دلایل نفی تحریف قرآن (قسمت سوم)

محقق اردبيلي (متوفاي 993)، مجمع الفائدة، ج 2، ص 218.

شيخ جعفر كبير كاشف الغطا (متوفاي 1228)، كشف الغطا و رساله الحق المبين، ص 11.

شيخ محمدحسين آل كاشف الغطا(متوفاي 1373) اصل الشيعة و اصولها، ص 133.

فيض كاشاني محمد محسن (متوفاي 1090)، مقدمه ششم تفسير صافي و علم اليقين، ج 1، ص 565 و وافي، ج 2، ص 274 ـ 273.

خاتم المحدثين شيخ حر عاملي، صاحب وسايل الشيعة (متوفاي 1104) دررساله فارسي كه به همين منظور نوشته است، طبق نقل شيخ رحمت اللّه دهلوي دركتاب پرارزش خود، اظهار الحق، ج 2، ص 208 و الفصول المهمة، سيد شرف الدين، ص 166.

علامه شيخ محمد جواد بلاغي (متوفاي 1353)، آلا الرحمان، ج 1، ص 27 ـ 25.

محقق ثاني شيخ علي بن عبدالعالي كركي (متوفاي 940) در رساله اي كه به همين منظور نوشته است، طبق نقل سيد محسن اعرجي در كتاب اصولي خود: شرح وافيه (خطي).

سيد شرف الدين عاملي (متوفاي 1381)، الفصول المهمة، ص 163 و نيز دركتاب رديه خود بر مسايل موسي جاراللّه، ص 28.

سيد محسن امين عاملي (متوفاي 1371)، اعيان الشيعة، ج 1، ص 41.

علامه اميني شيخ عبدالحسين تبريزي، الغدير، ج 3، ص 101.

علامه طباطبايي (متوفاي 1402)، الميزان، ج 12، ص 137 ـ 106.

امام خميني (قدس سره) در كتاب «تهذيب الاصول»، ج 2، ص 165 و نيز در «انوار الهداية» شرح كفاية الاصول، ج 1، ص 245 كه با كمال حدت و شدت ازموضع پاك بزرگان شيعه در اين باره دفاع نموده و از بي ارزشي گفته هاي حاجي نوري پرده برداشته است.

آيت اللّه سيد ابوالقاسم خويي (قدس سره) در مقدمه تفسير خود «البيان»، ص 258 ـ 215با دلايل متين و استوار از ساحت قدس قرآن دفاع كرده هرگونه اتهام قول به تحريف را از شيعه ناروا دانسته كه اين نوشتار شمه اي از بيانات روشن و مستدل اين استاد بزرگ وار است.

 

رد اتهام

بسياري از بزرگان علماي اهل سنت، كه منصفانه مساله تحريف را بررسي كرده اند، شيعه اماميه را از تهمت قول به تحريف مبرا دانسته اند اولين كسي كه شهادت به نزاهت موضع شيعه داده است، ابوالحسن علي بن اسماعيل اشعري (متوفاي 324)، شيخ اشاعره و بنيان گذار مكتب اشعري است كه تمامي جهان تسنن، امروزه پيرو اين مكتب هستند وي در اين زمينه چنين مي گويد:
«شيعه اماميه دو دسته اند: يك دسته كوته نظران ظاهربين كه فاقد انديشه اند و درمسايل ديني داراي نظر و آراي عميق نيستند اينان قايل به تحريف در جهت نقص برخي كلمات بوده اند و دليل آنان رواياتي است كه نزد محققين طائفه فاقد اعتباراست، ولي همين دسته نسبت به زيادتي در قرآن، به كلي منكرند و مي گويند: هرگزدر قرآن زيادتي رخ نداده است دسته دوم، محققين و صاحبان نظر و اجتهادند كه هردو جهت زيادت و نقص را منكرند آنان مي گويند قرآن هم چنان كه بر پيامبراكرم (ص) نازل شده تا كنون دست نخورده است و از گزند تحريف، به طور مطلق، درامان بوده است، زيادت، نقص و تبديل و تغييري در آن حاصل نشده است».(1)
علامه شيخ رحمت اللّه هندي دهلوي در كتاب نفيس خود «اظهار الحق» (2) به تفصيل در نزاهت و برائت شيعه از قول به تحريف سخن گفته است مجموع گفتاراو را در صيانة القرآن آورده ايم هم چنين استاد معاصر، محمد عبداللّه دراز در كتاب پرارج خود، «المدخل الي القرآن الكريم» (3)، از شيعه دفاع نموده، ساحت آنان را از اين تهمت مبرا دانسته است استاد شيخ محمد محمد مدني، رئيس دانشكده الهيات دانش گاه الازهر در «رسالة الاسلام» (4) به تفصيل و استشهاد فراوان ازموضع شيعه دفاع كرده و به طور كلي اين نسبت را به شيعه نسبت ظالمانه گرفته است.(5)

  • (1). اظهارالحق، ج 2، ص 209 ـ 206.
  • (2). المدخل الي القرآن الكريم، ص 40 ـ 39.
  • (3). رسالة الاسلام، شماره 44، ص 385 ـ 382.
  • (4). ر ك: صيانة القرآن من التحريف.
  • (5). تفسير آلاالرحمان، ج 1، ص 25.