الله

"اللّه"، اسم برگزيده و مختص پروردگار و دربردارنده عصاره همه صفات جمال و جلال خدا است.
واژه "الله" در قرآن كريم 2697 مرتبه ، واژه "اله" به اشكال مختلف 147 مرتبه و كلمه "اللّهم" 5 مرتبه در قرآن به كار رفته است 1
در بسيارى از آيات قرآن كريم درباره اللّه، ويژگى ها و صفات وى مطالب مهم و ارزنده اى ارائه شده است.
يكى از جامع ترين آيات در اين باره آيه هاى 23 و24 سوره حشر است. در اين آيات صفات: مَلِك ، قدوس ، سلام ، مؤمن ، مهيمن ، عزيز ، جبار ، متكبّر ، سبحان ، خالق ، بارئ ، مصور و حكيم براى خداوند بيان شده است و در پايان در تعبيرى جامع آمده است كه همه نام هاى نيكو در عالى ترين وجه به او اختصاص دارد: (وله الأسماء الحسنى) .

«اللّه» در قياس با ساير اسماى حسناى الهى برجستگى هاى ديگرى دارد ; از جمله:

1. «اللّه» شناخته شده ترين و پركاربردترين نام هاى پروردگار در متون اسلامى است ;
2. اقرار به وحدانيت «أشهد أن لا إله إلاّ اللّه» با آن محقق مى شود ;
3. خاص ترين، برترين و برگزيده ترين نام نيك الهى و عصاره همه صفات جمال و جلال است ;
4. «اللّه» اسم مختص خداوند است و در غير او كاربردى ندارد.
5. انتساب اللّه به ديگر نام هاى الهى نادر است ; براى مثال نمى توان گفت«اللّه» از اسماى جبار يا قهار است ، ولى انتساب ديگر اسما به اللّه درست است ، مانند آن كه گفته شود «جبار» يا «قهار» از اسماء اللّه هست 2 ;
6. برخى بر آنند كه «اللّه» همان اسم اعظم است 3

به خلاف باور شمارى اندك كه ريشه اللّه را اقتباس از عبرى دانسته اند بيشتر لغت دانان اصل آن را عربى فصيح مى دانند كه قرن ها پيش از بعثت پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) كاربرد داشته است 4
در مشتق يا جامد بودن لفظ اللّه اختلاف نظر هست. كسانى آن را مشتق دانسته و سپس در منشأ اشتقاق آن نظرگاه هاى متفاوتى ارائه كرده اند ; از جمله:
1. اللّه مشتق از اله به معناى مألوه و معبود است 5. بيشتر مفسران و لغت نويسان معتقدند واژه اللّه از اله گرفته شده است ; يعنى آن گاه كه ال بر اله داخل شد همزه اصلى آن ساقط و هر دو لام در يكديگر ادغام شدند و به صورت اللّه درآمد 6.
2. اللّه برگرفته از وَلَه به معناى تحير و سرگردانى است ، زيرا عقول در كنه ذات وى سرگردانند 7
3. اللّه از أله به مفهوم قرع است ، چرا كه خلق به منظور برآمده شدن نيازها به او پناه مى برند.
4. اللّه اقتباس شده از لاه به معناى احتجب است ، زيرا جوهر ذات وى از ادراك ديگران پوشيده و پنهان است 8
5. اللّه برگرفته از وَلَه به مفهوم دوست داشتن فراوان است ، زيرا محبوب همه آفريده هاست 9. بيشتر اينان «ال» اللّه را تفخيم و تعظيم شمرده اند ، زيرا اسماى خداوند براى همه شناخته شده است 10.
در برابر اين نظريه ، برخى واژه شناسان اللّه را جامد و از نوع علم مرتجل مى دانند 11.

ديدگاه گروهى ديگر اين است كه واژه اللّه علم نيست بلكه به منزله علم است ، با اين استدلال كه در مفهوم علم ذات ، اسم معينى بى توجه به وصفى خاص در نظر گرفته مى شود ، ولى در اللّه ذات معينى با اين ويژگى كه فراگيرنده همه صفات است در نظر گرفته شده است. بر اين اساس فرق ميان اللّه و ساير اعلام اين است كه در واژه اللّه بر خلاف اعلام ديگر ، صفات در نظر گرفته شده است ، چنان كه تمايز ميان اللّه و ديگر اسماى حسناى الهى در لحاظ كردن همه صفات در اللّه و در نظر گرفتن هر يك از آنها در ديگر اسما است. 12.

«اللهم» تعبيرى ديگر از لفظ جلاله اللّه است 13 كه در تفسير آن اختلاف شده است.بسيارى معتقدند به معناى يا اللّه است كه ميم مشدّد به جاى ياى ندا آمده است و برخى بر اين باورند كه به معناى يا اللّه آمنّا بخير است ، كه در اثر كثرت استعمال و به منظور سهولت به كارگيرى به اين شكل درآمده است 14

متفكران اسلامى در مقام فرق گذارى ميان اللّه و اله نظرهاى متفاوتى دارند. بسيارى بر اين باورند كه اللّه و اله اختلاف مفهومى دارند. اللّه عَلَم است براى معبود به حق و اله معناى عام و فراگير دارد كه شامل معبود حق و باطل مى گردد. 15. گواه اين فرق دو آيه زير است:
(ولئن سئلتَهم مَن خَلَقَهُم ليقولنّ اللّه) 16 كه اللّه به معناى معبود حق به كار رفته است.
(أجعل الالهة إلهاً واحداً انّ هذا لشيءٌ عجاب) 17 كه اله به معناى عام است.
ابن ابی الحديد معتقد است اللّه و اله يك معنا بيش ندارد و ميان آن دو تساوى است 18.
نظر دقيق آن است كه اله و اللّه معنايى يكسان دارند ، با اين تفاوت كه اله اعم و اللّه اخص است و هر دو به معناى خداست. البته خداى مشخص و معين در ذهن بشر كه حاكم جهان و پديد آورنده زمين و آسمان است همان اللّه است ، ولى اله از نظر لغت و استعمال به معناى كسى است كه نوعى تصرف در جهان و سرنوشت انسان دارد ، حال اعتقاد به چنين تصرفى حق باشد يا باطل.
 

نویسنده: حسن ودود

 

  • 1. (المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الكريم ، كلمه اللّه).
  • 2. (علم اليقين ، ج1 ، ص106)
  • 3. (روح البيان ، ج1 ، ص8).
  • 4. (لوامع البينات ، ص 79).
  • 5. (التوحيد ، ص220)
  • 6. (كشاف ، ج1 ، ص 3 ، مفردات ، ص 31)
  • 7. (الميزان ، ج1 ، ص 18).
  • 8. (مجمع البيان ، ج1 ، ص 19).
  • 9. (مفاهيم القرآن ، ج6 ، ص 111)
  • 10. (مجمع البيان ، ج1 ، ص 19)
  • 11. (الميزان ، ج1 ، ص 18)
  • 12. (گوهر مراد ، ص 240)
  • 13. (آل عمران:26)
  • 14. (مفاهيم القرآن ، ج6 ، ص 112ـ 113).
  • 15. (الكشاف ، ج1 ، ص 35 ; نهج البراعه راوندى ، ج1 ، ص 24)
  • 16. (زخرف:87)
  • 17. (ص:138)
  • 18. (شرح نهج البلاغه ، ج1 ، ص 62)