ذوالكفل يكى از پيامبران بنى اسرائيل و فرزند ايوب است كه در روم سلطنت نيز داشت و چون مردم را به جهاد با دشمن دعوت كرد، بهانه هايى آوردند. بعضى از مفسران نيز ذوالكفل را لقب حزقيال دانسته و مفاد آيات 244 و 245 سوره بقره را بهاو مربوط مى دانند كه مى فرمايد:
قومى كه عده ايشان هزاران نفر بود از ترس مرگ خانه هاى خود را ترك كردند و خداوند ايشان را گفت: بميريد. سپس آنان را زنده ساخت. آرى خداوند بر مردم صاحب فضل است ولى بيشتر مردم نادانند.
برخى گفته اند، اين قوم از ترس جهادى كه پيغمبر زمان، ايشان را به آن دعوت كرده بود جلاى وطن كردند.(1)
برخى ديگر از مفسران وى را همان يوشع يا الياس و يا ذكريا دانسته اند.(2)
نام او در قرآن دو بار و آن هم همراه با مدحى آشكار آمده است:
«وَإِسْمعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَاالْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصّابِرِينَ * وَأَدْخَلْناهُمْ فِىرَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصّالِحِينَ»(3)
(و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را ياد كن كه همه از شكيبايان بودند. و آنان را در رحمت خود داخل نموديم، چرا كه ايشان از شايستگان بودند.)
«وَاذكُرْ إِسْمعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الأَخْيارِ»(4)
(و اسماعيل و يسع و ذوالكفل را به يادآور كه همه از نيكانند.)