تمثیل در قرآن

چكيده سازوكار گفتارى قرآن و دلالت هاى زبانى آن همواره از بحث هاى پرجاذبه و چالش برانگيز در ميان مفسّران از يك سو، و متكلمان و ساير دين پژوهان از سوى ديگر بوده است. اين بحث واجد مباحث مهمى است؛ از جمله اينكه آيا جملات و گزاره هاى قرآن همه ناظر به حقيقت است؟ اگر برخى تعابير قرآنى مجازگونه، نمادين و تمثيلى است، آيا اين مجازها تحويل پذير به واقع و حقيقت  است، يا خير؟
چكيده قرآن كتاب هدايت بشر در تمام اعصار است. سبك و سياق نوشتارى آن متفاوت از ديگر كتاب ها بوده و تعاليم خود را به منظور فهم همه انسان ها، گاه با زبان ادبى و هنرى در قالب مَثَل، قصّه، و... بيان نموده است. از ديدگاه برخى، يك چهارم قرآن و از نگاه بعضى ديگر، يك ششم آن در قالب داستان يا قصّه بيان شده و قريب به شصت مَثَل در آن وجود دارد.
چکیده: امثال وحکم هر ملتی نشانگر غنای فرهنگی آن است وبررسی آن می تواند به شناخت شاخصه‌های فرهنگی آن ملت کمک شایانی کند. از آنجا که امثال وحکم رایج در هر قومی دارای اهداف اخلاقی و تربیتی می‌باشد، امثال وحکم در قرآن نیز حاوی آموزه‌های اخلاقی و پندهای فردی و اجتماعی است و به دلیل مشخصه‌های خاص خود، بسیار تأثیرگذارتر از کلام عادی عمل می‌کند؛ لذا بخش قابل توجهی از آیات قرآن به امثال قرآنی اختصاص یافته است.
از زبان نمادين، در عربى به «تمثيل» و در انگليسى، به «سمبوليك» ياد شده است. اما به نظر مى رسد به عنوان يك زبان نو به آن نگاه شده باشد. شاهد نو بودن آن، بازشناسى آن ـ البته نه به معناى به كارگيرى جديد آن به عنوان يك زبان ـ و ارائه نشدن تعريفى روشن و گويا ـ دست كم به استناد تحقيقاتى نه چندان دور و دراز نگارنده ـ از اين زبان است.
واژه قرآني "امثال" جمع مَثََل است و "مَثل" به معاني گوناگون زير آمده است: مانند، شبيه، صفت، گفتاري که ميان مردم شايع است و بدان مَثَل ميزنند، عبرت، پند و تنبيه از حال گذشتگان.1 1. ابن منظور؛ لسان العرب ماده«مثل»
قرآن كريم در مطرح كردن مسائل تربيتي و معارف بلند خود، گاهي از تمثيل و تشبيه استفاده مي كند و با تشبيه مسائل غيرحسي به امور حسي، به مطلب عينيت و تجسم مي بخشد تا فهم آن براي مخاطب آسان گردد.