نگاهی به نخستین ترجمه ساختاری از قرآن كریم
از زمان انتشار اسلام در سراسر جهان نیاز مبرم به ترجمه و تفسیر قرآن برای تبلیغ اسلام و ترویج معارف آن احساس میشد. این نیاز روز افزون موجب گشت تا از نخستین روزهای گسترش دامنهٔ اسلام به سرزمینهای غیر عربی، گروهی از اصحاب پیامبر دست به ترجمهٔ قرآن بزنند كه معروفترین آنها ترجمهٔ سلمان فارسی است.
ترجمه قرآن ابتدا با احتیاط فوق العاده و صدور حكم به حرمت آن مواجه شد اما این دوران دیری نپایید. گرایش به حرمت ترجمه از بیم آن بود كه مبادا به هنگام انتقال دادن معانی قرآن از زبان عربی به زبانی دیگر ،بخشی از معانی از دست برود، و یا حالت عام و پر احتمال الفاظ و عبارات به تنگنا گراید. یا در نقل مقصود خلل و اشتباهی رخ دهد و خواننده از فیض آن همه زیباییهای اصل عربی محروم ماند.1
پس از طی شدن این مرحله، ترجمههای بسیاری از قرآن توسط مفسران و قرآن پژوهان ارائه شد. بر مبنای آمارهای موجود تا سال 1415 هجری قمری قرآن به هفتاد زبان ترجمه شده است.2 در این میان ترجمهٔ قرآن به زبان فارسی با سابقهترین و پر تعدادترین ترجمههای قرآن را به خود اختصاص داده است . به نقلی بیش از هزار بار قرآن به زبان فارسی ترجمه شده است.3
ترجمه قرآن در دوران هزار و دویست ساله خود4 به تدریج سیر تكاملی خود را طی نمود. در این فرآیند اندك اندك مترجمان قرآن عناصر و مؤلفههای جدیدی بر آن افزودند و ترجمههای خود را غنیتر و جذابتر نمودند.
كارشناسان فن ترجمه معتقدند مترجم برای پدید آوردن ترجمهای وفادار و زیبا باید سه اقدام اساسی را انجام دهد :
1. معادل یابی
2. تغییر در ساختار زبان
3. برقراری تعادل در ترجمه5
این عناصر به تدریج به ترجمههای قرآن افزوده شد و آن را بالندهتر كرد. از این رو فرآیند شكلگیری ترجمههای قرآن بر همین اساس به سه دوره قابل تفكیك است .
1. دورهٔ ترجمهٔ تحت اللفظی ( معادل یابی)
بیشتر ترجمههای كهن و برخی از ترجمههای جدید ،به شكل تحت اللفظی و ترجمه لفظ به لفظ است. در این روش كه بیش از هزار سال تنها روش ترجمه قرآن بود تنها به عنصر معادل یابی اهمیت داده میشد و مترجمان میكوشیدند با دقت و احتیاط كلمات و واژههای مناسبی برای آیات قرآن بیابند.در این نوع ترجمه بدون توجه به ساختار جمله و در تنگنای محدود ترجمه لفظ به لفظ به معادل یابی و ترجمه كلمات میپرداختند. همین امر موجب میشد كه خواننده از درك ارتباط كلمات و جملهها با هم عاجز ماند و معنای آیه را به خوبی درك نكند.
2. دورهٔ ترجمهٔ تفسیری ( تغییر در ساختار زبان )
نارسایی روش ترجمه تحت اللفظی در انتقال مفاهیم قرآن و ایفای رسالت هدایتگری این كتاب الهی موجب شد تا مترجمان به روش ترجمه تفسیری روی آورند. با ارائه «ترجمه قرآن كریم الهی قمشهای» و«ترجمه قرآن كریم عبدالحسین آیتی» (آواره) كه اولی در یك جلد در سال 1323 و دومی در 3 جلد و از 1324 تا 1326 خورشیدی منتشر شدهاند عصر هزار ساله ترجمه تحت اللفظی به سر آمد.6 پس از آن، گرچه چند ترجمه تحت الفظی دیگر نیز مانند«ترجمه معزی» به بازار آمد ولی بیشتر ترجمههای رایج به زبان فارسی به روش ترجمه تفسیری گرایش یافتند از جمله ترجمه های فولادوند ، مكارم شیرازی، مجتبوی و بیش از صد ترجمه دیگر.
در ترجمه تفسیری با رعایت خصوصیات زبان مقصد و افزودن توضیحات تفسیری انتقال پیام قرآن تاحدی روانتر شد و امكان درك مفاهیم برای خواننده فارسی زبان فراهم گشت. به عبارتی در این ترجمه، افزون بر معادل یابی به ساختار زبان مقصد هم توجه ویژه شد .
ساختار زبانی به پنج زیر ساختار یعنی ساختارهای نحوی، صرفی، لغوی ـ معنایی ، آوایی و بلاغی تقسیم میشود.7 علت نارسایی ترجمههای تحت اللفظی این است كه در بهترین حالت، فقط در زمینه معادلیابی و رعایت بخشی از ساختار صرفی تلاش میكردند و از رعایت سایر ساختارهای زبانی غفلت میشد.
اما در ترجمههای تفسیری به ساختار نحوی و ساختار لغوی ـ معنایی واژهها و در مواردی ساختار بلاغی نیز رعایت شده است . منظور از ساختار لغوی ـ معنایی این است كه به معنای واژه در مجموع عبارت توجه نماییم و از جمود بر معنای لغوی آن بپرهیزیم . مثلا بدانیم كلمه«ید» در آیهٔ شریفهٔ«فلمسوه بایدیهم»(انعام،6/7) با آنچه در آیهٔ شریفه«مصدقا لما بین یدیه»(بقره،2/97 ) ذكر شده متفاوت است. و دومی باید «در پیش روی او» ترجمه شود نه همانند ترجمهٔ تفسیرروشن به«میان دستهای او».
3. دورهٔ ترجمه آزاد (برقراری تعادل ساختاری در ترجمه)
باید دانست كه ترجمه تنها برگرداندن الفاظ یا احیاناً نقشهای دستوری از زبانی به زبان دیگر نیست. غایت اساسی هر ترجمه، نخست رساندن پیام، محتوا یا منظور متن مبدا است ;این غایت و هدف نباید فدای الفاظ و دستور شود. در مراحل بعدی توجه به ساختارهای نحوی، صرفی و از همه مهمتر ایجاد تعادل میان ساختارهای متن مقصد و مبدا اهمیت مییابد.
جوهرهوعاملاساسیابلاغ پیام،ایجادتعادلمیانساختارهایگوناگونمتنمبداومقصداست.
اساس و پایههای زیربنایی هر ترجمهای تعادل است، زیرا هیچ ترجمهای شكل و رنگ زبان مقصد را نمییابد و قادر به رساندن محتواو پیام متن مبدا نیست مگر با برقراری تعادل ترجمهای.8
معنا ومفهوم ساده تعادل در ترجمه عبارت است از همسانی تأثیر متن مبدا و مقصد بر خوانندگان خود، به این معنا كه خواننده متن مقصد همان تاثیری را در یابد كه خواننده متن مبدا در مییابد.9 همسانی تأثیر، زمانی پدید میآید كه مترجم بتواند با استفاده از اصل تغییر بیان (Shift) ترجمه را به قدری روان سازد كه خواننده هیچگونه بیگانگی با متن را در خود احساس نكند. تغییر بیان و برقراری تعادل در ترجمه از راههای مختلفی صورت میگیرد كه مهمترین و مشهورترین آنها عبارت است از:
1. تغییر در ساختار نحوی، صرفی، معنایی ـ لغوی
2. تغییر به صورت حذف از متن مبد ئگ
3. تعییر به صورت افزودن به متن مقصد
4. تغییر در واحدهای زبانی: برای مثال ترجمه واحدی كوچكتر به صورت واحدی بزرگتر یا بعكس .
5. تغییر در ترتیب و جایگاه عناصر نحوی مطابق با ساختار نحوی زبان مقصد
6. تغییر با جابجایی عناصر و عوامل انسجام برای ایجاد انسجام دستوری و معنایی در متن مقصد.10
در روش ترجمه تفسیری به تغییرنخست و پنجم اهمیت داده میشد. تغییرات دوم و سوم به طور محدود و با احتیاط در متن اعمال میشد و از دخالت دادن عناصر تفسیری و توضیحات گسترده اجتناب میشد. هر چند فهم درست آیه به آن وابسته بود.
اما سبك بیانی قرآن به گونهای است كه ارائه معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارتهای تفسیری مقدور نمیباشد و چارهای از اعمال تغییرات دیگر وجود ندارد . از این رو با همه تلاشی كه نویسندگان ترجمههای تفسیری نمودهاند ، هنوز هم خوانندگان قرآن از نامفهوم بودن و ابهام موجود در ترجمهها گلهمند هستند و آنها را خواندنی و جذاب نمیدانند.
در توضیح این مطلب باید گفت: یكی از این ویژگیهای قرآن مجمل بودن برخی از عبارتهای آن است . آیات مجمل آیاتی است كه دلالتشان روشن نمیباشد و فهم معنای آنها نیازمند تفسیر و توضیح است. سیوطی مهمترین اسباب اجمال را وجود الفاظ مشترك، حذف برخی واژهها، نامشخص بودن مرجع ضمیر، كاربرد الفاظ غریب، تقدیم و تاخیر، وجود چند احتمال در معنای آیه ، استفاده قرآن از عباراتی كه امروزه كار برد خود را ازدست دادهاند مانند:«یلقون السمع» به معنای میشنوند، دانسته است.11
افزون بر این فهم معنای برخی آیات تنهابا دانستن شأن نزول یا فضای نزول آنها میسر است. همچنین برخی آیات متضمن نكات دقیق و گستردهای است كه جز با تفسیر و توضیح كامل، درك معنای آنها میسر نیست.مانند آیهٔ شریفه:لو كان فیهما آلهة الا الله، بی شك افزودن همه این امور به ترجمه قرآن آن را از شكل رایج ترجمه خارج كرده و به تفسیر نزدیك میسازد.
ضرورت دخالت دادن عناصر تفسیری در ترجمه قرآن سبك جدیدی از ترجمه را به وجود آورد كه آن را «ترجمه آزاد»یا «ترجمه همراه با خلاصة التفاسیر» مینامند. مرحوم فیض الاسلام را باید از جمله كسانی دانست كه از این سبك در ترجمه خود سود جستهاند. همچنین خلاصةالتفاسیر شیخ محمود تهرانی، معانی القرآن محمد باقر بهبودی را نیز برخی از این قبیل دانستهاند.12
در این سبك بدون هیچ محدودیتی از اضافات تفسیری و توضیحات لازم برای روشن كردن معنای آیات استفاده میشود.
برخی از صاحب نظران معتقدند كه گذشته از آنكه این گونه ترجمه در حقیقت تفسیر است نه ترجمه، از آنجا كه موجب می شود تمام خصوصیات لفظی زبان مبدا بازسازی نشود وترجمه با تفسیر آمیخته گردد و فهم مترجم بجای معنای قرآن به مخاطب منتقل شود، روش صحیحی برای ترجمه قرآن نیست.13
اما به نظر میرسد كه با توجه به مشكلاتی كه خوانندهٔ فارسی زبان برای فهم قرآن دارد و برای ایجاد تعادل معنایی در ترجمههای قرآن چارهای از روی آوردن به این نوع از ترجمه نیست.
ترجمهٔ پیوسته و تفسیری (ایجاد تعادل بافتاری در متن)
قرآن كریم خود را كتابی خواندنی14فصیح15، روشن16شگفتانگیز17و بهترین گفتار18مینامد و اعلام میدارد كه فهم قرآن برای كسانی كه پندپذیر باشند آسان و راحت است.19اما آیا براستی ترجمههای فعلی قرآن نیز همانند خودِ قرآن خواندنی و آسان فهم هستند؟ اگر پاسخ منفی است دلیل آن چیست؟ چند نكته را میتوان به عنوان دلایل این امر بر شمرد:
1. بدون تردید مهمترین دلیلِ آنكه تاثیر متن قرآن در خوانندهٔ آشنا با زبان عربی به مراتب بیشتر از تاثیر ترجمه قرآن در سایرین است ،اعجاز قرآن است. متن عربی قرآن از سوی خداوند بزرگ و بیهمتا نازل شده است و اگر جن و انس جمع شوند نمیتوانند همانند آن را بیاورند اما ترجمه قرآن، در بهترین حالتش هم ، كاری بشری است كه به هیچ روی یارای برابری با متن اصلی را ندارد. همین امر مهمترین تفاوت بین ترجمهٔ قرآن و ترجمهٔ متنهای دیگر است كه در آنها به شرط توانایی مترجم سرانجام امكان برقراری«تعادل ترجمه» وجود دارد اما در ترجمهٔ قرآن چنین امری هرگز میسر نیست .
2. برای ارائه ترجمه وفادار و زیبا و روان از قرآن باید همه اصول علمی و فنی ترجمه را رعایت كرد تا«ترجمهای معادل» ارائه نمود. نباید به دلیل مقدس بودن متن قرآن، خواننده را از لذت خواندن ترجمهای شیوا محروم كرد و تقدس قرآن را به ترجمه آن هم سرایت داد. بی شك افزودن حتی یك حرف به قرآن كاری نادرست و تحریفی نا بخشودنی است. اما در ترجمه قرآن افزودن عبارات با رعایت امانت علمی و هماهنگی با مفاهیم ومعانی قرآن كاری ستودنی و بایسته است زیرا ترجمهٔ موفق، ترجمهٔ مخاطب محور است نه متن محور.
3. یكی از اموری كه به جذابیت متن یاری میرساند و ترجمه را علمیتر و خواندنیتر مینماید رعایت انسجام دستوری و معنایی در متن مقصد و یا«تعادل بافتاری» است. اما متاسفانه در هیچیك از ترجمههای فعلی به آن توجه نشده است. وهمین امر به شیوایی و روانی این ترجمهها لطمه زده است.
«تعادل بافتاری» عبارت است از رابطه ساختاری و منطقی میان عناصر جمله یا متن در محور زنجیری كلام. در واقع ارتباط، انسجام، پیوستگی و پیوند میان اجزا و عناصر كلام ـ در تمام سطوح زبانی ـ منشا ظهور بافتار است20
ترجمههای تفسیری و آزاد قرآن با آنكه بسیاری از تغییرات را برای رسیدن به «تعادل در ترجمه» پذیرفتهاند اما از مسئلهٔ مهم برقراری انسجام در متن غفلت كردهاند. این در حالی است كه اگر تعادل بافتاری در ترجمه ایجاد نشود خواننده به درك كامل و آسان مقصود و معانی آیات نائل نمیشود. مترجم به هر میزان كه در معادل یابی و تعادل ساختاری موفق باشد تا زمانی كه مثلاً وجه ارتباط صدر و ذیل آیه 189 سوره بقره را بیان نكند ، نمیتواند معنای آن را به درستی منتقل كند. این آیه ابتدا به سؤالی درباره هلالهای ماه پاسخ میدهد و سپس اهل تقوا را از آنكه از پشتِ خانهها درآیند نهی میكند و از آنها میخواهد از درِ ورودی خانه وارد شوند. افزون براین او باید چگونگی ارتباط این آیه با آیه قبلی كه دربارهٔ رشوه خواری و آیه بعدی كه دربارهٔ جهاد است را نیز بیان كند تا خواننده را برای درك انسجام متن یاری رسانده و او را به فهم معنای آیات نزدیك كند.
گسستگی و پراكندگی ظاهری آیات قرآن و ناتوانی مترجمان از نشان دادن ارتباطی كه در ورای این ظاهر گسسته نهفته است موجب شده تا مستشرقانی همچون«آرتور جان آربری» بنویسند:
قرآن از هر انسجامی كه مربوط به ترتیب نزول باشد و نیز از انسجام منطقی بسی بدور است خوانندهٔ قرآن بویژه اگر ناچار باشد كه به یك ترجمه اكتفا كند، هر چند آن ترجمه از نظر زبان شناختی دقیق باشد بی شك از سبك جسته جسته و ناپیوسته بسیاری از سورههای قرآن حیران و هراسان خواهد شد.21
و یا پروفسور«بلاشر» بگوید:
فكر در جستجوی یافتن رابطهای است كه اصلاً در این ترجمهها وجود ندارد.22
اگر مترجم تمام تلاش خود را بكار برد تا مطالب قرآن راخوب بفهمد و از نظم و ارتباط موجود، تناسب آیات و موضوعات گوناگون هر سوره را دریابد و هر آیه را در مجموع سوره مورد توجه قرار دهد و همبستگی آیات را در ترجمه حفظ كند، میتواند ضمن پاسخگویی به این شبهات، خواننده ترجمه قرآن را نیز از لذت درك معارف و مفاهیم قرآنی بهرهمند سازد.
بدین ترتیب، ترجمهٔ«پیوسته» وفادارترین ترجمه نسبت به قرآن مجید است؛ زیرا ضمن رعایت شرایط و مبانی علمی، برای دستیابی به مفاهیم بیكران قرآن، مطالب هر سوره را به صورت یك واحد به هم پیوسته و یك مجموعهٔ هماهنگ ارائه میكند.
در روش نوین ترجمه پیوسته، ضمن حفظ پیوستگی مطالب ، با استفاده از تفاسیر ارتباط آیات آشكار گشته و با بكارگیری كلمات مناسب و افزودن جملات تفسیری و توضیحی و دستهبندی و ردیف كردن و تیترگذاری و استفاده از علائم و رموز جدید نگارش و یا توضیح پارهای از مطالب لازم در پانویس، ترجمه را هر چه بیشتر به متن اصلی قرآن نزدیكتر مینماییم .
پیشینهٔ ترجمهٔ پیوسته و تفسیری
روش ترجمه پیوسته، نخستین بار در ایران توسط دكتر عبدالكریم بی آزار شیرازی در تفسیر كاشف و كتاب قرآن ناطق مطرح شد . ایشان در تفسیر خویش تلاش نمود تا ضمن ارائهٔ ترجمهای روان از آیات قرآن با تیترهای مشخص و مرتبط، مفاهیم آیات را به یكدیگر پیوند زده و باتفسیر آیات فهم آنها را آسان نماید. وی با این اقدام، گام بلندی را در آسانسازی درك مفاهیم قرآن برداشته است. وی روش ترجمهٔ خود را ترجمهٔ پیوسته و آوایی نامید زیرا افزون بر ترجمه آیات سعی كرده بود سبك آوایی قرآن را كه نثری مسجع است نیز در ترجمه خود منعكس كند.
مرحوم فیض الاسلام نیز در ترجمه خود تا حدی به پیوستگی آیات توجه داشته و دربسیاری از موارد نظرات طبرسی در تفسیر مجمع البیان را دربارهٔ ارتباط آیات در ترجمه خود منعكس كرده است.
با تكمیل روش تفسیر كاشف، روش «ترجمه پیوسته و تفسیری» یا«روش ترجمه ساختاری» بوجود آمد. در این سبك با تكیه بر«نظریه هدفمندی سورهها» و با استناد بر ساختار درختی هر سوره میتوان ترجمهای گویاتر و سهل الوصولتر از آنچه در تفسیر كاشف فراهم آمدهاست تنظیم كرد .به كمك این روش در كمترین فرصت و بیشترین دقت میتوان به معانی آیات قرآن دست یافت . زیرا ارتباط آیات در متن ترجمه وارد شده و به صورت یك متن پیوسته ارائه میگردد.
در این شیوهٔ جدید مطالب هر سوره با جمله بندیهای كامل و روان بگونهای ترجمه میگردد كه خواننده، هر سوره رابه شكل یك متن پیوسته احساس كرده و پایان یافتن آیه و شروع آیه دیگر را كاملاً به هم مرتبط میبیند. و در مجموع پس از خواندن یك سوره با غرض اصلی سوره ارتباط برقرار كرده و اهداف و مقاصد سوره را به خوبی درك كند.
اهداف ترجمه پیوسته
در این روش هیچگاه خواننده با جملات منقطع كه نتیجه ترجمه گُسسته آیات قرآن است برخورد نمیكند بلكه با متنی پیوسته و یك دست مواجه میگردد كه درك معانی و مقاصد آن بسیار سهل و آسان است. به طور خلاصه این روش نوین اهداف زیر را دنبال میكند.
1. حذف دافعههای زبانی ترجمه قرآن كه برای كسانی كه با زبان عربی اُنس ندارند كاملاً محسوس است
2. فراهم سازی امكان دسترسی به مفاهیم قرآن در كمترین زمان با ارائه هم زمان ترجمه و تفسیر قرآن
3. ایجاد جذابیتهای نوشتاری در ترجمه قرآن
به نظر میرسد كه از سبكهای رایج، ترجمه پیوسته و تفسیری از گیرایی و تأثیر گذاری بیشتری برخوردار باشد. به خصوص كه بر اساس این سبك، ترجمهٔ قرآن با توضیحات و عبارات ربطی به شكل متنی متصل و یكپارچه در میآید، از این رو درك و فهم آن برای خوانندهای كه به چنین سبكی در همهٔ مكتوبات (اعم از كتابهای درسی و غیر درسی) عادت كرده است آسانتر خواهد بود.
ویژگیهای ترجمهٔ پیوسته و تفسیری
ترجمهٔ پیوسته و تفسیری قرآناز ویژگیهای زیر برخوردار است:
1. تكیه بر نظریه هدفمندی سورهها
نظریه « هدفمندی سورههای قرآن» از مباحثی است كه در سالهای اخیر مورد توجه خاص قرآن پژوهان و مفسران قرار گرفته است. بر اساس این نظریه هر سوره دارای یك هدف اصلی است و محتوای سوره با فصلها و مقاصد فرعی قابل تفكیك است . هر دسته از آیات به لحاظ تناسب درونی و ارتباط نزدیكی كه با یكدیگر دارند ذیل یك فصل قرار میگیرند. این فصلها در یك نكته اساسی كه هدف و غرض اصلی سوره را تشكیل میدهد مشتركند، بنا بر این لازمه طبیعی اعتقاد به هدفمندی سورهها این است كه به ارتباط ارگانیك و منطقی آیات با یكدیگر معتقد باشیم بگونهای كه بتوان در یك نمودار درختی همه آیات را از طریق محورها و عناوین فرعی به یك عنوان و موضوع اصلی متصل ساخت. در صورتی كه بتوان نمودار درختی سوره را ترسیم كرد. بر اساس آن میتوان مفاهیم آیات را به یكدیگر متصل نموده و ترجمه پیوستهای را كه حاكی از معانی لغات و مقاصد سوره باشد ارائه نمود.23
2. استناد به نظرات تفسیری علامه طباطبایی
هر ترجمهای ـ بجز ترجمه تحت اللفظیو لغوی ـ برای درك معانی خاص لغات در آیات و جایگاه نحوی آنها در جمله و مفاهیم واقعی هر آیه نیازمند پشتوانه تفسیری است، از این رو همهٔ مترجمان قرآن یا مفسر بودهاند و یا با تكیه بر تفاسیر معتبر در وادی ترجمه گام نهادهاند.
تفسیر المیزان یكی از علمیترین و معتبرترین تفاسیر رایج در جامعه علمی مسلمانان است. دیدگاههای اجتماعی و فلسفی علامه طباطبائی با گشودن راهی جدید برای درك معانی قرآن ،زمینه ساز رویكرد و استقبال نسل جوان و دانشگاهی به قرآن و تفسیر بوده است.
بعلاوه علامه طباطبائی از معدود مفسران شیعی است كه نظریه هدفمندی سورهها را پذیرفته است. وی ابتدای هر سوره با گشودن فصلی تحت عنوان«بیان» پیش از تفسیر آیات اهداف ومقاصد اصلی سوره را مطرح كرده است. در برخی موارد نیز به فصل بندی سورهها پرداخته است.به همین دلیل نیز ما این تفسیر را مبنای ترجمه خویش قرار دادهایم. در این ترجمه در موارد زیر از تفسیر گرانقدر المیزان بهره میبریم:
1. كشف غرض سوره و ساختار نهایی آن (ارتباط آیات با یكدیگر و با غرض سوره)
2. تعیین معانی مفردات قرآن (لغات)
3. تجزیه و تركیب آیات به عنوان پایهٔ اصلی ترجمه
4. استخراج مفهوم تفسیری آیه و معانی كنایهای و استعارهای الفاظ (معنای نهائی آیه)
5 . ارائه توضیحات و نكات تفسیری در پاورقی و متن اصلی ترجمه
6. تعیین شأن نزولها و میزان اعتبار روایات تفسیری
بر این اساس، باید این ترجمه را ترجمهٔ پیوسته و تفسیری قرآن بر اساس تفسیر المیزاننامید. گفتنی است با این روش میتوان نظرات تفسیری علامه طباطبایی(ره) را به شكلی جذاب و آسان در اختیار نسل جوان قرار داد.
در مواردی كه علامه طباطبائی از بیان یكی از موارد ششگانه فوق ـ به هر دلیلی ـ اجتناب كرده و در بارهٔ آن سخنی نگفته باشد؛ نظرات نهایی با مراجعه به سایر تفاسیر معتبر خاصه تفسیر مجمع البیان، منهج الصادقین و نمونه به گونهای برگزیده میگردد كه تعارض مبنایی با نظرات علامه نداشته و قرائنی بر خلاف آن در تفسیر المیزان مشاهده نگردد.
3. رعایت امانت در ترجمه قرآن
یكی از مبانی بنیادین ترجمهٔ كتابهای مقدس آن است كه در ترجمه، متن اصلی از افزودههای مترجم مشخص گردد. رعایت این اصل در كتاب اصیل و ریشهداری همچون قرآن كه مستند به وحی الهی بوده و طهارت و پاكی آن بطور كامل حفظ شده است از اهمیت دو چندان برخوردار است. در ترجمهٔ پیوسته و تفسیری قرآن ـ كه به ناچار افزودنیها و جملات ربطی آن فراوان است ـ از دو طریق امانت در ترجمه رعایت میگردد: نخست آنكه عبارات غیر قرآنی را به حدّ اقل كاهش داده و جز در موارد ضروری و آنهم با كمترین كلمات چیزی به اصل ترجمه افزوده نگردیده، دوم: ترجمه آیات با قلم و فونت متفاوتی از افزودههای مترجم ارائه میگردد.
البته تأكید این نكته ضروری است كه در برخی موارد به منظور نشان دادن ربط آیات، شأن نزولها و مفاهیم تفسیری، به ناچار عبارات افزوده شده از اصل متن بیشتر میشود اما در هر حال باید سعی كرد كه چنین امری به موارد ضروری و ناگزیر محدود گردد.
4. تنظیم فهرست مطالب در هر سوره
یكی از اقدامات بایسته برای تسهیل ارتباط نسل جوان با قرآن و مفاهیم آن، تهیه فهرست مطالب برای هر سوره است; بگونهای كه خواننده قبل از مطالعه هر سوره نمایی كلی از مباحث را دریافته و هدف و غرض اصلی سوره را درك كند. فهرست مطالب با ارائه اجمالی مباحث، خواننده را به خواندن سوره تشویق كرده و در او انگیزهٔ درك نكات بیشتری رابوجود میآورد. بعلاوه وجود فهرستی از مطالب سورهها در انتهای قرآن كریم، امكان دستیابی به موضوعات و مطالب مورد نیاز پژوهشگران را فراهم آورده و راهنمایی لازم رابه آنان ارائه میدهد.
در این ترجمه كه در پرتو نظریه هدفمندی سورهها فراهم آمده است و بر اساس ساختار كلی سوره تنظیم میگردد، فصلها و عناوین فرعی سوره به صورت «میان تیتر» در متن گنجانده شده و در ابتدای آیات مربوطه قرار داده میشود و متن ترجمه را به متون كلاسیك موجود نزدیك مینماید.
5. رعایت آرایههای ادبی و اصول ویراستاری
قرآن در شمار یكی از كتب ادبی بلكه عالیترین متن ادبی است كه همه اصول فصاحت و بلاغت در آن بطور كامل رعایت شده است تا بدان پایه كه هر كس كمترین آشنایی با ادبیات عرب داشته باشد به اعجاز ادبی قرآن اعتراف مینماید. بدون شك ترجمهٔ چنین كتابی بدون توجه به آرایههای ادبی و زیباییهای نگارشی ترجمهای ناقص و نارساست، از این رو در ترجمهٔ حاضر سعی شده است حتی الامكان طنین زیبا و بیان فاخر قرآن در قالب زبان شیرین فارسی انعكاس یابد و بانگارش متنی استوار ودر عین حال گویا و روان مقصود اصلی از ارائهٔ چنین ترجمهای حاصل شود علاوه بر آن به اقتضای سخن از كلمات، عبارات، ضرب المثلها، كنایات و... كه حلاوت و جذابیت سخن را باخود به ارمغان میآورد،استفاده شود. و بدین طریق متن ترجمه برای خواننده فارسی زبان هر چه بیشتر خواندنی و دارای كشش باشد .
همچنین رعایت اصول ویرایش واستفاده از علایم نقطه گذاری كه خواندن و درك مقصود را آسان میكند نیز از بایستههای این ترجمه است.
6. افزودن پاورقیهای تفسیری
به منظور ارائهٔ نكات تفسیری و پاسخگویی به برخی از شبهات احتمالی در پاورقیِ ترجمه نكات و موارد ذیل افزوده میشود:
1. توضیحات ضروری كه اضافه نمودن آنها در متن آن را از حالت ترجمه خارج میكند.
2. اضافه نمودن نكات تفسیری همچون مفهوم كید الهی در آیهٔ(ان كیدی متین).
3. بیان دلائل انتخاب عبارت خاص در ترجمهٔ آیاتی كه مشتمل بر استعاره، كنایه، یا ضرب المثل است، مانند ترجمهٔ(یومَ یكشفُ عن ساقٍ) به روز بسیار سخت.
نمونهای از ترجمهٔ پیوسته و تفسیری
اكنون برای آشنایی بیشتر خوانندگان با این سبك جدید، ترجمهٔ پیوسته و تفسیری سوره مبارك قلم تقدیم میگردد.
سورهٔ قلم در نخستین سالهای بعثت پیامبر نازل شد. در این ایام پیامبر دعوت خود را تازه علنی كرده بود و همگان از محتوای رسالت وی مطلع شده بودند. مشركان همهٔ تلاش خود را برای سركوب كردن دعوت توحیدی رسول اكرم و به سازش كشاندن ایشان به كار میبردند؛ از جمله سعی كردند با تهمت و شایعه سازی چهرهٔ پاك پیامبر را كه مورد اعتماد عموم مردم مكه بود مخدوش نمایند. یكی از بارزترین این اقدامات، دامن زدن به تهمت جنون و تأثیر پذیری پیامبر از جنها بود.
سورهٔ قلم ضمن تسلی دادن به پیامبر و دعوت او به صبر، بر نا كامی و شكست مشركان در دنیا و خواری و ذلت آنها در آخرت تأكید میكند. و روش مقابله با اقدامات كینه توزانه كه ناشی از حقد و كینه است را به پیامبر میآموزد.
سورهٔ قلم این هدف را در چهار بخش پی گیری میكند. آیات نخستین سوره(آیات1ـ 9) به بررسی اتهام جنون و اثبات بیپایگی آن اختصاص دارد.در بخش بعدی سوره (آیات10 ـ 15)خصلتهای ناپسند و رفتارهای زشت مخالفان پیامبر به تصویر كشیده میشود تا همگان باچهره واقعی آنان آشنا گردند. بدانند ریشه این تهمتها ، شخصیت منفی مشركان است نه رفتار یا گفتار پیامبر. در بخش سوم، (آیات16 ـ 47) عاقبت شوم تهمت زنندگان ذكر میگردد و ناكامی آنها در دنیا و ذلت و خواریشان در آخرت بیان میشود. تا نشان دهد كه تلاشهای مذبوحانهٔ مشركان به جای شكست پیامبر به ناكامی خودشان منجر خواهد شد.
آخرین بخش سوره (48 ـ 50) نیز به بیان وظیفهٔ پیامبر در برابر مشركان و تهمتهای آنان اختصاص دارد و از ایشان میخواهد كه در برابر سخنان مشركان صبر پیشه كند و مجازات آنها را به خدا واگذارد و مطمئن باشد كه آنان راه به جایی نخواهند برد.
فصل اول : دلایل نفی اتهام جنون از پیامبر:( 1ـ 9)
1. تأكید بر مبری بودن پیامبر از تهمت جنون1
2. پاسخ به تهمت جنون و دلایل نفی جنون از پیامبر
دلیل اول: نبوت پیامبر2ـ3
دلیل دوم: اخلاق پیامبر4ـ6
دلیل سوم: عدم صلاحیت كفار برای تشخیص جنون و گمراهی7
3. نتیجهگیری: هدف اصلی مشركان آن است كه تو را به سازش بكشانند 8ـ 9
فصل دوم: خصوصیات اخلاقی و شخصیتی مشركان تهمت زننده:(10ـ 15)
1. ویژگیهای شخصیتی
1. بسیار قسم میخوردند 10
2. حقیر و پست یا دروغگو و شرور 11
3. عیبجو و غیبت كننده 11
4. سخنچینی بین مردم 11
5. مانع كار خیر و نیك 12
2. ریشه یابی رفتارها
1. غرور به مال و قدرت 14
2. انكار حق و خرافه نامیدن آیات الهی 15
فصل سوم: عاقبت شوم تهمت زنندگان مشرك:(16 ـ 34)
1. عذاب دنیوی
ـ ذلت و حقارت فوق العاده در دنیا 16
ـ نرسیدن به اهداف دنیوی و احساس خسران و ضرر در دنیا همانند باغداران ثروتمند32ـ 17
2. عذاب آخروی
ـ مقایسه سرانجام مشركان بااهل تقوا
مشركان در دنیا و آخرت معذبند و البته عذاب اخروی آنها شدیدتر است.33
متقین در نزد پروردگارشان از باغهای سرشار از نعمت بهرهمند میشوند.34
ـ دلایل حتمی بودن عذاب مجرمان در قیامت
1 . حكم عقل به عدم تساوی مؤمن و مجرم 36
2 . فقدان دلیل نقلی بر تساوی مؤمن و مجرم 38ـ37
3 . عدم وجود تعهد و پیمانی از سوی خدا برای نجات مجرمان 40 ـ 39
4 . ناتوانی همگان از دفع عذاب مشركان 45 ـ 41
ـ سختی عذاب قیامت و ناتوانی مشركان از دفع آن با عبادت 43ـ 42
ـ كشاندن گام به گام مجرمان به سوی عذاب بدون آنكه خود بدانند 45ـ 44
5 . بی دلیل بودن مخالفت آنان با پیامبر و حق ستیزی آنان 46
6 . ناتوانی مجرمان از تغییر حكم و سنت الهی47
فصل چهارم : وظیفه پیامبر در برابر مشركان و تهمتهای آنان( 48 ـ 50)
ـ صبر كردن برخلاف حضرت یونس
نتیجهگیری : تهمت جنون نشانه اوج درماندگی مشركان است.( 51 ـ 52)
ترجمه و تفسیر سوره
1. پیامبر و تهمت جنون
ن (نشانه است ;نشانه ناتوانی دیگران از آوردن كتابی چون قرآن ;نشانه نبوت پیامبر) سوگند به قلم و حقیقتی كه مینگارد.1 دشمنان پیامبر و آنان كه تهمت دیوانگی و گمراهی به او میزنند دروغگویانی هستند كه سرانجام ناكام خواهند ماند. ای پیامبر! دیوانگی و گمراهی هرگز برازنده كسی مانند تو نیست ;نشانه این سخن سه چیز است: نخست آنكه تو به مقام نبوت آراستهای و چنین مقامی دیوانگان را نشاید. پس به بركت این نعمت كه پرورگارت به تو داده است ،دیوانه و گمراه نیستی.2 تو پیوسته از این نعمت بهرهمند خواهی بود و پاداشی كه پروردگارت در برابر انجام این خدمت نصیب تو كرده، همیشگی است. 3 پس این تهمت سزاوار تو نیست.
دومین نشانه برنادرستی سخنان كافران این است كه خلق و خوی تو بسیار زیبا و دوست داشتنی است. 4 و این خصال نیكو نه تنها با حال گمراهان و دیوانهگان سازگاری ندارد بلكه نشانهٔ كمال عقلی و معنوی توست و تو و آنان در مییابید، 5 كه چه كسی دیوانه است6.
گذشته از این نشانههای روشن ،كافران نه شایستهاند و نه میتوانند كه دیوانه و گمراه را از غیر آن باز شناسند. تنها خدای تُست كه گمراهان راهش را خیلی خوب میشناسد همان طور كه از راه یافتگان بهتر از هر كس با خبراست .7به خیال خام خود، با این سخنان میخواهند چهره پاك تو را خراب كنند و برای این منظور به هر حیلهای دست میزنند . اما تو هرگز از كسانی كه آیین تو را انكار میكنند پیروی مكن ;8 هدف اصلی آنها از این یاوهگوییها آن است كه تو را به سازش بكشانند. میخواهند كه تودر برابرانحرافاتشان نرمش نشان دهی و سكوت كنی تا چه بسا آنان نیز از برخی اعتقادات خود دست بردارند، 9 و از مخالفتهای خود بكاهند . و با این حیله تأثیر دین تو را كمكم از بین ببرند و تو را به دنبال خود بكشانند.
2. شخصیت تهمت زنندگان
چگونه میتوان از این گروه كه میخواهند با تهمت و حیلهگری دین خدا را نابود كنند پیروی كرد؟ افرادی پست و سست رأی كه به هیچ چیزی اعتقاد ندارند، واز همین رو آسان به مقدسات سوگند میخورند;10 عیب جویان تفرقه افكنی كه جلوی كار خیر را میگیرند و نمیگذارند حق به حقدار برسد;11تجاوزگر و گناهكارند12چنان كه گناه عادت همیشگیشان شده است ; درشت گویانِ بی تیره وتباری، 13 كه در راه باطل به كینه توزی و دشمنی بر میخیزند.آیا به راستی به سخنِ چنین كسانی میتوان اعتماد كرد و به راه آنان رفت؟! میدانی چرا آنان چنین روش ناپسندی را در زندگی پیشه كردهاند؟ آنان به دارایی و توانایی خود فریفته شدهاند. 14 هم از این روست كه دلایل روشن و آشكار هدایت را انكار میكنند و آنها را داستانهای خرافی گذشتگان مینامند.15
نویسنده : محمد خامه گر
پی نوشت:
1. آذرشب، دانشنامه جهان اسلام، مقاله ترجمه قرآن/213 .
2. ترجمان وحی، سال 2،شماره4، اسفند 1377، ص 7، سخن سر دبیر.
3. فهرست تقریبا كامل ترجمههای فارسی كه بیش از یك هزار عنوان را در بر میگیرد بزودی از سوی مركز ترجمه قرآن مجید به زبانهای خارجیانتشار مییابد. (بهأ الدین خرمشاهی، دخالت عنصر تفسیر در ترجمه كتب مقدس، یادگار نامه فیض الاسلام ،انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی خمینی شهر، چاپ اول، بهار 1383،ص213)
4. كهنترین ترجمه قرآن، قرآن مترجم آستان قدس رضوی است كه بین سالهای 250 تا 350 قمری نگاشته شده است.
5. برای توضیح بیشتر نك: قلی زاده، حیدر، مشكلات ساختاری ترجمه قرآن كریم/8ـ18، دانشگاه تبریز، 1380.
6 .بهاإلدین خرمشاهی، ترجمان وحی، سال 4، شماره 7(بهار و تابستان 1379)،ص8 .
7.مشكلات ساختاری ترجمه قرآن/9.
8. همان/18.
9. همان/15.
10 .همان/16.
11 .جلال الدین عبد الرحمن السیوطی، الاتقان فی علوم القرآن2/62، انتشارات امیر كبیر، 1363.
12 .رضایی اصفهانی، محمد علی، روشها و سبكهای ترجمه متون مقدس با تأكید بر ترجمه قرآن، یادگار نامه فیض الاسلام/285،انتشارات دانشگاه آزاداسلامی خمینی شهر، چاپ اول، بهار 1383.
13 .همان/287 .
14. قمر/ 17 .
15. زمر/28 .
16. یوسف/1 .
17. جن/1 .
18. زمر/23 .
19.و لقد یسرنا القران للذكر فهل من مدّكر (قمر/32)
20. مشكلات ساختاری ترجمه قرآن/14.
21.Arberry The quran interpeted, by Arthur.
22. بلاشر، رژی، در آستانه قرآن/300 .
23 .نك: محمد خامه گر، ساختار هندسی سورههای قرآن
فصلنامه بینات، شماره 50-49