منشأ پیدایش حیات در زمین

يكى از مسايلى كه هميشه فكر بشر را به خود مشغول كرده است مسئله حيات و چگونگى پيدايش آن در زمين بوده است. در اين مورد متخصصان و صاحب نظران علوم، اظهار نظرهايى كرده اند و قرآن كريم نيز در برخى آيات به اين مطلب اشاره كرده است كه به دليل انطباق آن با نظريات علمى، برخى اين مطلب را از معجزات علمى قرآن دانسته اند.

در اينجا به بررسى اين آيات می پردازيم. خداوند در قرآن می فرمايد:
- «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ أَفَلا يُؤْمِنُونَ»‏ «1» «و هر چيز زنده اى را از آب پديد آورديم.»
- «وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ» «2» «و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود.»
- «وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلی  بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلی  رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلی  أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلی  كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ» «3» «و خداست كه هر جنبنده اى را [ابتداء] از آبى آفريد. پس پاره اى از آنها بر روى شكم راه می روند و پاره اى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه می روند. خدا هر چه بخواهد می آفريند. در حقيقت خدا بر هر چيزى توانا است.»
- «وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلی  ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ فِي ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»‏ «4» «و اوست كسى كه از آسمان، آبى فرودآورد؛ پس به وسيله آن از هر گونه گياه برآورديم. و از آن [گياه ] جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن، دانه هاى متراكمى برمی آوريم. و از شكوفه درخت خرما خوشه هايى است نزديك به هم. و [نيز] باغهايى از انگور و زيتون و انار- همانند و غير همانند- خارج نموديم. به ميوه آن چون ثمر دهد و به [طرز] رسيدنش بنگريد. قطعا در اينها براى مردمى كه ايمان می آورند نشانه هاست.» و همين مضمون در سوره ابراهيم/ 32 و طه/ 53.

 

بررسى لغوى و اصطلاحى:

1. واژه «آب» (ماء) در اصل به معنى هر مايع غير جامدى است چه آب مطلق باشد يا آب هاى مضاف (مثل آب ميوه) ولى وقتى به صورت مطلق (ماء) استعمال می شود منصرف به آب خالص است. «5» آب در اصطلاح به مايعى گفته می شود كه از دو عنصر هيدروژن (1/ 11 %) و اكسيژن (9/ 88 %) ساخته شده است و در درجات حرارت پست اكسيژن زياد جذب می كند يعنى در زمستان بيشتر از تابستان اكسيژن جذب می كند. «6»

2. واژه «دابة» از ريشه «دبّ» به معنى حركت خفيف و نرم است كه در فارسى از آن به جنبيدن تعبير می شود.
«دابة» شامل انسان و انواع حيوانات مثل حشرات و پرندگان و ... می شود. بلكه هر جاندارى را كه كوچك‏ترين حركتى می كند شامل می شود.
البته در قرآن در معناى عام به كار رفته است مثل: «ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها» «7» و گاهى در مقابل انسان (حج/ 18) و مقابل پرندگان (انعام/ 38) نيز بكار رفته است. «8»

3. واژه «عرش» در لغت به معناى ارتفاع چيزى است و در مقابل «فرش» آمده است. يعنى چيزى كه بالاى سر گسترده شده و امتداد دارد. و لذا به سقف خانه عرش گويند و به تخت پادشاهان نيز در هنگامى كه بر سر حضار پهن شده و محيط بر آنهاست عرش گويند. «9» برخى صاحب نظران بر آنند كه عرش در قرآن به دو معنا استعمال شده است:
الف: تعبيرى كه كنايه از مقام سلطنت ربوبيت و تدبير جهان است‏ (ثُمَّ اسْتَوی  عَلَى الْعَرْشِ‏) «10»
ب: مقصود موجودى حقيقى است كه تحت تدبير الهى است‏ «11» (وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ)‏ «12».
البته برخى از مفسران نيز عرش را كنايه از حكومت و قدرت الهى می دانند. «13»

 

نكات تفسيرى و اسرار علمى:

1. استاد مكارم شيرازى در تفسير آيه 30 سوره انبياء (وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍ‏) و آيه 45 سوره نور (وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ) سه احتمال را مطرح می كنند:
الف: منظور آب نطفه باشد. كه در روايات نيز به آن اشاره شده است.
اشكال اين تفسير آن است كه همه جنبندگان از آب نطفه بوجود نمی آيند زيرا حيوانات تك سلولى و بعضى ديگر از حيوانات كه مصداق جنبنده (دابه) هستند از طريق تقسيم سلولها بوجود می آيند نه نطفه. مگر اينكه گفته شود حكم بالا جنبه نوعى دارد نه عمومى.
ب: منظور، پيدايش نخستين موجود است زيرا طبق بعضى روايات اسلامى اولين موجودى كه خدا آفريد آب است و انسانها را بعدا از آن آب آفريد. و هم طبق فرضيه هاى علمى جديد نخستين جوانه حيات در درياها ظاهر شده است.
ج: مقصود اين است كه در حال حاضر آب ماده اصلى موجودات زنده را تشكيل می دهد و قسمت عمده ساختمان آنها آب است. و بدون آب هيچ موجود زنده اى نمی تواند به حيات خود ادامه دهد. «14»
ايشان در تفسير آيه 7 سوره هود (وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ) احتمال چهارمى را در مورد آيه 30 سوره انبياء مطرح می كنند و می نويسند: عرش در اصل به معنى سقف يا شی ء سقف ‏دار است و به تخت‏هاى بلند همچون تخت‏هاى سلاطين گذشته نيز عرش گفته می شود. و اين كلمه بعدا به معنى قدرت به كار رفته است.
واژه «ماء» معناى معمول آن «آب» است امّا گاهى به هر شی ء مايع «ماء» گفته می شود. و سپس نتيجه می گيرند كه: در آغاز آفرينش، جهان هستى به صورت مواد مذابى بود (يا گازهاى فوق ‏العاده فشرده كه شكل مواد مذاب و مايع را داشت) بنابراين جهان هستى و پايه تخت قدرت خدا نخست بر اين ماده عظيم آبگونه قرار داشت. اين همان چيزى است كه در آيه 30 سوره انبياء نيز به آن اشاره شده است‏ (وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍ)‏. «15»

2. علامه طباطبائى (ره) در زير آيه 7 سوره هود (وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ) می نويسند:
«هر چه كه ما از اشياء زنده می بينيم از آب خلق شده است پس ماده حيات آب است و بودن عرش بر آب كنايه از اين است كه ملك (حكومت و سلطه و قدرت) خداوند تعالى در آن روز، بر اين آبى كه ماده حيات است، مستقر بوده است. عرش ملك همان مظهر ملك (حكومت و قدرت) اوست و استقرار عرش بر محلى همان استقرار ملك او بر آن محل است.» «16»

3. استاد معرفت با ذكر رواياتى در مورد آفرينش همه چيز از آب می نويسند كه نصوص شرعى دلالت دارد كه آب اولين چيزى بوده كه از جسمانيات خلق شده است و سپس با ذكر آيه 7 سوره هود (وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ) می نويسند: قبل از آنكه آسمان و زمين به وجود آيد آب وجود داشته است. چرا كه عرش كنايه از تدبير است كه همان علم خدا به مصالح وجود بنحو مطلق است.
سپس آيات ديگر را می آورند (انبياء/ 30- نور/ 45- فرقان/ 54) و می گويند قرآن كريم اشاره دارد كه اصل حيات از آب بوده است.
ايشان با ذكر كلماتى از فخر رازى (نطفه- آب) در مورد آيات فوق متذكر می شود كه محققان اهل تفسير معتقدند كه مقصود اين آيات همان آبى است كه اصل جميع مخلوقات است كه از آن حيوانات بسيط (تك‏ سلولى) بوجود آمد. امّا اينكه اولين موجود زنده در آبهاى درياها يا ... چگونه بوجود آمد هنوز علم جواب صحيحى به آن نداده است. «17» ايشان در مورد آيه 30 سوره انبياء (وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍ)‏ می نويسند كه:
«مقصود آن است كه آب دخالت كاملى در وجود موجودات زنده دارد. همان‏طوركه فرمود (وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ) «18» و در بحث‏ هاى علمى جديد معلوم شده است‏ كه آب با حيات ارتباط دارد. اين معجزه جاويدان قرآن است.» «19»

4. يكى از نويسندگان معاصر با طرح آيات سوره نور/ 45 و انبياء/ 30 می نويسد:
«علم می گويد منشأ و مبدأ همه موجودات زنده آب بوده است و اين همان مطلبى است كه قرآن كريم قرن‏ها پيش از دانشمندان مذكور در چند آيه بدان اشارت نموده است. اين است معجزه اى ديگر از آيات علمى قرآن كه تا عمق جان مردم غير مسلمان نفوذ می كند.» ايشان با اشاره به مسلمان شدن برخى زيست‏ شناسان در أثر مطالعه آيات فوق‏ «20»، سخنان برخى از دانشمندان در مورد آغاز خلقت را می آورد و می نويسد:
«ژرژ وانيايس بيشوف در كتاب خورشيد و زمين و انسان می نويسد: آنچه می توان با قاطعيت نسبى گفت اين است كه حيات در محيط گرم آب آغاز شد». «21»

5. دكتر پاك‏نژاد با طرح آيه 30 سوره انبياء می نويسد:
«اگر مولكولهاى اسيد آمينه يا ذرات ژلاتين در دريا بوجود آمد يك عمل شيميائى انجام گرفت و چون دو جسم خشك روى هم أثرى ندارد در كليه موارد وجود آب از عناصر لازم است. به زبانى ديگر جائى كه حيات وجود دارد عمل شيميائى انجام می گيرد. و جائى كه عمل شيميائى انجام می گيرد، وجود آب حتمى است بدين معنا كه وجود حيات به آب بستگى دارد ... آب عنصر جدا نشدنى از موجود زنده است كه از دو عنصر هيدروژن و اكسيژن ساخته شده است.» ايشان در مورد پيدايش اولين سنگ بناى ماده زنده (مولكولهاى اسيدهاى آمينه) می نويسد:
«در اوايل خلقت زمين رعد و برق‏هاى شديد بود و بارانهاى ديوانه، درياها پر می شد و كم‏ كم مولكول‏هاى حاصله به هم می پيوست، پيوستى مولكولها از روى قوه جاذبه نبود بلكه كشش بار الكتريكى و علاقه شيميائى بود.» «22» اتم‏ها بهم فشرده شد مولكولها درست شد درياها پر از مولكولها گرديد. مولكولها بهم برخورده التصاق يافته ذرات ژلاتينى را درست می كردند. درياها پر از ذرات ژلاتينى بود. غلظت زيادتر شد و در نتيجه قحطى بوجود آمد بسيارى از ذرات مردند و در برخى از اجساد آنها ماده سبز رنگى (كلروفيل) بوجود آمد. كه از نور خورشيد قوت می گرفت و اينها اولين گياهان بودند. برخى فسيل‏هاى يافته شده در اين مورد قدمت سه ميليارد ساله را نشان می دهد.
اولين گياهان يعنى ذرات كلروفيل گاه طعمه ذرات بزرگ ژلاتينى واقع می شدند و آنها كه گياه خوردند اولين جنبنده و «دابة» روى زمين محسوب می شوند. «23» سپس با طرح آيه 45 سوره نور (وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ) می نويسد:
«پيدا شدن جنبندگان از كنار دريا قطعى است زيرا موجودات زنده كه احتياج به انرژى داشتند در ابتداى خلقت از راه تخمير و سپس اكسيداسيون انرژى تهيه می كردند.
با پيدا شدن اكسيژن و بعد در نتيجه بوجود آمدن ازت كه اشعه ماوراءبنفش را جذب می كند، موجودات توانستند از دريا خارج شده بر خشكى زندگى نمايند. امروز نيز اين هنگامه خلقت در اقيانوس‏ها وجود دارد و دائم در هر گوشه اى حيات در شرف تكوين و تشكيل و تكامل است.» «24»

6. دكتر بی آزار شيرازى با ذكر آيه 99 سوره انعام‏ (وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ) می نويسد: براى مشاهده پيدايش نباتات (گياهان) تاريخ زمين را از يك ميليارد سال قبل از ميلاد در نظر مجسم می كنيم و سپس گرماى اوليه زمين و پرآب بودن زمين را تذكر می دهد و می نويسد:
« (در اين شرايط) فقط جاندارانى در رطوبت تاريك زندگى می كنند كه از نوع موجودات ذره بينى مخصوص بوده اند. موجودات زنده ميكروسكوپى اوليه بتدريج «كلروفيل» می سازند تا (انيدريد كربنيك) هوا را تجزيه كرده از اين راه مواد لازم را براى نموشان تهيه نمايند. اين افق جديد منجر به پيدايش نباتات می گردد ...
سپس دوران‏هاى گياهان را در طى چهار دوره بيان می كند:
«الف: ابتدا گياهانى به صورت جلبك‏ها در آب اقيانوسها پديدار می كردند و بعد نخستين گياهان خشكى به نام «دونين» سر از خاك برمی دارند. بعد سرخسها و پنجه گرگ‏ها و دم اسب ها.
ب: سرخس‏ها فراوان می شوند و گياهان گلدار مانند بيد و تبريزى و انجير و ماگنوليا و در اواخر دوره بلوط و گردو ... پا به عرصه حيات می گذارند.
ج: گياهان تنوع و تكثير بسيارى می يابند.
د: وضع گياهان به صورت كنونى در جهان جلوه گر می گردد.» «25» سپس ايشان آيه 45 سوره نور (وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ) را ذكر می كند و می نويسد:
«همان‏طوركه در آيه فوق ملاحظه می نماييد قرآن منشأ حيات و نخستين گهواره جنبندگان را (آب) معرفى نموده است. علوم زيست ‏شناسى نيز آب را اساس زندگى می داند. چنانكه تحقيقاتى كه راجع به ساختمان عمومى جسم زنده به عمل آمده است می رساند كه آب و كربن قريب 98 درصد جسم موجود زنده را تشكيل می دهند. و نيز بررسيهاى زمين‏شناسى می رساند كه قبل از پيدايش «آب» حيات بر سطح زمين وجود نداشته و پس از پيدايش آب و ايجاد درياها و اقيانوس‏ها تدريجا محيط مساعدى براى زندگى موجودات زنده و تنوع آنها فراهم گرديده است و جنبندگان اوليه ابتدا در دريا بوده و بعد به خشكى درآمده اند.» «26»

7. دكتر موريس بوكاى با طرح آيه 30 سوره انبياء و 45 سوره نور می نويسد:
«عبارت مزبور می تواند اين را معنا دهد كه هر چيز زنده از آب به عنوان ماده اصلى ساخته شده است. يا اينكه هر چيز زنده اصلش آب است هر دو معناى ممكن، كاملا با داده هاى علمى موافقند دقيقا نيز چنين است كه زندگى منشأ آبى داشته و آب، اولين تشكيل‏ دهنده هر سلول زنده است.
سپس به دو معناى «ماء» يعنى آب و مايع اشاره می كند و سپس به قول سوم در آيات مورد نظر (نطفه حيوان) اشاره می كند و تأكيد می نمايد كه هر سه تفسير با داده هاى علمى جديد منطبق است و هيچ‏يك از اساطيرى كه در زمان (نزول قرآن) درباره منشأ حيات شيوع فراوانى داشت در متن قرآن جائى ندارد.» «27»

8. دكتر هند كوروس صادق مصرى كه از باستان شناسان پيش از تاريخ است پس از تحقيقاتى كه در سال 1354 ش در منطقه آذربايجان ايران انجام داد نظراتى بشرح زير داد:
«پانصد ميليون سال پيش زندگى در روى زمين شروع شده است. زندگى پستانداران از 80 ميليون سال پيش و زندگى بشر از سه ميليون سال قبل شروع شده است.» «28»

9. سيد قطب با طرح آيه 45 سوره نور (وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ) و آيه 30 سوره انبياء (وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍ)‏ دو مطلب را از آنها استفاده می كند. يكى اينكه آب محل پيدايش حيات بوده است (كه از دريا پيدا شد) و سپس انواع و اجناس از آنها بوجود آمد. و دوم آنكه عنصر اساسى در تركيب موجودات زنده همان آب است. «29»

10. برخى از صاحب نظران معاصر نيز آيه 30 سوره انبياء و 45 سوره نور را در مورد تشكيل بدن انسان از آب دانسته اند. و می گويند كه 70 % وزن انسان آب است و آب اساس تشكيل ‏دهنده خون و ... است.
پس می توان گفت كه تمام موجودات زنده از آب زنده هستند. «30»

 

جمع‏ بندى و بررسى:

1. از مجموع آيات مورد بحث (انبياء/ 30- نور/ 45) بدست می آيد كه منشأ پيدايش موجودات از نظر قرآن «ماء» بوده است. كه در مورد اين «ماء» چهار احتمال داده شده بود:
الف: مقصود امثال منى و نطفه باشد: اين تفسير با آيه 45 سوره نور (خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ) سازگار است چون با توجه به ادامه آيه  (فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي)‏ ظاهرا در مورد جاندارانى مثل خزندگان، ساختمان چهار پايان و انسان‏هاست كه از طريق نطفه و منى توليد مثل می كنند.
اشكال اين تفسير آن بود كه همه موجودات از منى و نطفه بوجود نمی آيند. و ظهور آيه  (وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍ)‏ «31» همان عموم افرادى است.
ب: مقصود اين باشد كه ماده اصلى موجودات زنده از آب تشكيل شده باشد.
اين تفسير با ظاهر آيه 30 سوره انبياء (وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍ)‏ سازگار است ولى با ظاهر آيه 45 سوره نور (وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ) سازگار نيست. چون سخن در سوره نور از منشأ خلقت است نه ماده تشكيل‏ دهنده و عامل حيات موجودات.
ج: مقصود پيدايش نخستين موجود از آب باشد.
اين تفسير با هر دو آيه (انبياء/ 30- نور/ 45) سازگار است. و يافته هاى علمى هم آن را تأييد می كند.
د: مقصود مايع آب گونه اى باشد كه خلقت جهان از آن بنا شده است.
اين تفسير با معناى لغوى «ماء» سازگار است همان‏طور كه با ظاهر آيات سازگار است ولى همان‏طوركه بيان شد فقط ظاهر آيه 45 سوره نور همان منى و نطفه است.
تذكر: جمع كردن برخى از اين تفسيرها با هم ديگر در يك آيه اشكالى ندارد. همان‏طوركه برخى از مفسران به آن اشاره كرده اند. «32»

2. با توجه به تفسيرهاى مختلف آيات مورد بحث نمی توان يك تفسير را به صورت قطعى به آيات فوق نسبت داد و بقيه را نفى كرد.
امّا هر كدام از معانى چهارگانه اى كه مراد آيات باشد نوعى رازگوئى علمى است كه توسط قرآن كريم در چهارده قرن قبل صورت گرفته است. اين اشارات علمى، عظمت اين كتاب الهى را می رساند ولى با توجه به اين كه برخى از فلاسفه يونان (مثل تالس) «33» قبل از قرآن متذكر شده بودند كه اصل هستى از آب است، لذا اين مطالب قرآن اعجاز علمى اين كتاب را اثبات نمی كند.

3. تطبيق آيه 99 سوره انعام‏ (وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ) با مراحل پيدايش گياهان از جلبك‏ها دريايى تا گياهان فعلى توسط دكتر بی آزار شيرازى صحيح به نظر نمی رسد. چرا كه ظاهر آيه 99 سوره انعام نزول باران‏ها و تأثيرات آنها در رشد گياهان و درختان را يادآورى می كند و آيه اشاره اى به مرحله اوليه خلقت (پيدايش گياهان اوليه از آب) ندارد. و شاهد اين مطلب آن است كه خلقت اوليه جلبك‏ها و ... در درياها شروع شد همان‏طوركه نويسنده محترم تذكر می دهند امّا در اين آيه سخن از نزول آب از بالا (آسمان) است. «34» پس می توان گفت كه سياق آيه 99 سوره انعام، سياق آيات سوره نحل/ 65- حج/ 63- عنكبوت/ 63- روم/ 24- لقمان/ 10- فاطر/ 27- ق/ 9 است كه مضمون آنها اين است: «وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها...»«35».

 

نویسنده: محمد علی رضایی اصفهانی

___________________________________

پی نوشت:

(1) انبياء/ 30.
(2) هود/ 7.
(3) نور/ 45.
(4) انعام/ 99.
(5) ر. ك: مصطفوى، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج 11، ص 220 ماده ماء.
(6) دكتر پاك‏نژاد، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 1، ص 140.
(7) هود/ 6.
(8) التحقيق، ج 3، ص 163- 164، ماده دبّ.
(9) التحقيق، ج 8، ص 85- 86، ماده عرش.
(10) اعراف/ 54.
(11) استاد مصباح، معارف قرآن، دو جلدى، ص 248- 249.
(12) توبه/ 129.
(13) ر. ك: تفسير نمونه، ج 9، ص 25 و الميزان، ج 10، ص 155.
(14) تفسير نمونه، ج 13، ص 396 و ج 14، ص 508- 509 با تلخيص.
(15) همان، ج 9، ص 25- 26 با تلخيص.
(16) الميزان، ج 10، ص 155.
(17) استاد معرفت، التمهيد فى علوم القرآن، ج 6، ص 31- 33.
(18) نور/ 45.
(19) ر. ك: استاد معرفت، التمهيد، ج 6، ص 34.
(20) م. حقيقى، فروغ دانش جديد در قرآن و حديث، ج 1، ص 104.
(21) احمد امين، راه تكامل، ج 6، ص 32 و مطالب شگفت‏انگيز قرآن، ص 52- 54.
(22) ايشان توضيح می دهد كه امروزه نيز در برخى آزمايشگاهها از آب و شوك الكتريكى ساخته شدن اين مولكولهاى اسيد آمينه تجربه شده است. (در سال 1954 ميلادى)
(23) اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 1، ص 135- 144 با تلخيص.
(24) اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 1، ص 135- 144 با تلخيص.
(25) گذشته و آينده جهان، ص 36- 38 نقل از زمين‏شناسى و تكامل می كند. (با تلخيص)
(26) همان، ص 39- 42 با تلخيص.
(27) مقايسه اى ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، ص 250- 251 با تلخيص.
(28) احمد رهبرى، باستان‏شناس عصر حجر، دانشكده ادبيات دانشگاه تهران 1354 ش به نقل از انسان پيش از تاريخ، ص 13.
(29) ر. ك: فى ظلال القرآن، ج 6، ص 111 و نيز التمهيد فى علوم القرآن، ج 6، ص 34- 35.
(30) ر. ك: بسام دفضع، الكون و الانسان بين العلم و القرآن، ص 122- 123.
(31) انبياء/ 30.
(32) تفسير نمونه، ج 14، ص 509.
(33) نظرات دانشمندان در مورد خلقت جهان و اصل آن در مبحث مراحل خلقت جهان گذشت.
(34) ر. ك: تفسير نمونه، ج 5، ص 69 و نيز براى اطلاعات بيشتر به تفسيرهاى قرآن زير آيه 99 انعام مراجعه كنيد.
(35) بقره/ 164

 

منابع: 

کتاب «پژوهشى در اعجاز علمى قرآن»، ص 235