بيت عليهم‏السلام آمده است: امام علي عليه‏السلام سوگند خورد جز براي نماز عبا بر دوش نگذارد تازماني كه قرآن را جمع‏آوري كند. از اين رو، از مردم كناره گرفت تا قرآن را گرد آورد. پس از آن، قرآن گردآوري شده را نزد مردم ـ كه در مسجد جمع شده بودند.ـ برد. آنها از خود مي‏پرسيدند: ابوالحسن براي چه آمده است. امام كتاب را به آنان نشان داد و فرمود: رسول اللّه صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «من در ميان شما چيزهايي مي‏گذارم كه اگر به آنها چنگ زنيد، هرگز گمراه نمي‏شويد؛ كتاب خدا و عترت و اهل‏بيتم.» اين كتاب است و من عترت.
آن‏گاه خليفه دوم برخاست و گفت: اگر نزد تو قرآني يافت مي‏شود، پيش ما نيز مانند آن هست؛ بدان نيازي نداريم.
امام عليه‏السلام پس از آن كه حجّت را بر آنها تمام كرد، كتاب را برگرداند.
امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: «امام كتاب را برداشت و به خانه‏اش برگشت، در حالي كه اين آيه را مي‏خواند:
«... آن را پشت سرافكندند و به بهاي كمي فروختند و چه بدمتاعي مي‏خرند.»(40)
 

مصحف امام علي عليه‏السلام كجاست؟

از شماري روايات فهميده مي‏شود اين مصحف، پس از امام، به فرزندش امام حسن عليه‏السلام و سپس به ديگر امامان عليهم‏السلام رسيد و اكنون در دست امام زمان عليه‏السلام است.(41) امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: «هنگامي كه قائم قيام كند، مصحفي را كه علي عليه‏السلام نوشته است، با خود مي‏آورد.»(42)
چنان كه گفتيم، امام علي عليه‏السلام اين مصحف را طبق ترتيب نزول آيات جمع‏آوري و مرتب كرد. از اين رو، در برخي از روايات مي‏خوانيم: قرآني كه امام زمان عليه‏السلام مي‏آورد، با قرآن موجود تفاوت دارد.(43)
امام صادق عليه‏السلام فرمود: «قائم ما كه قيام كند، خيمه‏هايي مي‏زند تا مردم قرآن را آن گونه كه خدا فرستاده است، فراگيرند و در آن روز كاري دشوارتر از اين نيست؛ زيرا قرآن به گونه‏اي جز ترتيب كنوني خواهد بود.»(44)
امام علي عليه‏السلام پس از به دست گرفتن حكومت، قرآنِ خود را بر مردم عرضه نكرد و قرآني را كه از سوي عثمان گردآوري شده بود، تأييد كرد؛ زيرا نمي‏خواست مسلمانان دچار تفرقه شوند. ايشان حتي ديگر امامان را از قرائت قرآن بر پايه تنزيل نهي كرد. علامه طباطبايي در اين باره مي‏نويسد: علي عليه‏السلام با اين كه خودش پيش از آن قرآن مجيد را به ترتيب نزول جمع‏آوري كرده بود و به مردم نشان داده بود و مورد پذيرش نشده بود و در هيچ يك از جمع اول و دوم وي را شركت نداده بودند، با اين حال هيچ گونه مخالفت و مقاومتي به خرج نداد و مصحف رايج را پذيرفت و تا زنده بود ـ حتي در زمان خلافت خود ـ دم از اختلاف نزد. و همچنين ائمه اهل‏بيت عليهم‏السلام ـ كه جانشينان و فرزندان آن حضرتند.ـ هرگز در اعتبار قرآن مجيد حتي به خواص شيعيان خود حرفي نزده‏اند، بلكه پيوسته در بيانات خود استناد به آن جسته‏اند و شيعيان خود را امر كرده‏اند كه از قرائت مردم پيروي كنند. به جرأت مي‏توان گفت كه سكوت علي عليه‏السلام با اينكه مصحف معمولي با مصحف او در ترتيب اختلاف داشت، از اين جهت بود كه در مذاق اهل‏بيت عليهم‏السلام تفسير قرآن به قرآن كنوني معتبر است.(45)
 

نتيجه بحث:
مصحف امام علي عليه‏السلام در بردارنده آياتِ موجود، همراه با تفسير و به ترتيب نزول آيات است و اين تنها تفاوت آن با قرآن موجود است. اين مصحف و جمع‏آوري قرآن در يك جا، به امر رسول اللّه صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و پس وفات ايشان انجام شد. منابع تاريخي مذهبي شيعه و سنّي اين امر را تأييد مي‏كند. آيات منسوخ و ناسخ، محكم و متشابه، خاص و عام، شأن نزول آيات، محل و زمان فرود آيات، در اين كتاب تفسيرگونه مشخص شده است. مردم زمان امام علي عليه‏السلام اين تفسير را به خاطر اين كه مصالحشان به خطر مي‏افتاد، نپذيرفتند و امام، بعدها كه به حكومت رسيد، براي حفظ وحدت مسلمانان، آن را نشان نداد. اين تفسير اكنون نزد امام زمان عليه‏السلام است.

 

پی نوشت ها:

1 ـ حلية‏الاولياء، چاپ دارالكتب العلميه، بيروت، ج 1، ص 67؛ آيه 12 سوره حاقّه است.

13 ـ المستدرك علي الصحيحين، حاكم نيشابوري، دارالمعرفة، بيروت، ج 3، ص 124.

12 ـ ينابيع المودّه، قندوزي، مؤسسه اعلمي، بيروت، ج 1، ص 307

10 ـ بقره، آيه 121.

14 ـ تاريخ‏مدينه‏دمشق،ابن‏عساكر، ج 3، ص 25.

18 ـ اعيان الشيعه، ج 1، ص 89.

19 ـ ص 318.

11 ـ رعد، آيه 43.

17 ـ اعيان الشيعه، سيدمحسن امين، ج 1، ص 89؛ المناقب، ابن شهرآشوب، ج 2، ص 41.

15 ـ عبداللّه حسكاني، ج 1، ص 34.

16 ـ بحارالانوار، مجلسي، ج 92، ص 48؛ تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام، حسن صدر، چاپ دارالرائد العربي، بيروت، ص 316.

21ـاعيان‏الشيعه،ج1،ص89؛تاريخ‏القرآن،ص54.

28 ـ همان، ص 157.

23ـ التمهيدفي‏علوم‏القرآن،معرفت،ج1،ص230.

20 ـ حقائق‏هامه، مرتضي عسكري، ص 154.

22 ـ السهيل لعلوم القرآن، چاپ دارالكتاب العربي، بيروت، ج 1، ص 4.

29 ـ بحارالانوار، ج 92، ص 48.

27 ـ همان، ص 157.

24 ـ بحارالانوار، ج 92، ص 74؛ تاريخ القرآن، زنجاني، ص 53.

26 ـ حقائق‏هامه، ص 162.

25 ـ تاريخ القرآن، ص 41؛ تفسير صافي، فيض كاشاني، ج 1، ص 38.

2 ـ كشف الغمه، اربلي، چاپ دارالكتاب الاسلامي، بيروت، ج 1، ص 113.

3 ـ الجامع الصحيح، ترمذي، چاپ داراحياء التراث، بيروت، ج 5، ص 637.

39ـالاحتجاج،طبرسي،ج1،ص383؛تفسيرصافي،ج1،ص38.

31 ـ المراجعات، ص 411.

37 ـ همان، ص 159.

30ـ حقائق هامه، ص 151.

34 ـ المحجة البيضاء، كاشاني، ج 2، ص 63.

33 ـ سوره بيّنه، آيه 1.

36 ـ حقائق‏هامه، ص 158.

35 ـ بحارالانوار، ج 92، ص 41.

38 ـ المناقب، ابن شهرآشوب، ج 2، ص 41؛ بصائر الدرجات، صفار، ص 193.

32 ـ همان، ص 169.

44 ـ الغيبه، نعماني، ص 318.

45 ـ قرآن در اسلام، ص 165.

43 ـ ارشاد، شيخ مفيد، ص 365.

40ـ المناقب، ج 2، ص 40؛ بحارالانوار، ج 92، ص 51؛ آيه 187 سوره آل عمران است.

42 ـ بصائرالدرجات، صفار، ص 193.

4 ـ كمال‏الدين‏وتمام‏النعمة،صدوق،ج1،ص284.

41 ـ بحارالانوار،ج 92، ص 42؛ تفسير صافي، ج 1، ص 38.

5 ـ بصائر الدرجات، صفار، ص 198.

6 ـ طبقات الكبري، ابن سعد، چاپ داراحياء التراث، بيروت، ج 2، ص 338؛ تاريخ الخلفاء، سيوطي، ص 85.

7 ـ تاريخ القرآن، زنجاني، ص 54.

8 ـ آل عمران، آيه 7.

9 ـ نحل، آيه 43.

 

نویسنده: عبداللّه اميني