بارها و بارها زندگی و روش و منش پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) را مطالعه کردم و هر بار که زندگی سراسر درس او را میخواندم؛ بیشتر به فکر فرو میرفتم.
آن حضرت نمونه انسانی کامل و الهی است که شایسته اسوه و الگو قرار گرفتن است.
از این رو، قرآن درباره او فرمود: (لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة)؛ همانا بر شما در سیره رسول خدا الگو و سرمشقی نیکو است.(سوره احزاب ،آیه 21)
واژه «اسوه» سه با در قرآن آمده است: دوبار در مورد حضرت ابراهیم(علیه السلام) (سوره ممتحنه،آیه4 و 6) و یک بار در مورد حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) به کار رفته است.
براساس آیه بالا،پیامر اعظم(ص) سرمشق و الگوی نیکو در امور دنیا و آخرت است.آن حضرت در ایمان و اخلاص،زهد و تقوا،صبر و استقامت،توکل و فداکاری،شجاعت و دلاوری،نظم و پاکیزگی،عبادت و خودسازی و در تمام کردارها و گفتارها کاملترین سرمش برای انسانها به شمار میرود.
رأفت پیامبر:
پیامبر اسلام اشتیاق فراوانی به هدایت بندگان خداوند داشت و از گمراهی آنان به شدت رنج میبرد.خداوند در این زمینه فرمود: )لقد جاءکم رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم)همانا پیامبری از خودتان آمد که رنج بردن شما بر او گران است و به»ایمان« و»نجات«شما بسیار حریص است.1
آن حضرت چنان به هدایت مردم حریص بود که احتمال میرفت حتی جان خود را در این راه از دست بدهد.از اینرو،این آیه نازل شد: )لعلک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین)؛شاید به خاطر آنکه آنها ایمان نیاوردند،خود را به هلاکت افکنی.2
روزی پیغمبر اکرم 12 درهم به حضرت علی(علیه السلام) داد تا پیراهنی برای او بخرد.امام علی(ع) پیراهنی را به همان قیمت خرید و به خانه بازگشت.حضرت رسول فرمود: اگر پیراهنی با قیمت کمتر میخریدی،بهتر بود.بیا با هم به بازار برویم و اگر صاحب جنس قبول کرد،جنس ارزان تری بخریم.حضرت رسول با مولای متقیان به سوی بازار راه افتادند.بعد از پس دادن پیراهن،در راه کنیزی را دیدند که میگریست.علّت را پرسیدند.گفت: مولای من چهار درهم به من داده بود تا چیزی بخرم،امّا من آن را گم کردم و اکنون میترسم که به خانه برگردم.پیامبر اکرم(ص) چهار درهم به او داد و آن گاه پیراهنی به قیمت چهار درهم خرید.هنگام بازگشت،برهنه ای را دیدند.لباس را به او بخشیدند و بار دیگر به بازار برگشتند و پیراهن دیگری خریدند.در راه بازگشت به منزل،دوباره همان کنیز را دیدند که ناراحت است و میگوید: چون برگشتن به خانه طول کشیده،می ترسم مرا بزنند. پیامبر همراه کنیز به منزل مولای او رفت،صاحب خانه به احترام تشریف فرمایی پیامبر اکرم(ص) کنیز را بخشید و او را آزاد کرد.رسول اکرم فرمود: چه دوازده درهم با برکتی بود که دو برهنه را پوشاند و یک نفر را آزاد کرد.3
غزالی میگوید: رسول خدا(ص) بخشنده ترین مردم بود.هرگز شبی نمیگذشت که درهم و دیناری نزد او بماند و اگر چیزی زیاد میآمد و تا شب کسی را نمییافت که به او ببخشد،به خانه نمیرفت تا آن را به مستحقّش برساند.از آنچه خداوند روزیاش کرده بود،بیش از آذوقه همان سال برنمیداشت و بقیه را در راه خدا مصرف میکرد.آذوقه او از میسّرترین چیزی بود که مییافت؛مانند خرما و جو.هرچه از او میخواستند،عطا میکرد.او با فقرا مینشست و با تهیدستان هم غذا میشد.4
نویسنده : مرضیه ارزانی