عدل در قرآن

در قرآن کریم به مسئله «عدل و قسط» توجه وافری شده است. این حقیقت از دو جهت قابل بررسی است؛ یکی وجود آیات متعددی در مورد عادل بودن خداوند متعال و ظالم نبودن او، و دیگری آیاتی که متضمن فرمان به اجرای عدالت و نهی از ظلم می باشند. در این نوشتار به آیات هر دو دسته اشاره شده است.
كسانى كه در احكام و معارف اسلامى بحث مى‏ كنند در خلال بحث‏هاى خود بسيار به لفظ عدالت بر مى ‏خورند، و چه بسا در باره عدالت به تعريفات مختلف و تفسيرهاى گوناگونى كه ناشى از اختلاف مذاقهاى اهل بحث و مسلك‏هاى ايشان است برخورد مى ‏كنند، ليكن مذاقى كه در تعريف عدالت اختيار مى ‏كنيم بايد مذاقى باشد كه با كار ما كه تفسير قرآن است سازگار باشد.
احباط و تکفیر، چیزی شبیه جمع و تفریق بین اعمال است، یا به تعبیر دقیق تر و بهتر، تآثیر و تآثرات مختلفی است که اعمال و نتایج آن ها بر همدیگر دارند. در واقع، انسان، با یک عمل یک گام پیشرفت می کند و با عملی دیگر دو گام به عقب برمی گردد . از آیات "فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره" چنین فهمیده می شود که آیات فوق منافاتی بین احباط و تکفیر وجود ندارد.
خاستگاه پاداش و كيفر به روايت قرآن  قرآن كريم در بيان اثبات معارف، انديشه آدمي را در چارچوب اصطلاحات فلسفي و براهينِ دقيق و پر پيچ و خم محصور نمي سازد. هر چند در ارائه حقايق، اشاراتي دقيق داشته و خواص نيز از آن استفاده مي نمايند، ولي سبك عمومي استدلال و بيان الهي، توجه دادن انسان به فطرت و برانگيختن زمينه هاي فطري و توجه به خودشناسي و يا مظاهر طبيعت مي باشد. به طوري كه حقايقي همچون رستاخيز و پاداش و كيفر را به صورت يك حادثه طبيعي مطرح نموده و وجدانهاي پاك و به دور از غفلت را سيراب مي گرداند.
چكيده در اين مقاله مفهوم عدل، به معناي شامل و جامع آن كه زير بنا و اساس تمام تفكرات اسلامي است، تبيين شده و رابطه آن، باحق و حد آشكار مي‌گردد. مفهوم عدل، در خداوند متعال و نسبت انسان و نظام خلقت با مفهوم عدل، كالبد‌شكافي شده و عدل، مقام و رتبه‌اي قابل دستيابي براي انسان تبيين مي‌شود. در نهايت، جايگاه عدل جهان‌شمول مهدوي در نظام آفرينش و چگونگي آينده انسان و جهان در پرتو آن، تبيين خواهد شد.
آیات موضوع عدل: 1 - «شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَالمَلائِکَةُ وَ اُولُوا العِلْمِ قائِما بِالقِسْطِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ»(آل عمران: 18). 2 - «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَ أَنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبِیدِ»(آل عمران: 182). 3 - «إنَّ اللّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرا عَظِیما»(النساء: 40).
هدف اين مقاله پاسخ به يك رشته پرسشها است كه افراد ناآگاه و یا جسور، آن را به عنوان اعتراض بر عدل الهى مطرح مى ‏نمايند.
چكيده: قرآن كتابي است آسماني، كه دستورات زندگي، چگونه زيستن براي سعادت دنيا و آخرت در آن نهفته است و عدالت كه يكي از مفاهيم با ارزش اين كتاب مي باشد از آغاز خلقت تا ابد جايگاه ارزشي خود را نزد بشر حفظ كرده است ودقيقاً به خاطر ذات عدالت خواهانه آدمي كه ريشه در صفات پروردگار دارد انبياء الهي مبعوث شدند تا آدم سرگشته را به راه حق و برقراري عدل كه يكي از اصول اعتقادي و اصلي ترين اهداف پيامبران بود بازگردانند.
در آیات قرآن کریم، عادل بودن و قیام به عدل بعنوان یک صفت مثبت برای خداوند ذکر شده است، یعنی در قرآن تنها به تنزیه خداوند از ظلم و ستم در آیات قرآن قناعت نشده است بلکه به طور مستقیم نیز صفت عدالت برای خداوند اثبات شده است چنانکه می فرماید: «شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط؛ خدا و فرشتگان و دارندگان دانش گواهی می دهند که معبودی جز خدای یکتا که به پادارنده عدل است، نیست» (آل عمران/18) بنابراین از نظر اسلام، عدل الهی، حقیقی است و عدالت از صفاتی است که قطعا باید خداوند را به آن موصوف نمود.