چالش هاي فراروي ترجمه قرآن

اكنون قرن پانزدهم است و قرآن كريم ، تنها كتاب آسماني بدون تحريف ، همچنان روشنايي بخش و هدايتگر جهانيان ـ بويژه مسلمانان ـ است . اين درياي بيكران الهي ، نقش مهمي در پيشبرد امرو فرهنگي ، اخلاقي ، اجتماعي جامعه ايفا مي كند ، به شرط اين كه به نحو شايسته اي از كلام خداوندي فيض برد . بدين منظور بايد هر چه بيشتر به مفاهيم و معارف قرآني شناخت و معرافت پيدا كنيم .

امروز ، ترجمه به عنوان يكي از راههاي شناخت علوم قرآني مطرح است .هر چند پيش از اين با ترجمه قرآن ، مخالفت هايي صورت مي گرفت ؛ ولي متاسفانه بيشتر ترجمه هاي موجود ، ما را به هدف و غايتمان نمي رساند ؛ زيرا ارتباطي ميان نص و مخاطب برقرار نمي كند .
بر اين اساس ، نگارنده بر آن شد كه به نارسايي ها و مشكلات موجود و همچنين راهكارهاي لازم در زمينه ترجمه قرآن بپردازد .

ترجمه كتابها و مقاله ها يكي از ابزارهاي مفيد براي بالا بردن سطح يك زبان در زمينه هاي علمي ، فرهنگي ، اجتماعي و غيره است كه ميان جوامع مختلف به منظور رفع نياز ، ارتباط برقرار مي كند . امروزه ترجمه يك ضرورت است و كسي آن را انكار نمي كند؛ زيرا عامل پيشرفت ملتها شده ، قوه تخيل و تفكر را بازتر و پهنه فرهنگ و زبان را گسترده تر مي كند .

ترجمه در پاسخ به نيازهاي فرهنگ و زبان خودي است كه طي قرون متمادي صاحبان يك فرهنگ ، تشنه مطالب و موضوعات ديگر فرهنگ ها و. زبانها بوده اند . بدين لحاظ ترجمه از با سابقه ترين عوامل ارتباطي ميان انسان ها بوده كه با ايما و اشاره به منظور تفهيم ناهمزبان شروع و امروز متحول و منظور شده است .
ترجمه ، پل ارتباطي دو فرهنگ و دو زبان مختلف و متفاوت است . اين پل را نبايد ـ به اين دليل كه شايد دشمني از اين عبور كند ـ ويران كرد : بلكه بايد آن را استحكام بخشيد . مگر اين كه استفاده نادرست از اين ابزار ، پيامدهاي نامطلوبي براي زبان مقصد در پي داشته باشد .
از جمله تاثير ترجمه هاي نامطلوب ، انحراف زبان گفتاري و نوشتاري مخاطبان زبان مقصد است . برعكس تاثير ترجمه خوب به اندازه تاليف و نگارش است . بدين سبب برخي آن را از تاليف هم سخت تر دانسته اند .
دكتر اسعد مظفر الدين ، پيرامون نقش ترجمه مي گويد : “ ترجمه نقش مهمي در تحول و تطور فرهنگي انسان ها ايفا مي كند . از طريق ترجمه مردم هر كشور با زندگي ، تاريخ ، تمدن ، فرهنگ و دستاوردهاي ديگر كشورها در زمينه هاي گوناگون آشنا مي شوند .

ترجمه خوب ـ بويژه از زبان عربي به فارسي ـ مباني و اصولي دارد كه مترجم بايد به آنها پايبند و متعهد باشد . متاسفانه عده اي هيچ گونه آشنايي با اين مباني و اصول ندارند . تنها به منظور كنجكاوي ، علاقه ، حرفه قرار دادن و عواملي ديگر به ترجمه روي مي آورند . نگارنده خودرا كارشناس مسائل ترجمه نمي داند ؛ ولي معتقد است براي ايين كه ترجمه متون ـ بويژه مذهبي ـ بدرستي انجام شود بايد ويژگي هاي مهمي علاوه بر شرايط عام ترجمه ، همچون تخصص در صرف و نحو ، بلاغت و فقه اللغه را داشته باشد .
برخي حتي “مراحل ابتدايي ترجمه ” را نمي دانند ؛ ولي به شكل تجربي متون را ترجمه ميي كنند .

كار ترجمه ، همچون كار علمي ، ادبي ، هنري و غيره است . ترجمه ، فن است . ترجمه ،هنر است كه مترجم همچون يك هنرپيشه باييد نقش خود را به خوبي انجام و از خود تصوير موفقي ارائه دهد ؛ البته در اين راه به مشكلاتي بر مي خورد كه بنا داريم در اين مقاله ضمن اشاره به مشكلات و نارسايي هاي سر راه ترجمه متون ـ بويژه قرآن كريم ـ راهكارهاي آن را نيز از تمامي جوانب و جهات بررسي كنيم ؛ زيرا فلسفه وجودي ترجمه ، ارتباط ميان مردم كشورهاست . آيا ترجمه هاي موجود قرآن كريم ، توانسته است ميان زبان وحي و مخاطبان فارسي زبان ارتباط برقرار كند يا خير ؟

نارسايي ها و مشكلات

ترجمه صحيح متون مذهبي ـ بويژه قرآن كريم ـ نقش مهمي در پيشبرد امور فرهنگي ، اخلاقي ، اجتماعي و غيره دارد ؛ ولي در ابتدا اين پرسش مطرح است كه آيا ترجمه قرآن مجيد به زبانهاي بيگانه ضرورت دارد يا خير ؟ در پاسخ بايد گفت : يكي از مشكلات مترجمان قران كريم كه در ابتدا با آن روبه رو مي شوند ، جواز يا عدم جواز ترجمه است .
هر چند از ديرباز بزرگان و علماي اسلام درباره ترجمه قرآن ،نظر و فتواي خود را اعلام كرده اند ؛ ولي به يك نظر واقعي در مورد جواز يا عدم جواز آن نرسيده اند . برخي معتقدند كه قرآن كريم وحي الهي است و از نظر لفظ و معني معجزه محسوب مي شود . پس چگونه ممكن است وحي الهي به دست بشر ترجمه شود !
عدم امكان ترجمه برابر با اصل قرآن كريم ، برخي را بر آن داشته كه ترجمه را ـ به هر شكلي باشد ـ امري ناپسند تلقي كنند و به مخالفت با آن برخيزند . اين گروه بر دلايل زير تاكيد مي كنند :
1. قرآن معجزه است ، بنابرايين ترجمه ناشدني است .
2. ترجمه حرفي قرآن ، امكان پذير نيست .
3. قرآن جاذبه ، زيبايي ، لذت و تاثير روحي و معنوي اش را از دست مي دهد .
4. به هنگام ترجمه ، برخي واژگان تفسير مي شوند .

برخي ديگر بر اين نظرند كه اگر ما به خواسته بيگانگان در مورد ترجمه قرآن پاسخ ندهيم ، شرق شناسان، خودشان به اين كار اقدام خواهند كرد. از آنجا كه گاهي در وراي ترجمه ، قصد و غرضي خاص دارند و با خلوص و پاكي وارد عمل نمي شوند ، در نتيجه اهداف شوم خود را عملي خواهند كرد .

در سال 1936 ميلادي ميان طرفداران و مخالفان ترجمه قرآن ،جدالي سخت در گرفت تا اين كه “ الازهر ” رسما دستور ترجمه قرآن را صادر نمود و فرض كرد كه براي زدودن اشتباه هاي ترجمه هاي موجود و آشكار شدن معاني قرآن به صورت پالوده و بي اشتباه در زبانهاي زنده دنيا بسرعت اقدام كنند .
علاوه بر آن ، ترجمه صحيح قرآن تاثيري بسزا در نشر هدايت اسلامي در ميان ملل غير مسلمان نيز دارد .
همان وطر كه اشاره شد ترجمه متون مقدس ـ بويژه قرآن كريم ـ پيچيدگي خاصي دارد ، لذا برخي بر اين اعتقادند كه متون مذهبي بسان گلي است كه به هنگام جابه جايي از رستنگاهش ، ممكن است پژمرده ( خشك ) شود يا بوي خوش خود را از دست بدهد.

از نقطه نظر ترجمه ، يك حقيقت غير قابل انكار در مورد قرآن وجود دارد و آن اين كه هيچ ترجمه اي از قرآن در هيچ زبانيي نمي تواند جاي خود قرآن را كه عين كلام الهي است ، بگيرد .
بسياري از آنها كه قران را به زبان انگليسي ترجمه كرده اند در مقدمه ترجمه خود آشكارا به بي بضاعتي خويش در برابر شكوه و عظمت قرآن اعتراف كرده اند و آن را از شدت عظمت و پر معنا بودن ، غير قابل ترجمه ( كما هو حقه‌) دانسته اند .
در اينجا شايسته است يادآور شويم كه هر چند شناخت و معرفت قرآن كريم ، كاري بسيار مشكل و سخت به نظر مي رسد و امكان اشتباه مترجم مي رود ؛ ولي مسلمانان غير عرب و حتي غير مسلمانان چه بايد بكنند ؟
با توجه به مراجعه به منابع و مراجع مختلف عربي و فارسي و با علم به اين كه سبك قرآني بي نظير و منحصر به فرد است ، به نظر مي رسد ترجمه قرآن كريم يك ضرورت اجتناب ناپذير است ؛ اما بايد شرايط لازم را داشت كه در بخش بعدي مقاله به آنها اشاره خواهد شد.

متون ديني اسلامي به دليل و حياتي بودن و نيز سروكار داشتن با دين و عقايد مردم حساسيت ويژه اي دارد ؛ زيرا نمودار روشن و صادقي از سير انديشه ها ، احساسات و عواطف مسلمانان است و از نظر رواني پيوند عميقي با طبيعت و فطرت مردم دارد . با توجه به اين اوصاف ، مترجم چگونه ميتواند در خواننده همان احساسي را به وجود آورد كه خواننده متن اصلي با تمام وجود آن را درك و احساس مي كند ؟

ديگر اين كه ويژگي نص و ترس از اشتباه ، زيادت و نقصان در متون مقدس سبب شده است كه بيشتر مترجمان با پايبندي با الفاظ ، ترجمه اي گنگ و غير روان از قرآن و ديگر متون مذهبي ارائه دهند . تقيد بيش از اندازه به اصل واژه ها ، چجه بسا مترجمان با تجربه و كارآزموده را نيز از ورود به حوزه متون مقدس باز داشته است ؛ زيرا آنان مي خواهند ترجمه شان به زبان امروزي باشد ؛ ولي پايبندي به واژه هاي متن ، اين اجازه را به آنان نمي دهد كه به ترجمه مطلوب خود دست يابند.

تفاوت فرهنگ ها در زبان مبدا با مقصد و نيز عصر پيدايش متون مقدس با عصر ترجمه از ديگر مشكلات ترجمه متون ديني است. مفاهيم متون ديني ممكن است از نظر فرهنگي ناهمگوني وسيعي با فرهنگ زبان مقصد داشته باشند . از اين رو ممكن است مترجم را در يافتن معادل در زبان مقصد براي اين گونه مفاهيم دچار مشكل كند .
در اين زمينه مي توان به نمونه هاي فراواني اشاره كرد كه در ترجمه انجيل به زبانهايي كه فرهنگي بسيار متفاوت با فرهنگ غربي دارند ، پيش آمده است . حتي برخي از كتابهاي مقدس ، مانند تورات ، متن اوليه و زبان اصلي خود را از دست داده اند . همين امر چه بسا باعث تحريف بسياري از مفاهيم و احكام آنها شده است . قرآن كريم اين مزيت را دراد كه متن اوليه به زبان اصلي بي كم و كاست حفظ شده است .

مساله اينجاست ـ با توجه به موارد مذكور ـ كه مترجم ، به ترجمه ارتباطي دست بزند يا ترجمه معنايي ؟ اگر اولي را مدنظر قرار دهد ، ترس از اشتباه و مجازات چه مي شود ؟ اگر دومي را در نظر داشته باشد با جذب و كشش خواننده خود چه مي كند ؟ زيرا همان طور كه ديده مي شود . بسياري از مراجعه كنندگان از ترجمه هاي موجود اظهار نارضايتي و ناخشنودي مي كنند !
بگو كه اگر انس و جن ، براي آوردن مانند اين قرآن گرد هم آيند هر چند از يكديگر پشتيباني كنند ( نمي توانند ) مانندش را بياورند. ( اسراء : 88 ).

از نقطه نظر ترجمه ، يك حقيقت غير قابل انكار در مورد قرآن وجود دارد و آن اين كه هيچ ترجمه اي از قرآن در هيچ زباني نمي تواند جاي خود قرآن را بگيرد.