مقدّمه
راه شناخت صحيح و كامل هر موضوعي، بهره گيري از منابع اطلاعاتي مطمئن است. فهم و تفسير درست آيات قرآن نيز منوط به بهره مندي از منابع تفسيري غني و اطمينان بخش است و در صورت بي توجهي به اين نكته، مفسّر به ورطه تفسير به رأي يا برداشت هاي ناروا خواهد افتاد و از بسياري نكات و مفاهيم ارزشمند قرآني، محروم مي ماند. در ميان منابع مختلف تفسير، منابع ادبي نقش و اهميت بسزايي در فهم درست و روا از آيات وحي به عهده دارند.
چكيده
اين مقاله پس از طرح ديدگاه شرقشناسان در باب اسطورهانگاري گزارههاي تاريخي قرآن، به بررسي آن ميپردازد و با اشاره به برخي اشكالهاي اين نظريه، شواهد و دلايلي بر واقعنمايي گزارههاي تاريخي قرآن ارائه ميدهد وبه اين نتيجه ميرسد كه نه تنها دليلي بر اسطورهانگاري گزارههاي تاريخي قرآن وجود ندارد، بلكه شواهد و دلايل بيرون متني و درون متني بسياري بر واقعنمايي زبان قرآن در گزارههاي تاريخياش گواهي ميدهند.
چکیده
اين مقاله به بررسی ديدگاه مستشرقان در مورد تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ، آداب و قوانین اعراب اختصاص دارد. نویسنده بعد از تبیین تاريخچه و شبهه مستشرقان، به خاستگاه شبهه ميپردازد و معتقد است قرآن سه نوع برخورد (انکاری، اثباتی و اصلاحی) با فرهنگ اعراب داشته. وي براي هر نوع مثالهایي ذکر ميکند و يادآور ميشود که قرآن از ابزار «گفتوگوي عرفی» برای انتقال مفاهیم الهی بهره برده است. نويسنده نتيجه ميگيرد كه قرآن از فرهنگ جاهلي متأثر نشده و دلايل و مثالهاي مستشرقان در اين مورد نقدپذير است.
وقتي موسيقي پخش مي شود، اين موسيقي به اصطلاح عملي اش با شما حرف نمي زند ولي حسي که هنرمند و گيرنده، هيچ يک نمي توانند اسمي برايش بگذارند، به صورت شهودي منتقل مي شود. هيچ وقت نمي توانيد حسي را که فضاي معماري در انسان ايجاد مي کند، در مقاله منتقل کنيد. چرا؟ چون معماري به هنر نزديک است. بنابراين، هنرمند در داستان، فضا درست مي کند تا مخاطب در آن فضا پيام را دريافت کند.
چكيده
فهم كتاب الهي ميطلبد كه زبان آن را بشناسيم. درباره زبان قران اختلاف نظر وجود دارد: زبان قرآن را برخي علمي وادبي و برخي رمزي و برخي ديگر عرفي دانستهاند؛ اما هيچ يك از آنها درست به نظر نميرسد؛ زيرا قرآن براي همه انسانها و همه زبانها آمدهاست؛ حال آنكه زبان علم و ادب و رمز به گروه خاصي تعلق دارد. زبان عرف نيز از مسامحه ومبالغه خالي نيست. به علاوه در قرآن واژههايي در معناهايي وراي فهم عرف به كار رفته است.
چکیده:
نویسنده، پس از بیان رویکردهاى گوناگون قرآن پژوهان غیر مسلمان نسبت به قرآن با عناوین: رویکرد تاریخى، زبان شناسانه، متنى، معنایى یا معنى شناسانه و اسطوره اى، به معرفى ایزوتسو به عنوان قرآن پژوهى که با رویکرد زبانشناختى به مطالعه قرآن روى آورده پرداخته است.
چکیده:
در میان معارف وسیع و بزرگ قرآن کریم، موضوعاتی هستند فراتر از حس و دریافتهای زمینی انسانها؛ که در اصطلاح قرآن، به آن «غیب» گفته میشود و راه دسترسی به آنها حواس ظاهری نیست. تمام این معارف در قالب الفاظی بیان شده است که همان زبان رایج مردمان بوده و آنان برای رفع و رجوع زندگی خود الفاظ را وضع کردهاند.
چکیده:
با بررسی برخی از آیات قرآن کریم می توان جایگزینی هر یک از فعل های ماضی، مضارع و امر را به جای دیگری دید. در برخورد با این پدیده صرفی ـ بلاغی، برخی از صاحبنظران، وجود و در واقع عطف فعل مغایر به دیگر افعال موجود در کلام را جایز می دانند. برخی دیگر نیز به تأویل فعل جایگزین شده می پردازند تا با دیگر افعال موجود در کلام همسو و مطابق گردد. اما به نظر می رسد بهکارگیری فعلی که با زمان دیگر افعال مورد استفاده در آیه یا مجموع سخن مطابقت ندارد، دارای نکته و دلالتی بلاغی است.
قرآن مجيد كه به منظور هدايت تمام انسان ها بر پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) نازل شده، كتابى است الهى و داراى مراتب كه مرتبه اعلايش، يعنى همان (ام الكتاب) نزد خداوند سبحان است: (و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم)(1)
با مطالعه و بررسى زبان قرآن مى توان به ارزش سبك يا معانى بلاغى آن، به گونه اى كه عيناً در اين متن آمده است، پى برد. در صورتى كه براى كسى جالب باشد، مى تواند در اين باره نيز به بحث و احتجاج بپردازد كه آيا قرآن، آن چنان كه مسلمانان مى انديشند، واجد جمال الهى هست يا نه؛