قصص قرآن

چكيده سازوكار گفتارى قرآن و دلالت هاى زبانى آن همواره از بحث هاى پرجاذبه و چالش برانگيز در ميان مفسّران از يك سو، و متكلمان و ساير دين پژوهان از سوى ديگر بوده است. اين بحث واجد مباحث مهمى است؛ از جمله اينكه آيا جملات و گزاره هاى قرآن همه ناظر به حقيقت است؟ اگر برخى تعابير قرآنى مجازگونه، نمادين و تمثيلى است، آيا اين مجازها تحويل پذير به واقع و حقيقت  است، يا خير؟
چكيده قرآن كتاب هدايت بشر در تمام اعصار است. سبك و سياق نوشتارى آن متفاوت از ديگر كتاب ها بوده و تعاليم خود را به منظور فهم همه انسان ها، گاه با زبان ادبى و هنرى در قالب مَثَل، قصّه، و... بيان نموده است. از ديدگاه برخى، يك چهارم قرآن و از نگاه بعضى ديگر، يك ششم آن در قالب داستان يا قصّه بيان شده و قريب به شصت مَثَل در آن وجود دارد.
چكيده اين مقاله پس از طرح ديدگاه شرق‌شناسان در باب اسطوره‌انگاري گزاره‌هاي تاريخي قرآن، به بررسي آن مي‌پردازد و با اشاره به برخي اشكال‌هاي اين نظريه، شواهد و دلايلي بر واقع‌نمايي گزاره‌هاي تاريخي قرآن ارائه مي‌دهد وبه اين نتيجه مي‌رسد كه نه تنها دليلي بر اسطوره‌انگاري گزاره‌هاي تاريخي قرآن وجود ندارد، بلكه شواهد و دلايل بيرون متني و درون متني بسياري بر واقع‌نمايي زبان قرآن در گزاره‌هاي تاريخي‌اش گواهي مي‌دهند.
(فاقصص القصص لعلهم يتفکرون).«پس، داستان بگو، داستاني تا که ايشان بينديشند (بيدار شوند).» (سوره اعراف ، آيه 176).
قصه، ابزاري براي هدايت و اتمام حجت قصه هاي قرآني، بخش زيادي از آيات قرآني را تشكيل مي دهد. اين بدان معناست كه قصه در حوزه هاي گوناگون آموزشي، تربيتي و هدايتي نقش بسيار تاثيرگذاري دارد.
داستان حضرت آدم در قرآن مواردی چون مقام خلیفة اللهی حضرت آدم و گفت وگوی خداوند با ملائکه و تعلیم اسما و دستور سجده و سجده فرشتگان و تمرد شیطان و ورود آدم به بهشت و فریبکاری شیطان و خروج آدم از بهشت را شامل می شود .
چكيده خداوند متعال در قرآن كريم براى القاى پيام ها و مقاصد الهى، آيات خود را بر اساس روش‏ها و قالب هاى گوناگونى نازل كرده است. براى مثال، اخلاق انبيا را به عنوان الگويى براى مخاطبان، تبيين می كند يا به اخبار و سرگذشت اقوام و ملل گذشته می پردازد. همچنين برخى از محاورات انبيا با سلاطين و حاكمان ستمگر را بيان می كند. يكى از قالب هايى كه بدين منظور، مكرّر در قرآن به كار رفته، قالب «قصّه» است. بخش قابل توجهى از آيات قرآن را قصص قرآنى به خود اختصاص داده است.
قال رسول ‏الله‏ صلى الله عليه وآله: «قيدوا العلم بالكتابه»: با نوشتن دانش را به بند كشيد و نگاه داريد. بشر نوشتن را با اختراع خط آغاز كرده است، پيش از آن قرنها بر وى و جهان اطرف او سپرى شده و رويدادهاى گوناگون از جنگ و صلح، پيروزى و شكست و تحولات ديگر بر وى گذشته است و او به علت عدم آشنايى با خط نتوانسته به آنها جاودانگى بخشد و آيندگان را از آن بهره ‏مند سازد.
از نگاه علامه طباطبايى در تفسير الميزان قصه  هاى قرآن حاوى حوادثى از گذشته است كه ذكر آنها مى ‏تواند وسيله هدايت انسان باشد . به همين روى بسا قسمت هاى يك قصه در مواضع مختلف قرآن پراكنده شده است . روش علامه در بيان داستانهاى قرآن چنين است كه آيات پراكنده مربوط را گردآورى مى ‏كند و صورت كامل آنها را ارايه می  نمايد . نيز چنانچه در روايات اطلاعاتى درباره داستانها آمده باشد و با قرآن و عقل و طبع سليم مخالفتى نداشته باشد، نقل آنها را بى ‏اشكال مى ‏شمارد .
قصه هاى قرآن كه به منظور عبرتآموزى و انسان سازى بيان شده, با داستان هاى ديگر, حتى با داستان هايى كه مفسران نقل كرده اند, تفاوت دارد.