آداب دوست و دوست یابی در قرآن : سوره آل عمران،آیه 103

دوستی در سایه لطف الهی[سوره آل عمران: آيه 103]

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد؛ و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد: آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد، پس ميان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شديد؛ و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد. اين گونه، خداوند نشانه‌هاى خود را براى شما روشن مى‌كند، باشد كه شما راه يابيد.(فولادوند)

*********************************************************

آداب دوستی؛ دوستی در سایه لطف الهی: سوره آل عمران، آیه 103 
 
1- آلاء الرحمن
4- الميزان 
9.ترجمه تفسير الكاشف
***ترجمه اسباب نزول
5- ترجمه الميزان
10- تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفین
2- أطيب البيان في تفسير القرآن
6- مجمع البيان
11- تفسير نمونه
3- التفسير الصافي
7- ترجمه مجمع البيان 
12- تفسير نور
*** التبيان في تفسير القرآن
8- تفسير الكاشف

13-مخزن العرفان

*************************************************************

1- آلاء الرحمن في تفسير القرآن(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

فَأَلَّفَ‏ اللّه ببركة الإسلام و الرسول بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ عليكم بهذا التأليف إِخْواناً كعادة الاخوان الاشقاء في كونكم يدا واحدة بقلوب مؤتلفة

 

2-اطيب البيان فى تفسير القرآن(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ذكر نعمة باداء شكر نعمت است، و مراتب شكر بسيار است و يكى از مراتب آن صرف در آنچه مقصود و منظور الهى است، و مراد از اين نعمة همان تأليف قلوب است و عدم اختلاف بقرينه

إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً و عداوت اوس و خزرج و عداوت قبائل مشركين با يكديگر و اهل مكه با اهل مدينه و خونريزى‏ها كه در ميانه آنها بود.
فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ يكى از معجزات بزرگ پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم همين تأليف قلوب بود كه از تحت قدرت بشر خارج بود چنانچه مي فرمايد لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ انفال آيه 64

فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً اصباح بمعنى شب را بروز آوردن است كنايه از اينكه از شب تاريك ظلمانى عناد و خونريزى نجات و بصبح روشن محبت و الفت و وداد رسيديد و سبب آن نعمت و تفضل خداوند و عناية پروردگار بود.
و تعبير باخوان بمعنى برادرى اشاره باينست كه ديگر آن را در عرض خود مى‏ بيند و تعبير نفرمود به  پدر و فرزند كه يكى بر يكى برترى داشته باشد برادرى برابرى است چنانچه مي فرمايد إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ حجرات آيه 10.
و در حديث نبوى صلّى اللَّه عليه و آله سلّم در وسائل از گنج كراجكى در باب حقوق مؤمن مي فرمايد
(للمؤمن على اخيه ثلاثون حقا)
تا آنجايى كه مي فرمايد
(يحب له ما يحبّ لنفسه و يكره له ما يكره لنفسه).
و در حديث ديگر مي فرمايد
(المؤمن اخو المؤمن)
چنانچه دين را هم تعبير باخ كرده ‏اند مي فرمايد
(اخوك دينك فاحتط لدينك ما شئت)
و همين نحو كه برادر باعث قوّت قلب و ظهر برادر است مؤمنين هم باعث تقويت يكديگر باشند كه اگر اتفاق و اتحاد و الفت و محبت داشته باشند هيچ قوّة و نيرويى نمي تواند با آنها مقاومت كند و اگر تفرقه و دوئيّت بين آنها ايجاد شد هر ضعيفى بر آنها چيره خواهد شد.

 

3-تفسير الصافي(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً في الجاهلية متقاتلين فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ بالإسلام فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً متحابين مجتمعين على الاخوة في اللَّه تعالى قيل كان الأوس و الخزرج أخوين لأبوين فوقع بين أولادهما العداوة و تطاولت الحروب مائة و عشرين سنة حتى أطفأها اللَّه تعالى بالإسلام و ألّف بينهم برسوله‏

 

4- الميزان(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

و لعل الوجه في ذكر أن هذا المذكور نعمة (نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ) هو الإشارة إلى ما ذكرناه أي إن الدليل على ما ندبناكم إليه من الاتحاد و الاجتماع هو ما شاهدتموه من مرارة العداوة و حلاوة المحبة و الألفة و الأخوة و الإشراف على حفرة النار و التخلص منها، و إنما نذكركم بهذا الدليل لا لأن علينا أن نؤيد قولنا بما لولاه لم يكن حقا فإنما قولنا حق سواء دللنا عليه أو لا، بل لأن تعلموا أن ذلك نعمة منا عليكم فتعرفوا أن في هذا الاجتماع كسائر ما نندبكم إليه سعادتكم و راحتكم و مفازتكم.

.................

و في قوله: فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً تكرار للامتنان الذي يدل عليه قوله:

وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ، و المراد بالنعمة هو التأليف فالمراد بالأخوة التي توجده و تحققه هذه النعمة أيضا تألف القلوب فالأخوة هاهنا حقيقة ادعائية.
و يمكن أن يكون إشارة إلى ما يشتمل عليه قوله: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» الآية: الحجرات- 10، من تشريع الأخوة بينهم فإن بين المؤمنين أخوة مشرعة تتعلق بها حقوق هامة.

 

5- ترجمه الميزان(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

" اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ" اشاره به همين معنايى باشد كه ما خاطرنشان ساختيم يعنى خواسته باشد بفرمايد، اگر شما را به اعتصام و عدم تفرقه مى ‏خوانيم بى‏ دليل نيست. دليل بر اينكه شما را بدان دعوت كرده‏ ايم، همين است كه خود به چشم خود ثمرات اتحاد و اجتماع و تلخى عداوت و حلاوت محبت و الفت و برادرى را چشيديد و در اثر تفرقه در لبه پرتگاه آتش رفتيد و در اثر اتحاد و الفت از آتش نجات يافتيد، و اگر ما اين دليل را به رخ شما مى ‏كشيم، نه از اين باب است كه بر خود واجب مى ‏دانيم هر چه مى‏ گوئيم، دليلش را هم ذكر بكنيم و اگر ذكر نكنيم دليل بر اين است كه گفتارمان حق نبوده، نه، گفتار ما هميشه حق است، چه دليلش را هم ذكر بكنيم و چه نكنيم بلكه از اين باب است كه بدانيد اين تمسك به حبل اللَّه و اتحاد شما نعمتى است از ناحيه ما و در نتيجه متوجه شويد كه تمامى دستوراتى كه ما به شما مى دهيم،همه ‏اش مثل اين دستور به نفع شما است و سعادت و راحت و رستگارى شما را تامين مى ‏كند.

در جمله:" فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً ..." دوباره كلمه" نعمت" را ذكر كرد، براى اين بود كه به امتنانى اشاره كرده باشد كه جمله:" اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ..." بر آن دلالت داشت و مراد از" نعمت" همان الفتى است كه نام برد پس مراد به اخوتى هم كه اين نعمت آن را محقق ساخته نيز همان تالف قلوب است. پس اخوت در اينجا حقيقتى ادعايى است نه واقعى، چون برادرى واقعى عبارت است از شركت دو نفر يا بيشتر در پدر و مادر واحد.(و يا پدر واحد يا مادر واحد).و نيز ممكن است اشاره باشد به اخوتى كه در آيه:" إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ"  كه حقيقتى است اعتبارى، زيرا در اين آيه، خداى تعالى برادرى را در ميان مؤمنين تشريع كرده و آثار و حقوق مهمى بر آن مترتب كرده است.

 

6-مجمع البيان في تفسير القرآن(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

«وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ»
قيل أراد ما كان بين الأوس و الخزرج من الحروب التي تطاولت مائة و عشرين سنة إلى أن ألف الله بين قلوبهم بالإسلام فزالت تلك الأحقاد عن ابن عباس و قيل هو ما كان بين مشركي العرب من الطوائل عن الحسن و المعنى احفظوا نعمة الله و منته عليكم بالإسلام و بالائتلاف و رفع ما كان بينكم من التنازع و الاختلاف فهذا هو النفع الحاصل لكم في العاجل مع ما أعد لكم من الثواب الجزيل في الأجل «إِذْ كُنْتُمْ‏أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ» بجمعكم على الإسلام و رفع البغضاء و الشحناء عن قلوبكم «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ» أي بنعمة الله «إِخْواناً» متواصلين و أحبابا متحابين بعد أن كنتم متحاربين متعادين و صرتم بحيث يقصد كل واحد منكم مراد الآخرين لأن أصل الأخ من توخيت الشي‏ء إذا قصدته و طلبته‏

 

7- ترجمه مجمع البيان(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ: «نعمت حق را كه بين دلهايتان پس از دشمنى الفت انداخت بخاطر داشته باشيد» گفته ‏اند: مراد آيه شريفه جنگهايى بود كه 120 سال بين اوس و خزرج طول كشيده بود تا وقتى كه خداوند بوسيله اسلام بين دلهاى ايشان الفت انداخت و كينه ‏هاى گذشته را نابود ساخت (از ابن عباس).

گفته ‏اند: مراد جنگ‏هاى طولانى است كه ميان مشركان عرب وجود داشت (از حسن) و مراد و معنى آيه اينست كه منت و نعمتهاى خدا را بوسيله اسلام و ائتلاف و رفع نزاعهاى موجود بين خودتان حفظ كنيد و نفع اينكار در همين دنيا بشما بر مي گردد علاوه بر ثواب جزيلى كه در آخرت نصيب شما خواهد شد، كه دشمن هم بوديد و بين دلهايتان الفت انداخت به اينكه شما را اطراف پرچم اسلام گرد آورد و بغض و كينه ‏ها را از قلوبتان برداشت.
فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً: يعنى بنعمت خدايى.
إِخْواناً: برادران يكديگر و دوستان صميمى پس از آنكه با هم دشمن خونين و با هم بجنگ بوديد و پس از آن چنان گشتيد كه هر كدام مراد (و محبوب) ديگرى شديد. زيرا اصل (اخ) بمعنى قصد و طلب و اراده چيزى كردن است.

 

8- تفسير الكاشف(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

(وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً). يذكّر اللّه المسلمين الأول بما كانوا عليه من الإحن و البغضاء و الحروب‏ المتطاولة، و منها الحرب بين الأوس و الخزرج التي امتدت 120 سنة- كما في تفسير الطبري- فألف اللّه بين قلوبهم ببركة الإسلام، حتى صاروا إخوانا في اللّه متراحمين متناصحين. قال جعفر بن أبي طالب في حديثه إلى النجاشي:
«كنا قوما أهل جاهلية، نعبد الأصنام، و نأكل الميتة، و نأتي الفواحش، و نقطع الأرحام، و نسي‏ء الجوار، و يأكل القوي منا الضعيف، فكنا على ذلك حتى بعث اللّه إلينا رسولا منا، نعرف نسبه و صدقه و أمانته و عفافه، فدعانا الى اللّه لنوحده و نعبده، و نخلع ما كان يعبد آباؤنا من دونه من الحجارة و الأوثان، و أمرنا بصدق الحديث، و أداء الأمانة، و صلة الرحم، و حسن الجوار، و الكف عن المحارم و الدماء، و نهانا عن الفواحش، و قول الزور، و أكل مال اليتيم، و قذف المحصنات، و أمرنا أن نعبد اللّه، و لا نشرك به شيئا، و أمرنا بالصلاة و الزكاة و الصيام».

 

9.ترجمه تفسير كاشف(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً.
خداوند به مسلمانان صدر اسلام، كينه ‏ها و دشمنى‏ها و جنگ‏هاى طولانى را يادآور مى‏ شود. از آن جمله، جنگ ميان اوس و خزرج است كه 120 سال- چنان‏كه در تفسير طبرى آمده است- طول كشيده بود. خداوند به بركت اسلام، دل‏هاى اين دو قبيله را به يكديگر مهربان ساخت، تا آن‏جا كه برادران الهى شدند و براى يكديگر دلسوزى كرده، خيرخواه يكديگر شدند. جعفر بن ابى طالب در سخنان خود خطاب به نجاشى چنين گفت:
«ما قومى بوديم كه در جاهليّت به سر مى ‏برديم، بت‏ها را مى ‏پرستيديم، لاشه مردار مى‏ خورديم، كارهاى زشت انجام مى‏ داديم، قطع رحم مى‏ كرديم، حقّ همجوارى را رعايت نمى‏ كرديم، نيرومند ما حقّ ضعيف را مى ‏خورد. ما همچنان در اين وضعيّت بوديم تا اين‏كه خداوند، پيامبرى را از خود ما به سوى ما فرستاد؛ پيامبرى كه ما دودمان، صداقت، امانت و پاكدامنى او را مى ‏شناختيم. اين پيامبر، ما را به توحيد و پرستش خداوند فراخواند. او از ما خواست تا بت‏ها و سنگ‏هايى را كه پدران ما پرستش مى‏ كردند، كنار بگذاريم. او به ما دستور داد تا راستگويى، امانت‏دارى، صله رحم، خوشرفتارى با همسايگان را پيشه خود كنيم و از محرّمات و ريختن خون ديگران خوددارى ورزيم. همچنين پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ما را كارهاى زشت، سخن دروغ، خوردن مال يتيم و نسبت دادن زنا به زن‏هاى شوهردار، نهى كرد. به ما دستور داد كه خدا را بپرستيم و براى او شريك قرار ندهيم، نماز بخوانيم، زكات بدهيم و روزه بگيريم».

 

10-تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

 وَ اذْكُرُوا و ياد كنيد نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ نعمتهاى خدا را كه بر شما لطف فرموده و از جمله آن‏ هدايتست و توفيق باتباع حق و تمسك بدين اسلام كه مؤدى بتالف است و زوال غل و قوله إِذْ كُنْتُمْ متعلق است با ذكروا يعنى ياد نعمت خدا كنيد در وقتى كه بوديد شما أَعْداءً دشمنان در زمان جاهليت فَأَلَّفَ پس خدا پيوند و الفت داد يعنى قذف محبت كرد بَيْنَ قُلُوبِكُمْ در ميان دلهاى شما و رفع تنازع و اختلاف كرد و الفت داد ميان شما ببركت اسلام و ميمنت خدمت سيد انام عليه الصلوات و السلام فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ پس گشتيد برحمت خدا إِخْواناً برادران يكديگر يعنى محبان و دوستان همه مجتمع بر اخوت در دين خدا مراد آنست كه برادران دينى يكديگر شديد و منتظم و مرتبط بهم و در مجمع گفته كه اخ در اصل لغة بمعنى قصد است مأخوذ از (توخيت الشي‏ء اذا قصدته و طلبته) يعنى هر يك قصد مراد يكديگر كرديد و اطاعت يكديگر نموديد

 

11-تفسير نمونه(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

دشمنان ديروز و برادران امروز

وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً سپس قرآن بنعمت بزرگ اتحاد و برادرى اشاره كرده و مسلمانان را بتفكر در وضع اندوهبار گذشته، و مقايسه آن" پراكندگى" با اين" وحدت" دعوت مى‏ كند، و مى‏ گويد:" فراموش نكنيد كه در گذشته چگونه با هم دشمن بوديد ولى خداوند در پرتو اسلام و ايمان دلهاى شما را به هم مربوط ساخت، و شما دشمنان ديروز، برادران امروز شديد" و جالب توجه اينكه كلمه" نعمت" را دو بار در اين‏جمله تكرار كرده و به اين طريق اهميت موهبت اتفاق و برادرى را گوش زد مى ‏كند.
نكته ديگر اينكه مسئله تاليف قلوب مؤمنان را به خود نسبت داده، مى ‏گويد:
خدا در ميان دلهاى شما الفت ايجاد كرد و با اين تعبير، اشاره به يك معجزه اجتماعى اسلام شده، زيرا اگر سابقه دشمنى و عداوت پيشين عرب را درست دقت كنيم كه چگونه كينه‏ هاى ريشه ‏دار در طول سالهاى متمادى در دلهاى آنها انباشته شده بود، و چگونه يك موضوع جزئى و ساده كافى بود آتش جنگ خونينى در ميان آنها بيفروزد مخصوصا با توجه به اينكه مردم نادان و بى ‏سواد و نيمه وحشى معمولا افرادى لجوج و انعطاف ‏ناپذيرند، و به آسانى حاضر به فراموش كردن كوچكترين مسائل گذشته نيستند، در اين صورت اهميت اين" معجزه بزرگ اجتماعى" اسلام آشكار مى‏ شود، و ثابت مى‏ گردد كه از طرق عادى و معمولى امكان‏پذير نبود كه در طى چند سال، از چنان ملت پراكنده و كينه‏ توز و نادان و بى خبر، ملتى واحد و متحد و برادر بسازند.

 

12-تفسیر نور(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

ايجاد الفت ميان دلها تنها به دست خداست. «فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ» قرآن خطاب به پيامبر مى ‏فرمايد: «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ» «انفال، 63.» اگر همه‏ ى سرمايه‏ هاى زمين را خرج كنى نمى ‏توانى بدون خواست او بين دلها ايجاد الفت نمايى.
تفرقه، در رديف عذاب‏ها و مجازات‏هاى الهى است. همچنين در اسلام دروغ گفتن براى ايجاد وحدت، جايز و راست گفتنِ تفرقه‏انگيز، حرام است.

پيام‏ها:
...........
1- از بركات و خدمات اسلام غافل نشويد. «إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ»
2- وحدت، عامل اخوّت است. «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً»
3- اتّحاد، از نعمت‏هاى بزرگ الهى است. «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ»

 

13-تفسير مخزن العرفان(ذیل آیه103 سوره آل عمران )

وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً آيه مؤمنين را بزمان جاهليت و بربريتشان يادآورى مي كند كه ياد كنيد زمانى را كه با هم دشمن بوديد و با يكديگر ضديت مي نموديد تا اينكه بنور اسلام خداوند شما را روشن گردانيد و اين از بالاترين نعمتهاى خدا است كه موفق گردانيد شما را بر قبول ايمان و از بركت اسلام دشمنى شما تبديل بدوستى گرديد و تفرق شما تبديل باتفاق و يگانگى گرديد و بين شما اخوت و برادرى ايجاد گردانيد.
در حديث مشهور حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله بين اصحاب اخوت و برادرى انداخت و هر يك را با ديگرى برادر گردانيد و على بن أبي طالب عليه السّلام را با خودش برادر كرد اين است كه يكى از القاب على [ع‏] را اخو الرسول گويند و معلوم است غرض حضرت همان اتفاق جامعه اسلام بود و اتحاد و يگانگى بين مؤمنين كه يكى از نعمتهاى بزرگ خداوندى بشمار ميرود.