بشارت عیسی ـ علیه السلام ـ به آمدن پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ و مهدی ـ علیه السلام ـ
روزی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ از سرزمین اردن به طرف بیت المقدس میرفت، در مسیر راه به همراهان فرمود: در فلان جا الاغی همراه كرهاش میچرخد، آن را به این جا بیاورید. همراهان رفتند و الاغ را آوردند. عیسی ـ علیه السلام ـ بر آن سوار شد و به شهر اورشلیم وارد گردید و در آن جا از چند نفر كه بیماری سختی داشتند عیادت كرد و به اذن خدا به آنها شفا داد. سپس وارد بیت المقدس گردید، در آن جا بعضی از آن حضرت پرسیدند: «ای رسول خدا! به ما خبر بده كه پایان دنیا چگونه است و كی خواهد بود؟»
عیسی ـ علیه السلام ـ : «به شما خبر میدهم كه بعد از من پیامبری خواهد آمد كه نام او احمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ(1) است. یكی از فرزندان او (حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ) حجّت خدا بر انسانها خواهد بود. او قیام میكند و جهان را همان گونه كه پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد مینماید و من در زمان او از آسمان فرود میآیم و ظهور من، نشانه ظهور قیامت خواهد بود.»(2)
تبلیغات عیسی ـ علیه السلام ـ و افزایش پیروان او موجب شد كه یهودیان و روحانی نمایان یهود، كینه آن حضرت ـ علیه السلام ـ را به دل گرفتند و به فكر افتادند تا توطئه قتل آن بزرگ مرد را فراهم سازند. آنها برای اجرای اهداف شوم خود قیصر روم را تحریك كردند و به او گفتند اگر این وضع ادامه یابد، سلطنت تو واژگون خواهد شد. برای حفظ سلطنت خود چارهای جز كشتن عیسی ـ علیه السلام ـ نداری.
حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ از توطئه دشمن آگاه شد، مكان خود را با یاران مخصوصش عوض میكرد و در مخفیگاهها به سر میبرد تا از گزند دشمن محفوظ بماند.سرانجام یكی از یاران نزدیكش به نام «یهودا اسخریوطی» كه یكی از حواریون دوازده گانه آن حضرت بود، به خاطر سی پاره نقره كه دشمن به او رشوه داد، مكان عیسی ـ علیه السلام ـ را به دشمن نشان داد تا آن حضرت را دستگیر كرده و به دار زنند.(3) ولی خود او كه شباهت زیادی به عیسی ـ علیه السلام ـ داشت، به جای عیسی ـ علیه السلام ـ به دست یهود كشته شد و چاهی را كه كنده بود، خود در میان آن سقوط كرد، توضیح این كه:
عیسی ـ علیه السلام ـ با یاران مخصوصی به باغی وارد شد و در آن جا مخفی گردید، ولی بر اثر گزارش «یهودا» وقتی كه شب فرا رسید و هوا تاریك گردید، جاسوسان و جلّادان دشمن از در و دیوار باغ، وارد شدند و حواریون را احاطه كردند. وقتی كه حواریون خود را در خطر شدید دیدند، عیسی ـ علیه السلام ـ را تنها گذاشته و گریختند. در چنین لحظه خطرناك، خداوند عیسی ـ علیه السلام ـ را تنها نگذاشت، او را یاری كرد و وجودش را از چشم مهاجمان پوشانید، در نتیجه آن مردی را كه شباهت كامل به عیسی ـ علیه السلام ـ داشت. (یعنی همان یهودا اسخریوطی) به جای عیسی ـ علیه السلام ـ دستگیر كردند، آن مرد بر اثر وحشت و ناراحتی شدید، خود را باخت، دهانش لال شد و نتوانست خود را معرّفی كند. یهودا به دست جلادان به دار آویخته شد و اعدام گردید و به مكافات عمل خود رسید.
قیصر روم و وزیران و لشكریان پنداشتند، عیسی ـ علیه السلام ـ را كشتهاند، ولی به فرموده قرآن:
«ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ؛ نه عیسی ـ علیه السلام ـ را كشتند و نه به دار آویختند، ولی امر به آنها مشتبه شد.»(4[)
در جامعه منعكس شد كه عیسی ـ علیه السلام ـ اعدام گردید، حتی مسیحیان همین عقیده را دارند و شعار صلیب كه در تمام شؤون زندگی مسیحیان دیده میشود، براساس این اعتقاد است كه عیسی ـ علیه السلام ـ مصلوب شد یعنی به دار آویخته شد و به شهادت رسید.
ولی طبق نصّ صریح قرآن؛ «او كشته نشد و به دار آویخته نشد، بلكه خداوند او را زنده به سوی خود برد»(5) و هم اكنون زنده است و در آسمان به سر میبرد و هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) به زمین فرود خواهد آمد و پشت سر آن حضرت نماز میخواند.
پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در شب معراج، كه از مكّه به بیت المقدّس و از آن جا به آسمانها عروج كرد، با پیامبران و فرشتگان بسیار ملاقات و گفتگو نمود. از جمله: وقتی كه همراه جبرئیل وارد بیت المقدّس شد، ابراهیم و موسی و عیسی ـ علیهم السلام ـ در پیشاپیش پیامبران بسیار به استقبال آن حضرت آمدند، در آن جا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ جلو ایستاد و همه پیامبران از جمله ابراهیم، عیسی و موسی ـ علیهم السلام ـ به آن حضرت اقتدا كرده نماز جماعت خواندند.(6)
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مسیر خود پس از آن كه از آسمان اوّل دیدن كرد، به آسمان دوم عروج نمود. در آن جا چهره دو مردی كه كاملاً شباهت به هم داشتند، نظرش را جلب نمود، از جبرئیل پرسید: «اینها كیستند؟» جبرئیل عرض كرد: «اینها دو پسر خاله همدیگر، یحیی و عیسی ـ علیهما السلام ـ هستند، بر آنها سلام كن.»
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بر آنها سلام كرد، آنها نیز بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ سلام كردند و برای همدیگر از درگاه خدا طلب آمرزش نمودند. عیسی و یحیی ـ علیهما السلام ـ گفتند:
«مَرْحَباً بِالْاَخِ الصّالِحِ وَ النَّبِی الصّالِحِ؛ آفرین به برادر شایسته و پیامبر شایسته.»(7)