چكيده:
انديشههاي سازگار و ناسازگار درباره اديان به ويژه اسلام مدتها است كه در حال ايجاد يا شكلپذيرياند. رشد جوامع غربي و تسلط آنها بر صنعت و فنآوري موجب گرديده است كشورهاي مسلمان در بعضي جهات با يكديگر همسو نباشند. اين پژوهش به بررسي ورود قرآن به غرب در زمان رنسانس نيز ميپردازد و در نهايت با بيان گوشهاي از نقش عظمت قرآن ـ منبع اصلي پيشرفت گروهي از انديشمندان صاحبنام جهان، علاوه بر مستشرقان ـ ميکوشد جوامع مسلمان را همسو و قرآن و دين اسلام را جهانيتر سازد.
قرآن كریم، كتاب آسمانی مسلمانان، خوان گستردهای است كه تمامی اقشار مختلف بشر از هر رنگ، نژاد، قوم و جغرافیایی میتوانند هر یك به میزان درك و معرفت خود از آن بهرهمند شوند. این ودیعه الهی به عنوان معجزه جاویدان آخرین پیامبر خدا و به عنوان اساسنامه زندگی بشر، داعیهدار برشمردن تمام نیازمندیهای انسان در كسب كمالات و معارف و رسیدن به سعادت دنیا و عقبی به شمار میرود.
هر چند كليسا رسماً به وحيانيت قرآن اعتراف نميكند و گاه كينهتوزيهايي هم نسبت به قرآن كريم در آثار نويسندگان و پژوهشگران مسيحي ديده ميشود،1 ولي با اينحال در ميان مسيحيان منصف و مطلع هميشه نشانههايي از احترام به اسلام و مقدسات مسلمين ديده ميشود؛ تا آنجا كه پاپ ژان پل دوم كه برخلاف پاپ فعلي، نسبت به اسلام ديدگاه احترامآميزي داشت، در هنگام دريافت نسخهاي از قرآن كريم بهعنوان هديه، آن را بوسيد و به اين كتاب مقدس اداي احترام كرد.
1.آلوارو ماچوردوم كومينز:
شاعر و نويسنده ومحقق اسپانيايي ميگويد: عدهاي از من خواستند بعضي از سورهاي قرآن را برايشان ترجمه كنم من هم سوره توحيد را انتخاب كردم كه از يگانگي خداوند ميگويد اين سوره و موسيقي آن، آنچنان زيبا بود كه براي من بسيار مهم بود. همچنين سوره فاتحه الكتاب را كه در باره جهاني بودن خداوند است، ترجمه كردم. به اينترتيب بود كه جهاني بودن و يگانگي خداوند مرا به اين نتيجه رساند كه اين دين مردميترين و منطقيترين دين براي از بين بردن ناآراميها و مشكلات جوانان امروزي است.
کینت گریک(دانشمند کمبریج انگلستان)
مسلمان نیستم تا بگویم قرآن کلام خدا است، ولی در مدت چهارده قرن که از آمدن آن می گذرد، هیچ کس نتوانسته است در زبان عربی کلامی بیاورد که با قرآن برابری کند، قرآن کتابی نیست که برای یک دوره به خصوص آمده باشد، کتابی است جاوید برای تمام اعصار و تا جهان است نوع بشر می تواند(و باید) قرآن را در متن زندگی خود قرار بدهد و بر طبق دستورهای آن رفتار نماید،
گرچه محتواى زيبا و سرشار از لطافت و معاني آيات قرآني، اين كتابِ مقدس را بينياز از تعريف ديگران ميكند، امّا از آنجا كه نگاه بيروني و قضاوت ديگران نيز خود شيريني و تأثيري ديگر دارد نمونههايي چند را بر ميشماريم:
1ـ «ارنست رنان» فرانسوى
مىگويد: «در کتابخانه شخصى من هزاران جلد کتاب سياسى، اجتماعى، ادبى و غيره وجود دارد که همه آنها را بيشتر از يک بار مطالعه نکردهام و چه بسا کتابهايى که فقط زينت کتابخانه من مى باشند ولى يک جلد کتاب است که هميشه مونس من است و هر وقت خسته مىشوم و مى خواهم درهايى از معانى و کمال بر روى من باز شود آن را مطالعه مى کنم و از مطالعه زياد آن خسته وملول نمىشوم. اين کتاب، قرآن کتاب آسمانى است.»
خداوند حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را پيامبري براي جهانيان قرارداد و فرمود: «وَ مَا أرْسَلْناكَ اِلّا رَحمَة لِلعَالَمين».[1] و ما نفرستاديم تو را مگر رحمتي براي جهانيان. او نه تنها پيامبري بهسوي صحرانشينان حجاز، بلكه پيامبري براي جهانيان از گذشتهها تا به امروز و فردا با همه پيشرفتها و آگاهيهاست.