نام حضرت ایوب ـ علیه السلام ـ چهار بار به عنوان یكی از پیامبران و بندگان صالح خدا ذكر شده است.(1)
گرچه طبق بعضی از روایات، ایوب از نوادگان یكی از مؤمنان به حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ بود(2) ولی از آیه 84 انعام استفاده میشود كه او از نوادههای حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ یا حضرت نوح ـ علیه السلام ـ میباشد.
علامه طبرسی در مجمع البیان، سلسله نسب حضرت ایوب ـ علیه السلام ـ را چنین ذكر نموده: «ایوب بن اموص بن رازج بن روم بن عیصا بن اسحاق بن ابراهیم ـ علیه السلام ـ»(3) بنابراین ایوب با پنج واسطه به حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ میرسد(4) و از سوی دیگر مادر ایوب ـ علیه السلام ـ، از نوادههای حضرت لوط ـ علیه السلام ـ بود.(5)
حضرت ایوب ـ علیه السلام ـ در سرزمین جابیه، یكی از نقاط معروف شام چشم به جهان گشود، و پس از بلوغ، از طرف خداوند به پیامبری مبعوث گردید تا مردم آن سرزمین را از بت پرستی و فساد به سوی خداپرستی و عدالت بكشاند، او 93 سال عمر كرد.
آن حضرت هفده سال مردم آن سرزمین را به سوی خدای یكتا دعوت كرد، هیچ كس جز سه نفر، به او ایمان نیاوردند.
او همسر با ایمان و بسیار مهربانی به نام «رُحْمه» داشت كه در سختترین شرایط، به ایوب ـ علیه السلام ـ خدمت كرد، و نسبت به او وفاداری نمود.
گرچه ایوب ـ علیه السلام ـ چندان در هدایت قوم خود توفیق نیافت، ولی خودسازی و صبر و استقامت او، همواره در تاریخ درس مقاومت و خودسازی به انسانها آموخته و میآموزد، و موجب نجات انسانها میشود.
حضرت ایوب ـ علیه السلام ـ بر اثر دامداری،دارای گوسفندان و شترها و گاوهای بسیار شد، و ثروت كلانی به دست آورد، به علاوه در توسعه كشاورزی كوشید، و دارای مزارع، باغها، ساربانان، چوپانان، غلامان و فرزندان بسیار گردید.
ولی همه تلاشهایش براساس عدالت بود، حقوق الهی و حقوق مردم را ادا میكرد، و همواره نعمتهای الهی را شكر مینمود، و هرگز امور مادی او را از عبادت الهی باز نداشت، اگر در انجام دو كار ناگزیر میشد، آن را كه برای بدنش دشوارتر و خشنتر بود برمیگزید، و همواره در كنار سفرهاش یتیمان حاضر بودند.
بعضی نوشتهاند: ایوب ـ علیه السلام ـ هفت پسر و سه دختر داشت، و دارای شش هزار شتر و چهارده هزار گوسفند، و هزار جفت گاو و هزار الاغ بود(6)
كوتاه سخن آن كه در میان انواع نعمتهای الهی از مادی و معنوی قرار داشت، و همواره شكر و سپاس الهی میگفت، و به عبادت خدا اشتغال داشت، و به مستمندان رسیدگی میكرد، و آن چه از وظایف و مسؤولیتهای دینی و انسانی بود، همه را به گونه شایسته انجام میداد.