آسمان های هفت گانه در قرآن

آسمان های هفت گانه

برای آنکه مقصود از هفت آسمان روشن شود، لازم است چند نکته را بیان کنیم:

نکته اول: در قرآن کریم، هفت مورد به صراحت[۱] و دو مورد به کنایه[۲] سخن از آسمان های هفت گانه و در یک مورد نیز  ظاهراً سخن از زمین های هفت گانه آمده است.[۳]

نکته دوم: «سماء» در لغت از ریشه «سموّ» به معنای بلندی است،[۴] حتی برخی لغویین ادعا کردند هر بالایی نسبت به پایین آن آسمان و هر پایین نسبت به بالای آن زمین است.[۵]

نکته سوم: کلمه «سماء» و مشتقات آن در قرآن کریم سیصد و ده بار آمده که در دو مفهوم بکار رفته است:

 

الف. آسمان مادی

قرآن کریم در بسیاری از موارد واژه سماء (آسمان) را در معنای مادی آن بکار برده است که مصادیق و معانی متعددی از آن اراده می شود از جمله:

٫۱ آسمان به معنای جهت بالا «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» «مانند درخت پر برکت و پاکیزه که ریشه آن در زمین ثابت و محکم است و شاخه های آن به آسمان کشیده شده است».[۶]

٫۲ آسمان به معنای جوّ اطراف زمین: «و نزلنا من السماء ماءً مبارکاً» « و از آسمان آب مبارکی را فرو فرستادیم».[۷]

٫۳ آسمان به معنای مکان سیارات و ستارگان: «بزرگوار آن خدایی که در آسمان برج ها مقرر داشته و در آن چراغ روشن خورشید و ماه تابان را روشن ساخت».[۸]

 

ب. آسمان به معنای معنوی:

قرآن کریم در بسیاری از موارد واژه سماء (آسمان) را به معنای معنوی آن بکار برده است که از آن نیز مصادیق و معانی متعددی اراده می شود از جمله:

٫۱ آسمان به معنای مقام قرب و مقام حضور که محل تدبیر امور عالم است: «اوست که امر عالم را از آسمان بسوی زمین تدبیر می‎کند».[۹]

٫۲ آسمان به معنای موجود عالی و حقیقی:[۱۰] «روزی تان و آن چه به شما وعده داده می شود در آسمان قرار دارد».[۱۱]

نکته چهارم: مقصود از سبع (هفت) چیست؟

کلمه سبع (هفت) در عربی به دو صورت به کار می رود.

الف. هفت به معنای عدد مشخص و معین که در ریاضیات به کار می رود.

ب. هفت به معنای نماد کثرت؛ چرا که گاهی در عرب کلمه «هفت» به کار می‎رود و معنای کنائی آن (تعداد زیاد و کثیر) مراد است.

نکته پنجم: مقصود قرآن از واژه «هفت آسمان»

مفسرین درباره واژه «هفت آسمان» چندین احتمال داده اند:

الف: هفت به معنای عدد حقیقی باشد که در این صورت این احتمالات متصور است.

٫۱ هفت آسمان پر از ستاره و سیاره که هر یک مثل آسمان کره خاکی زمین می باشند.[۱۲] احتمال وجود هفت جهان مشابه که هنوز کشف نشده است، وجود دارد.

٫۲ هفت مقام قرب و حضور و موجود عالی معنوی (هفت آسمان) در مقابل هفت مرتبه پست وجودی طبیعت.[۱۳]

ب. هفت، به معنای کثرت باشد که در این صورت احتمالات زیر متصور است:

٫۱ آسمان های زیادی (مجموعه کرات و سیارات و…) خلق کرد. و زمین های زیادی (کره های خاکی مشابه زمین) خلق کرد. که همه آنها در فضا شناور و معلق هستند.

٫۲ تعداد زیادی از طبقات جوّ آسمان را خلق کرد و تعداد زیادی از طبقات داخلی زمین یا قطعات زمین و اقلیم ها را خلق کرد.

٫۳ مراتب معنوی و مقامات قرب و حضور و موجودات عالی بسیاری خلق کرد.

نتیجه این که با توجه به عدم شناخت و اطلاع کافی ما از  معنای هفت آسمان در قرآن و با توجه به ابهاماتی که در مورد آسمان و کهکشان ها از نظر علمی وجود دارد؛ نمی توان درباره آن نظر قطعی داد و همه نظریات به صورت احتمال و گمان مطرح می شود.[۱۴] امّا نباید از این نکته غافل شویم که هدف قرآن هدایت معنوی و تربیتی بشر است و اشاره قرآن به مواردی از قبیل هفت آسمان و زمین، حرکت خورشید و زمین و… علاوه بر حقانیت آنها، نشان از قدرت لایزال او و هموار نمودن راه خداشناسی و آماده کردن زمینه تفکر و تدبر در آفرینش است. همچنین بعضی از مطالب علمی قرآن نیازمند به زمان و اثبات علم تجربی می‌باشد اگر علوم در مسائل علمی قرآنی نظریه ای نداد، دلیل بر باطل بودن نظریه قرآن نیست.

 

معنای هفت آسمان در قرآن

آسمان یا سماء و خلقت و جایگاه والای آن در نظام هستی یکی از مفاهیم مهم قرآنی است. با دقت در آیات قرآن در مورد سماء با خصوصیات ویژه ای مواجه می شویم. از جمله اینکه خیرات و برکات از آسمان نازل می شود و در های آسمان برای برخی گشوده می شود. و آنچه از خیرات که وعده شده است در آسمان است[۱۶]. همچنین در برخی آیات هشدار داده شده است که : «اَاَمنتُم مَن فی السماء… »؛ آیا  از کسی که در آسمان است در امان هستید[۱۷].

مجموعۀ این آیات، همچنین روایات فراوانی که در مورد آسمان وارد شده است نشان می دهد که آسمان امری فراتر از شناختهای محدود بشری است.

بر اساس صریح آیات قرآنی تمامی سیارات و اجرام سماوی و کهکشانها تنها زینت های آسمان دنیا (آسمان اول) محسوب می شوند[۱۸]که ما از درک همین آسمان هم عاجزیم حال آنکه آسمان خود هفت طبقه و هفت مرتبه را شامل است که آسمان های بالاتر هرچه باشند،  غیر از این محدوده و مرتبه ای هستند که برای آسمان اول تعریف شده است.

با توجه به اینکه در آیات و روایات آمده که آسمانها منزلگاه ملائکه است، و یا ملائکه از آسمان نازل مى‏شوند، و امر خداى تعالى را با خود به زمین مى‏آورند یا اینکه آسمان درهایى دارد، که براى کفار باز نمى‏شود و مطالبی دیگر و از طرفی می دانیم که ملائکه از نور خلق شده اند و موجوداتی نوری هستند، بنابراین می توان نتیجه گرفت که خلقت آسمانها و آسمانیان هیچ شباهت و ربطى با نظام جارى در زمین ندارد[۱۹].

به این ترتیب می توان گفت که آسمان، جهان هستی را در برگرفته که البته یکی نیست بلکه  هفت آسمان می باشد که نزدیک ترین آسمان که موسوم به آسمان دنیا است در مقابل دیدگان ما قرار دارد که مزین به کرات و کهکشانها ست.

می توان جهان هستی را همچون گردویی مجسم ساخت که هفت پوسته دارد که در فاصلۀ بین پوسته هایش هریک جهانی دگر است و جهانی که ما در آن قرار داریم یعنی جهان ارض (عالم خاکی با همه کراتش) به مثابۀ مغز این گردو می باشد که ثقیل ترین و مادی ترین جنبه این جهان است که در مرکز هفت جهان تو در تو قرار گرفته است. بنابراین، زمین و منظومه شمسی و کل ستارگان و کهکشان ها در درون هسته جهان واقع شده اند که در قرآن عالم ارض نامیده شده (که منظور همان عالم ماده است). و شش جهان دیگر در طبقات فوقانی ما قرار دارند که در فرهنگ اسلامی موسوم به ملکوت و جبروت و لاهوت و غیره می باشد.

قرآن کریم در این مورد می فرماید:
«فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی‏ یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى‏ فی‏ کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیم‏»[۲۰]؛ پس آنها را هفت آسمان در دو روز قرار داد و در هر آسمانی امر آن آسمان را وحی نمود و آسمان دنیا را با چراغهایی( ستارگان) زینت بخشیدیم و حفظ کردیم . این است تقدیر خداوند توانا و دانا.

با این حال برخی از قدما خواسته اند هفت آسمان در قرآن را با هفت مرتبه از کواکب که برگرفته از هیئت قدیم (هیئت بطلمیوس) است تفسیر کنند ولی این مطلب با مطالب قرآنی مطابقت ندارد چو ن هفت آسمانی که در قرآن ذکر شده به گونه ای است که تمامی ستارگان و سیارات، تنها در مرتبه اول آن (سماء الدنیا ) واقع شده اند.

از طرفی دیدگاه عرفانی در مورد “افلاک ِنه گانه” که آنها را عوالمی اثیری می دانند (به خلاف تفسیر صرفاً مادی از کواکب سبعه)، از جهاتی مشابهت به مراتب بالاتری دارد که در قرآن در مورد هفت آسمان مطرح شده اند.

در مورد جمع بین نظریه قدما در مورد افلاک و مقایسه آن با هفت آسمان در قرآن به نظر می رسد که در هر دوره ای، خواسته یا ناخواسته عده ای تلاش کرده اند که این حقیقت قرآنی را بر علم و دانش آن روز منطبق کنند که این امر برخی تفاسیر مادی را در این زمینه در پی داشته است. از همین روی در تفاسیر قدما هم سعی شده است که هفت آسمان قرآن بر اساس هیئت قدیم تفسیر شود ولی این مطلب با ظاهر قرآن منافات دارد.

از طرفی برخی از عرفا در بیانات خود در تفسیر هفت آسمان طریقه ای مستقل از طریقۀ هیئت قدیم را پیش روی گرفته و هفت آسمان را به عوالمی روحی تفسیر کرده اند. از جمله ابن عربی مراد از هفت آسمان در قرآن را چنین بیان کرده است:
« هفت آسمان، اشاره به عالم روحانیات دارد که اولین آن عالم ملکوت ارضیه است و قوای نفسانیه و جن و دومین آن عالم نفس است و سوم عالم قلب و چهارم عالم عقل و پنجم عالم سرّ و ششم عالم روح و هفتم عالم خفاء. و امیر المومنین (ع) به همین مطلب اشاره دارد ، آنجا که می فرماید: من بر راه های آسمان آگاه تر از راه های زمین هستم»[۲۱].

 

پی نوشت:

[۱] بقره، ۲۹ ؛ اسراء، ۴۴ ؛ مؤمنون، ۸۶ ؛ فصلت، ۱۲٫

[۲] ملک، ۳ ؛ نوح، ۱۵٫

[۳] طلاق، ۱۲«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ»[۳] «خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را، فرمان او پیوسته در میان آنها فرود می آید».

[۴] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، (انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چ ۱، تهران، ۱۳۷۱ش) ج ۵، ص ۲۵۴٫

[۵] مفردات، راغب اصفهانی، المکتبه الرضویه، تهران، ۱۳۳۲ ش، ماده سماء

[۶] ابراهیم، ۲۴٫

[۷] ق، ۹٫

[۸] «تبارک الذی جعل فی السماء بروجاً و جعل فیها سراجاً و قمرا منیراً» (فرقان، ۶۱)

[۹] «یدبّر الامر من السماء الی الارض» (سجده، ۵)

[۱۰] ر.ک: معارف قرآن، استاد مصباح یزدی، (انتشارات در راه حق، قم، ۱۳۶۷ ش)، ص ۲۳۴؛ و ر.ک: پژوهش در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمد علی رضایی اصفهانی، انتشارات مبین، رشت، چ ۱، ۱۳۸۰، ج ۱، ص ۱۳۴٫

[۱۱] «و فی السماء رزقکم و ما توعدون» (ذاریات، ۲۲)

[۱۲] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، همان، ج ۱، ص ۱۶۵؛ مفردات راغب، ماده ارض

[۱۳] ر.ک:المیزان، علامه طباطبایی، نشر اسراء، قم، ج ۱۶، ص ۲۴۷ و ج ۱۹، ص ۳۲۷٫

[۱۴] ر.ک: تفسیر الجواهر، طنطاوی جوهری، دار الفکر، بی تا، ج ۱، ص ۴۶؛ ر.ک: پژوهش در اعجاز قرآن، دکتر محمد علی رضایی اصفهانی، همان، ج ۱، ص ۱۲۶ ـ ۱۴۲٫

[۱۵] نک: سایت پایگاه مرکز فرهنگ و معارف قرآن.

[۱۶] «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُون‏» الذاریات، ۲۲٫

[۱۷] الملک، ۱۶٫ و می دانیم که خداوند مکان نداشته و درآسمان نیست؛ علامه طباطبائی در المیزان در مورد آن کس که در آسمان است چنین آورده است: منظور فرشتگانی هستند که موکل بر آسمان و حوادث عالمند» ترجمه المیزان،ج۱۹،ص ۶۰۰٫

[۱۸] «إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزینَةٍ الْکَواکِب‏»الصافات ۶ و «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی‏ یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى‏ فی‏ کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیم‏» فصلت ۱۲

[۱۹] المیزان

[۲۰] فصلت، ۱۲

[۲۱] ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ج‏۱، ص: ۲۵، داراحیاء التراث العربی، بیروت ۱۴۲۲، (ترجمه).