پیشینه علوم قرآنی

(عـلـوم قرآنی) اصطلاحی است درباره مسایلی مرتبط با شناخت قرآن و شؤون مختلف آن. فرق مـیان(علوم قرآنی) و (معارف قرآنی) آن است كه علوم قرآنی بحثی بیرونی است و به درون و مـحـتـوای قـرآن از جـنـبه تفسیری كاری ندارد، اما معارف قرآنی كاملا با مطالب درونی قرآن و محتوای آن سروكار داشته و یك نوع تفسیرموضوعی به شمار می رود.

مـعارف قرآنی یا تفسیر موضوعی ، مسایل مطرح شده در قرآن را از حیث محتوایی بررسی می كند بدین ترتیب كه آیات مربوط به یك موضوع را از سراسرقرآن در یك جا گردآورده و در مورد آن چه كه از مجموع آن ها به دست می آید سخن می گوید، مشروط برآن كه از محدوده دلالت قرآنی فراتر نـرود گـرچه در تفسیرموضوعی گاه ضرورت دارد به شواهد عقلی و نقلی دیگری نیز استشهاد شـود، ولـی بـحـث كـامـلا قـرآنـی اسـت و تنها از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می گیرد این مطلب بدین جهت اهمیت دارد كه بحث هایی را كه جنبه (معارف اسلامی) دارند و احیانادر كنار دلایـل عـقـلی و نقلی به آیات قرآن نیز استناد می كنند، از (معارف قرآنی) یا(تفسیر موضوعی قرآن) جدا شود.

(عـلـوم قـرآنی) بحث های مقدماتی برای شناخت قرآن و پی بردن به شؤون مختلف آن است در عـلـوم قـرآنی مباحثی چون وحی و نزول قرآن، مدت و ترتیب نزول ، اسباب النزول ، جمع و تالیف قـرآن ، كـاتـبـان وحـی ، یك سان كردن مصحف ها،پیدایش قرائات و منشا اختلاف در قرائت قرآن ، حجیت و عدم تحریف قرآن، مساله نسخ در قرآن، پیدایش متشابهات در قرآن، اعجاز قرآن و مطرح مـی بـاشـد ازایـن جـهـت عـلوم را به صیغه جمع گفته اند كه هر یك از این مسایل در چارچوب خـود اسـتـقلال دارد و علمی جدا شناخته می شود و غالبا ارتباط تنگاتنگی میان این مسایل وجود نـدارد لـذا میان مسایل علوم قرآنی نوعاً یك نظم طبیعی برقرار نیست تا رعایت ترتیب میان آن ها ضروری گردد، لذا هر مساله جدا از مسایل دیگر قابل بحث و بررسی است .

ضـرورت بـحـث در علوم قرآنی از آن جهت است كه تا قرآن كاملا شناخته نشود وثابت نگردد كه كـلام الـهی است ، پی جور شدن محتوای آن موردی ندارد برای رسیدن به نص اصلی كه بر پیامبر اكرم (ص ) نازل شده ، باید روشن كرد كه آیا تمامی قرائت ها یا برخی از آن ها است كه ما را به آن نص هـدایـت مـی كـند؟

هم چنین درمساله نسخ ، تشخیص آیه منسوخ از ناسخ یك ضرورت اولی است الـبـتـه نـسـخ ‌بـه معنای اعم كه شامل تخصیص و تقیید نیز می باشد، چنان كه در كلام پیشینیان نـیـزآمـده اسـت هـم چنین است مساله متشابهات در قرآن كه بدون تشخیص این جهت درآیات ، اسـتـنباط احكام و استفاده از مفاهیم عالیه قرآن به درستی ممكن نیست و هریك از مسایل علوم قرآنی در جای خود، نقش مهمی در بهره گیری از محتوای قرآن ایفا می كند برخی از این مسایل ، از مبادی تصوریه و برخی از مبادی تصدیقیه به شمار می روند.

 

پیشینه علوم قرآنی

بـحـث درباره قرآن و شناخت مسایل مختلف آن ، از همان دوران نخست مطرح بوده و هم واره در طـول تـاریخ ، بزرگان و دانش پژوهان در این زمینه به بحث وگفت و گو نشسته و آثار نفیس و گران بهایی از خود به یادگار گذارده اند و این مطالعات پیوسته ادامه دارد.

بـر پـایـه مدارك موجود، اولین كسی كه درباره قرآن به بحث نشست و گفت و گو را آغاز نمود، یـحیی بن یعمر شاگرد برومند ابوالاسود دؤلی (متوفای 89) بود نام برده كتابی در فن قرائت قرآن ، در روسـتـای واسـط، نـگـاشـت كه شامل انواع قرائت های مختلف آن دوره می باشد سپس حسن بصری (متوفای 110) كتابی در عدد آیات قرآن نوشت نویسندگان و آثار دیگر موجود در این زمینه به ترتیب ظهور، عبارتند از:

عبداللّه بن عامر یحصبی (متوفای 118) رساله ای در اختلاف مصاحف عثمانی ونیز رساله دیگری در وقف و وصل در قرآن نوشته است و شیبه بن نصاح مدنی (متوفای 130) كتاب (الوقوف) را نگاشت ابـان بـن تـغلب (متوفای 141) نخستین كسی است كه پس از یحیی بن یعمر در فن قرائات كتاب نـوشـت محمدبن سائب كلبی (متوفای 146) اول كسی است كه در (احكام القرآن) كتاب نوشت مـقاتل بن سلیمان (متوفای 150) نخستین نویسنده ای است كه در باره (آیات متشابهات)كتاب نـوشـت ابوعمرو، علابن زبان تمیمی (متوفای 154) كتاب (وقف و ابتدا) و(قرائات) را نوشت حمزه بن حبیب یكی از قرا سبعه (متوفای 156) در فن قرائات كتاب نوشت.

یـحـیـی بـن زیـاد فـرا (مـتوفای 207) كتاب (معانی القرآن) را در سه مجلد نوشت این نویسنده هم چنین كتاب (اختلاف اهل كوفه و بصره و شام در مصاحف) و كتاب (جمع و تثنیه در قرآن) را بـه تحریر درآورد محمدبن عمر واقدی (متوفای 207)كتاب (رغیب) در علوم قرآنی و (غلط رجـال) را نـوشـت ابـوعـبیده معمربن المثنی (متوفای 209) كتاب (اعجاز القرآن) در دو جز و (معانی القرآن) را نوشت او اول كسی است كه در اعجاز قرآن كتاب نوشته است ابوعبید قاسم بن سلام (متوفای 224) كتاب های فراوانی در علوم قرآنی نوشته و او اول كسی است كه دراین زمینه به طور گسترده كتاب نوشته است از جمله كتب او (فضائل القرآن)،(المقصور و الممدود) در فن قرائات ، (غریب القرآن)، (ناسخ و منسوخ) و (اعجازالقرآن) و، را می توان نام برد علی بن مـدیـنی (متوفای 234) در (اسباب نزول) كتاب نوشت.

احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی (مـتوفای حدود 250) كتاب (ناسخ ‌و منسوخ) را نوشت ابو زرعه عراقی (متوفای 264) هزار بیت (الـفـیـه ) در (غـریـب الـفـاظ قرآنی) سرود ابوعبداللّه احمد بن محمد بن سیار (متوفای 268) (ثـواب الـقرآن) و (كتاب القرائه) را تالیف كرد ابومحمد عبداللّه بن مسلم (ابن قتیبه )(متوفای 276) كـتـاب هـای : (تـاویـل مـشـكـل الـقرآن) و (تفسیر غریب القرآن) و (اعراب القرآن) و (قرائات) را نوشت ابوالعباس محمد بن یزید مبرد نحوی (متوفای 286)كتاب (اعراب القرآن) را نوشت ابوعبداللّه محمد بن ایوب بن ضریس (متوفای 294) كتابی در آن چه در مكه و مدینه نازل شده و نیز كتاب (فضائل القرآن) را نوشت ابوالقاسم سعد بن عبداللّه اشعری قمی (متوفای 299) رساله ای در انواع آیات قرآن نوشت.

محمد بن زید واسطی متكلم امامی (متوفای 307) كتابی در (اعجاز قرآن) نوشت و آن را در نظم و تالیف آن دانست محمد بن خلف بن مرزبان (متوفای 309)كتاب (الحاوی) در علوم قرآنی در (27) جز نوشت ابو محمد حسن بن موسی نوبختی (متوفای 310) كتاب (التنزیه و ذكر متشابهات القرآن) را نوشت ابوبكر بن ابی داوود عبداللّه بن سلیمان سجستانی (متوفای 316) كتاب معروف (الـمـصـاحف)و (الناسخ و المنسوخ) و رساله ای در (قرائات) نوشت ابن درید ابوبكر محمد بن الحسن ازدی (متوفای 321) كتابی در (غریب القرآن) نوشت ابن مجاهد ابوبكراحمد بن موسی (مـتـوفای 324) كتاب ((السبعه فی القراات )) را نگاشت ابوالبركات عبدالرحمان انباری (متوفای 328) (الـبـیـان فـی اعـراب القرآن) و (عجائب علوم القرآن) را به نگارش درآورد.

ثقه الاسلام مـحـمـد بن یعقوب كلینی (متوفای 329)كتاب (فضائل القرآن) را تالیف كرد ابوبكر محمد بن عزیز سجستانی (متوفای 330)كتاب معروف (غریب القرآن) را نگاشت ابوجعفر احمد بن محمد نـحـاس (مـتـوفـای 338) كـتـب (اعراب القرآن)، (الناسخ والمنسوخ) و (معانی القرآن ) را تـحـریرنمود ابومحمد قصاب محمدبن علی كرخی (متوفای حدود 360) كتاب (نكت القرآن ) را تقریر كرد ابو بكر احمد بن علی رازی جصاص (متوفای 370) كتاب (احكام القرآن) را در سه جلد بـزرگ تالیف كرد ابوعلی فارسی (متوفای 377) كتاب (الحجه فی القراات ) را نگاشت ابوالحسن عـبـاد بـن عـبـاس (متوفای 385) در احكام القرآن كتابی نوشت ابوالحسن علی بن عیسی رمانی (متوفای 386) كتاب (النكت فی اعجاز القرآن) را نگاشت محمد بن علی ادفوئی (متوفای 388) كـتاب (الاستغنا) در علوم قرآنی را در 20 مجلد نوشت ابو سلیمان حمد بن محمد بستی خطابی (متوفای 388) كتاب (بیان اعجاز القرآن) را تالیف كرد.

ابـوبـكـر مـحمد بن طیب باقلانی (متوفای 403) كتاب (اعجاز القرآن) را تقریرنمود ابوالحسن مـحـمـد بن الحسین شریف رضی (متوفای 404) (تلخیص البیان) درمجازات قرآن و (حقائق الـتـاویـل) در متشابه قرآن را تصنیف كرد ابو زرعه عبدالرحمان بن محمد (متوفای حدود 410) كتاب (حجه القرائات) را به رشته تحریر درآورد هبه اللّه ، ابن سلامه (متوفای 410) كتاب (الناسخ و الـمـنـسـوخ) رانـوشـت ابـوعـبداللّه محمد بن محمد بن النعمان (شیخ مفید) (متوفای 413) (اعـجـازالـقـرآن) و (الـبـیـان) را در انـواع عـلـوم قرآنی نگاشته است ابوالحسن عمادالدین قـاضـی عـبـدالـجـبـار(مـتـوفای 415) (متشابه القرآن) و (تنزیه القرآن عن المطاعن) را به تـحـریـردرآورده است ابوالقاسم حسین بن علی مغربی (متوفای 418) (خصائص القرآن) راتالیف كرد ابوالحسن علی بن ابراهیم حوفی (متوفای 430) (البرهان فی علوم القرآن)را نوشت ابومحمد مكی بن ابی طالب (متوفای 437) ((الكشف عن وجوه القراات السبع )) را در دو جز بزرگ تالیف كرد ابوعمرو دانی (متوفای 444) (التیسیر) در قرائات سبع و (المحكم) در نقطه گذاری مصحف و (الـمـقـنـع) را در رسـم الـخـط مصحف تقریر نمود ابو محمد علی بن احمد بن حزم ظاهری (متوفای 456)(الناسخ و المنسوخ) را نوشت ابوالحسن علی بن احمد واحدی نیشابوری (متوفای 468) (اسباب النزول) و (فضائل القرآن) را تالیف كرد ابوبكر عبدالقاهرجرجانی (متوفای 471) (الرساله الشافیه) در اعجاز قرآن و (دلایل الاعجاز) را تقریر نمود.

ابوالقاسم حسين بن محمد راغب اصفهاني (متوفاي 502) (المفردات) در الفاظ غريبه قرآن را به تحرير درآورد ابوبكر محمد بن عبداللّه ، ابن عربي (متوفاي 543) (احكام القرآن) را در چهار مجلد نوشت محمود بن حمزة بن نصر كرماني (متوفاي حدود 550) (اسرار التكرار في القرآن ) را تاليف كـرد ابـوجـعـفـر محمد بن علي بن شهرآشوب (متوفاي 588) (متشابهات القرآن و مختلفه) را تـقـريـر نـمود ابو محمد قاسم بن فيره شاطبي (متوفاي 590) (حرز الا ماني) قصيده معروف در قـرائات سبع را انشا نمود ابوالفرج عبدالرحمان بن علي بن جوزي (متوفاي 597) (فنون الا فنان في عجائب علوم القرآن) و (المجتبي في علوم القرآن )را تاليف كرد.

ابـوالـبـقـا عبداللّه بن الحسين عكبري (متوفاي 616) (املا مامن به الرحمان ) دراعراب قرآن را نوشت علي بن محمد سخاوي (متوفاي 643) (جمال القرا و كمال الاقرا) در قرائات سبع را تاليف كـرد ابـوالـقاسم محمد بن عبداللّه (متوفاي حدود650) رساله اي در لغات قبائل عرب كه در قرآن آمـده نوشت ابن ابي الاصبع عبدالعظيم بن عبدالواحد (متوفاي 654) (بديع القرآن) را به رشته تـحـريـردرآورد ابـومـحمد عبدالعزيز بن عبدالسلام (متوفاي 660) (مجاز القرآن) را تقريرنمود ابـوشـامـه شـمـس الدين عبدالرحمان بن اسماعيل (متوفاي 665) (المرشد الوجيز) را در علوم قـرآنـي تـالـيـف كرد محمد بن ابي بكر رازي (متوفاي 666) (اسئلة القرآن المجيد و اجوبتها) را نوشت .

در قـرن هـشتم جامع ترين كتاب در علوم قرآني نوشته شد اين مهم بر دست تواناي امام بدرالدين مـحـمد بن عبداللّه زركشي (متوفاي 794) انجام گرفت كتاب او(البرهان في علوم القرآن ) نام دارد كـه در چـهـل و هـفت فن از فنون علوم قرآني بحث كرده و در اين باب استقصا كامل نموده است و نيز بدرالدين محمد بن ابراهيم بن جماعه (متوفاي 733) (كشف المعاني ) در متشابهات قرآن را تاليف كرد كمال الدين عبدالرحمان بن محمد حلي معروف به ابن العتائقي (متوفاي 770) (الناسخ ‌والمنسوخ ) را نوشت .

جـلال الـديـن بلقيني شيخ و استاد جلال الدين سيوطي (متوفاي 824) (مواقع العلوم في مواقع الـنـجـوم ) را در انواع پنجاه گانه علوم قرآني نوشت ، كه ابتدا جلال الدين سيوطي كتاب معروف خود را برآن پايه گذاري نمود سپس بر كتاب برهان زركشي دست يافت و آن را محور قرار داد.

در قـرن نـهم معروف ترين و جامع ترين كتاب در علوم قرآني كتاب (الاتقان ) في علوم القرآن ، بر دسـت برومند جلال الدين سيوطي (متوفاي 911) نوشته شد البته اين كتاب را بايد از شاهكارهاي قـرن نـهم به حساب آورد، زيرا فراغت از آن درسال (872) بوده است هم چنين وي كتاب معروف (معترك الاقران ) را در اعجازقرآن در سه مجلد بزرگ نوشته است در همين قرن ابوالخير شمس الـديـن مـحـمـد بـن مـحـمـد بـن جـزري (مـتوفاي 833) كتاب ((النشر في القراات العشر)) و كتاب (غاية النهاية ) در طبقات قرا و كتاب (فضائل القرآن ) را نوشت.

قاضي زكريا بن محمد انصاري (متوفاي 926) (فتح الرحمان ) در رفع و دفع اشكالات و ابهامات قـرآن را تحرير نمود ابوعبداللّه محمد بن احمد مكي (متوفاي 930) (الاحسان ) را در علوم قرآني نـوشـت مـحـمد بن يحيي حلبي (متوفاي 963) (القول المذهب ) را در كلمات رومي معرب در قرآن تقرير كرد كه ازكتاب (المهذب ) سيوطي گرفته شده است.

اضافه بر موارد فوق، كساني كه در مقدمه تفسير خود به مباحث علوم قرآني پرداخته اند بسيارند، از جمله: مقدمه جامع التفاسير راغب اصفهاني كه شيواترين مباحث علوم قرآني را دارااست و مقدمتان في عـلـوم الـقـرآن ، كه مقدمة كتاب (المباني) و مقدمه كتاب تفسير ابن عطيه كه به نام (المحرر الـوجـيز في تفسير القرآن العزيز) نوشته است ، دو مقدمه بسيارنفيس در شؤون قرآن مجيد است مـقـدمه تفسير قرطبي و تفسير ابن كثير و تفسيرطبري از مهم ترين مقدمه ها در اين زمينه است مقدمه تفسير (آلاالرحمان) شيخ ‌محمد جواد بلاغي ، از جامع ترين مباحث علوم قرآني برخوردار است (البيان )حضرت استاد آيت اللّه خويي ، كه مقدمه اي بر تفسير است و جامع ترين وكامل ترين مباحث مهم علوم قرآني را شامل مي شود مقدمه تفسير صافي فيض كاشاني و مقدمه تفسير برهان نيز از مهم ترين مباحث در جنبه هاي نقلي علوم قرآني مي باشد مقدمه مجمع البيان علامه طبرسي از متقن ترين مباحث علوم قرآني برخوردار است .

از قـرن يازدهم به اين طرف ، كتب فراواني در تفسير علوم قرآني نگاشته شده كه ذكر آن ها موجب تـطويل است براي نمونه نام تعدادي از آن ها را در مقدمه (التمهيد)آورده ايم كه مي توان رجوع نمود.از مـيـان آثـار مـوجـود مـهم ترين كتاب ها در زمينه علوم قرآني اساسا دو كتاب البرهان و الاتقان مي باشند.

الـبـرهـان في علوم القرآن ، تاليف امام بدرالدين محمد بن عبداللّه بن بهادر زركشي است ايشان از بـرجـسـتـه تـريـن عـلما و دانشمندان قرن هشتم مي باشد ولادت او درقاهره مصر به سال 745 بـوده اسـت وي در هـمان ديار بزرگ شده و در رشته هاي مختلف علوم اسلامي به سرحد استادي رسـيـده است وي طبق مذهب شافعي تدريس فقه مي كرده و فتوي مي داده است او در سال 794 بـدرود حيات گفت كتاب وي (البرهان ) زبده ترين كتاب در مباحث علوم قرآني است اين كتاب شمول وگستردگي را با ايجاز وايفا در عبارت به هم آميخته است نام برده مباحث علوم قرآني را تا 47 نوع پيش برده و درباره هر يك آن چه لازم بوده گردآورده است ، در عين حال كه گوي سبقت از سابقين خود ربوده ، براي لاحقين الگوي گران بهايي به جاي گذاشته است .

دومين كتاب ، (الاتقان) في علوم القرآن ، تاليف جلال الدين عبدالرحمان سيوطي است ولادت او در اسـيوط مصر به سال 849 مي باشد (متوفاي 911 در قاهره ) او درتمامي علوم حديث و تفسير و ديگر علوم اسلامي يد طولايي دارد و تاليفات گرانبهايي از خود باقي گذارده است او ابتدا كتاب استاد خود جلال الدين بلقيني (متوفاي 824)، (مواقع العلوم ) را محور قرار داده ، تحرير و تهذيب نـمـود و بـر اوافـزود و بـه نـام (التحبير في علوم التفسير)تاليف نمود وي در اين كتاب بالغ بر 202نـوع از مـبـاحـث عـلـوم قرآني گرد آورد سپس بر كتاب استاد استاد خود (البرهان)تاليف زركشي دست يافت و آن را بهتر پسند كرد و بناي كتاب خود را برآن نهاد آن راتنقيح و تحرير نمود و مـطالب بسياري برآن اضافه نمود و تا 80 نوع از عناوين علوم اسلامي را در آن فراهم كرد امروزه ايـن مـنابع از گسترده ترين و جامع ترين علوم قرآني است كه در اختيار محققين و پژوهش گران قرار دارد.

كـتاب (مناهل العرفان) في علوم القرآن ، نوشته محمد عبدالعظيم زرقاني، موسع ترين كتاب در عـلـوم قـرآنـي در عـصـر اخـيـر اسـت و مـجـلس اعلاي ازهر مصر اين كتاب را براي تدريس در دانشگاه هاي ازهر مقرر نموده است مقدمه تفسير(آلاالرحمان) تاليف علامه بزرگ محمد جواد بـلاغـي (مـتـوفـاي 1352) كـه تـحـقيقي ترين نوشته ها در مهم ترين مسايل علوم قرآني را شامل مـي گـردد و بـه جـهـت اهـمـيـت آن ، مـسـتقلا در مقدمه تفسير مختصر شبر در مصر(قاهره) بـه چـاپ رسـيـده است اين اثر بيش تر به دفع شبهات و به دفاع از مقام منيع قرآن پرداخته است در مـقـدمـه تـفـسـيـر صـافـي دوازده فـصل به عنوان 12 مقدمه در انواع مباحث علوم قرآني سخن رانـده شـده اسـت. مـقـدمـه تفسير (مرآت الانوار) كه به طورتفصيل از نظر حديثي به مقدماتي پـرداخـتـه و بـا عنوان مقدمه تفسيرالبرهان سيدهاشم بحراني به چاپ رسيده است مقدمه مذكور تـالـيـف ابـوالحسن عاملي اصفهاني (متوفاي 1138) از شاگردان مرحوم مجلسي است البيان في تفسير القرآن ، نوشته استاد علامه سيد ابوالقاسم خويي رحمه اللّه تعالي مقدمه لطيف و جامعي است دربـرخـي مـبـاحث علوم قرآني و از تحقيقات عاليه در اين زمينه برخوردار است مباحث في علوم الـقرآن نوشته دكتر صبحي صالح ، استاد علوم اسلامي در دانش گاه لبنان شامل برخي از مباحث علوم قرآني به صورت فشرده است .

ايـن جـانب از وقتي كه خواندن قرآن را آموختم ، با علاقه و لذت فراوان به تحقيق و بررسي درباره مـسـايل مختلف قرآن و مطالعه كتاب هاي گوناگوني كه در اين زمينه تاليف شده ، پرداخته ام با دقـت در مـسـايل مربوط به قرآن آن ها را مورد توجه قرارداده و در ضمن مطالعات خود نكاتي را يـادداشـت مي كردم ، اعم از آن كه اين نكات توجه مرا جلب مي كرد و به ظرافت و صحت آن معتقد مـي شـدم و يـا نكاتي كه درصحت آن ها شك و ترديد داشتم پس از ساليان دراز اين يادداشت ها را مـبـنـاي تـالـيـف كـتـابـي قـرار دادم كـه شامل مباحث و مسايل مختلف علوم قرآني است و نام آن را(الـتـمهيد في علوم القرآن) گذاشتم زيرا اين مباحث به منزله تمهيد و مقدمه براي تفسير قرآن است.

آن چـه مـرا بـر تاليف آن اثر تشويق كرد اين بود كه جاي چنين تحقيقي را دركتاب خانه هاي فعلي شـيـعـه خـالـي ديـدم ، در حالي كه پيش از اين كتاب خانه هاي ما مملو از اين قبيل تحقيقات بود هـم اكـنـون كتابي كه تمام مسايل مربوط به قرآن را موردبحث قرار داده باشد در بين كتاب هاي فـعـلي شيعه كم تر وجود دارد و كتاب هاي موجود تنها داراي بحث هاي مختصري در برخي از اين مسايل است و مطالب وبحث هاي باارزش در گوشه و كنار است و محققان بدان دست رسي ندارند مگرآن كه آن ها را از منابع پراكنده طبق مذهب اهل بيت (ع ) بدست آورند به همين دليل به تحقيق و نقد آثار و نظريات مختلف پرداختم و آن ها را با نصوص قطعي تاريخ وروايات متواتر و يا هم راه با قرائن قطعي مقايسه كردم در خلال مباحث كتاب (التمهيد في علوم القرآن) روشن شده كه چه اشـتباهاتي براي بسياري از محققان ودانش مندان دست داده است البته علت آن يا عدم حوصله و يـا تـعصب آنان نسبت به مذهب و طريقه خاصي است كه بدان معتقد بوده اند من هيچ مساله اي را مطرح نكردم مگر اين كه در حد توانايي خود به اصالت و صحت آن اطمينان يافتم .

 

نویسنده: محمد هادي معرفت