اولين‌ كاتب‌ قرآن‌، امام‌ علي‌ علیه السلام بود

«خط ، هنر تثبيت ذهنيات است با علائم معهود چشم . احتياج به خفظ خاطره ها نخستين محرك پيدايي خط در بين اقوام عالم بود، جد انسان اوليه براي حفظ اموري كه مي خواست سال هاي مديد باقي بماند، ابتدا به رسم صور آن ها پرداخت و از اين تصويرپردازي روش تصويرنگاري را به وجود آورد» 1

چنانكه از تعريف علامه برمي آيد اولين خط انسان ، خط تصويرنگاري بوده كه بوسيله آن اشكال ظاهري اشياء را مي كشيده و بدين سان منظور و مقصود خود را به ديگران انتقال مي داده است . رفته رفته و براساس تلاش هاي فراوان ، انسان توانست موفق به بوجود آوردن خط تصويري با نام هيروگليف شود كه اين خط در مصر بوجود آمد و پس از آن خطوط ديگري نيز در ممالك دنيا بوجود آمد كه مي توان به خط يوناني ، خط عبري ، خط حبشي ، خط آرامي و... اشاره كرد.
اما در مورد خط عبري اعتقاد بر اين است كه اين خط داراي 2 قسم مي باشد كوفي و نسخ . خط كوفي را مأخوذ از خط سرياني مي دانند كه در مورد آن بيشتر توضيح خواهيم داد و خط نسخ را مآخوذ از خط نبطي مي دانند. در كتابت قرآن و روزهاي آغازين ظهور اسلام از خط حجازي كه در واقع شكلي از خط نسخ مايل بود استفاده مي شد كه بعدها خط كوفي جانشين خط نسخ شد. خط كوفي در آغاز فاقد اعراب و نقطه بود و بدين سبب اختلاف در نحوه قرائت بوجود مي آمد. در سده نخستين ابوالاسود دوئلي از شاگردان امام علي (ع ) به دستور آن حضرت ، نقطه گذاري در مصاحف قرآن را آغاز كرد.
در ارتباط با اينكه كاتب وحي در شهر مكه چه كسي بود اغلب محققان بر اين نظرند كه عبدالله بن سعد بن اسرح ، اول كسي بود كه در شهر مكه به كتابت قرآن پرداخت و اول كسي كه در مدينه به كتابت قرآن پرداخت از ابي بن كعب نام مي برند. اما براساس روايات كهن ، كسي كه بيش از ديگران به كتابت قرآن پرداخت و اولين خوشنويس قرآن محسوب مي شود،امام علي (ع ) بوده است .

 

خط كوفي

خط كوفي از بركت كتابت قرآن كريم به كمال رسيد و در به كمال رسيدن اين خط نبايد از نقش امام علي (ع ) غافل بود و چنان در آن زمان مورد توجه و اقبال عمومي قرار گرفت كه سراسر جهان اسلام را تحت سلطه خود درآورد.
خط كوفي به خط كوفي مشرقي و كوفي مغربي تقسيم مي شود كه هر كدام از اينها نيز به شعبه هاي خاصي تقسيم مي شوند و با اين مجال به اشاره اي اجمالي بسنده مي كنيم .
 

خط كوفي ساده :

خط كوفي ساده كه از هر گونه اعراب و نقطه خالي هست و اين نوع خط در قرن اول هجري رايج بوده كه براي نمونه به قرآن هاي كتابت شده توسط امام علي (ع ) مي توان اشاره نمود.
 

خط كوفي مدور :

اين نوع خط كه داراي دايره و انحنا مي باشد در مكاتبات و داد و ستدها استفاده مي شده است و در قرآن المحلي چنين اشاره شده است : «اين كوفي منسوب به ابن مقله است . در نسخ قديمي از خط كوفي با حروف ملايم توأم با انحناء و استداره ياد شده به نام «مغوّر» كه در مكاتبات خصوصي و مراسلات تجاري كاربرد داشته است و به آن مستدير نيز گفته اند.»
 

خط كوفي تزئيني :

خط كوفي داراي شكل خاصي است كه مي توان هر تزئيني را روي آن انجام داد و به صورت هاي مختلف مانند تابدار و بهم پيچيده مانند الف و لام ها و... نوشت .
 

كوفي پيرآموز:

پيدايش اين نوع خط را به ايرانيان نسبت مي دهند و اين خط نوعي از خط كوفي است كه كلمات به صورت پيوسته و گاهاً جدا از هم كه بوسيله خطوط نازكي به به هم متصل مي باشند نوشته مي شوند و آموختن آن از سادگي خاصي برخوردار بوده است .
 

كوفي معقلي :

كلمه «معقل » به معناي ديوار بلند مي باشد و اين نوع خط بيشتر در بناها به كار مي رفته است از اين نوع خط در بناهاي اسلامي زياد استفاده شده و به خط بنايي نيز معروف مي باشد.
همان گونه كه اشارت رفت خط كوفي كه در خدمت كتابت كلام نور قرار گرفت دوران رشد و شكوفايي خود را شروع كرده و به نقطه اوج خود رسيد و در اواخر قرن چهارم رو به افول نهاد و قرآن هاي بسياري كه بوسيله اين خط نگارش يافته اند همچون چراغي فروزان مي باشند.

 

اقلام سته

بعد از استخراج اقلام سته از خط كوفي توسط محمد علي بيضاوي معروف به ابن مقله جهان خوشنويسي رنگ و جلوه اي ديگر گون يافت و مي توان اين توقيع را از بركت كلام الله دانست .
اقلام سته يا خطوط ششگانه عبارت بودند از محقق ، ريحان ، ثلث ، توفيق ، رقاع ، نسخ كه در ذيل به هر كدام اشارتي مي شود:

 

خط محقق

داراي يك دانگ و نيم دور است كه در اطلس خط استاد فضائلي آورده است : «تا آغاز دولت عباسي مردم به همان شيوه قديم يعني كوفي و قلم جليل و متفرعات آن خطوط كه موزون مي گفتند، مي نوشتند. همين كه خاندان هاشمي ظاهر گرديد، نوشتن قرآن به آن خطوط اختصاص يافت و خطي پيدا شد كه به آن عراقي مي گفتند و اين خط محقق بود كه به آن رواقي نيز گفته مي شد.» 2

 

خط ريحان

اعتقاد بر اين است كه ريحان از محقق وضع شده است كه اين خط اندك تفاوتي با خط ريحان دارد. اصول در هر دو خط يكسان مي باشد فقط به جز حرف «ي ».

 

خط ثلث

خط ثلث ريحاني نيز از خط ريحان گرفته شد كه با دو دانگ دور، چهار دانگ سطح از خط ريحان ايجاد شده است . خط ثلث را از لحاظ استحكام و زيبايي «ام الخطوط » ناميده اند. در كتاب اطلس خط درباره خط ثلث آمده است : «ثلث به ام الخطوط تعبير مي شود و خطاط وقتي معتبر است كه خط ثلث را محكم و قرص بنويسد و آن مشكل ترين و سخت ترين خطوط است . مسلم است كسي كه در نوشتن اين خط مهارت پيدا كند، خط توقيع و رقاع و غيره برايش آسان مي شود و آن خطوطي از تيره ثلث اند» 3

 

خط توقيع

خط توقيع از خط ثلث مشتق شده كه براي نوشتن توقيعات و سجلات كاربرد دارد. در اطلس خط درباره خط توقيع آمده است : «قسط قلم در توقيع به دور مايل تر است بر خلاف ثلث كه به تحريف مايلتر بود زيرا كه در خط توقيع پري و فربهي بهر حروف يكسان و يكنواخت است ، بر خلاف ثلث كه داراي تشعيرات و محتاج تحريف مي باشد و حروف توقيع گردتر و گودتر از ثلث نوشته مي شود.» 4

 

خط رقاع

از خط رقاع براي نوشتن رقعه ها و فرامين استفاده مي شد و گاهي مواقع نيز براي نوشتن عناوين كتابها بكار مي رفته است . از قلم رقاع در دوران هاي پيشين در ممالك اسلامي استفاده مي شد كه گاهي در پايان قرآن تاريخ و نام امراء و بزرگان بوسيله آن نوشته مي شده است .

 

خط نسخ

خط نسخ با حروف منحني و قوسي وار نوشته مي شد كه معروفيت و شهرت زيادي پيدا كرد و با اقبال عمومي روبرو گرديد و بدين دليل خط نسخ نام گرفت كه ناسخ خطوطي بود كه براي كتابت قرآن بكار گرفته مي شده . در مورد اين خط در كتاب اطلس خط آمده است : «اين خط نزديك به ثلث و محقق و ريحان و حروف آن از آنها گرفته شده و خطي تقريباً يكدست و يكنواخت گرديده است . اشكال و صور مبسوط و مستدير آن به اعتدال و تساوي در حدود نيمي سطح و نيمي دور به چشم مي خورد و حركات قلم نيز در آن به همين نسبت معتدل و گردش قلم به اصطلاح گرم و نرم انجام مي شود، كلمات و حروف از ديدگاه اندام خط به درشت اندامي محقق و ثلث نيست و از اين جهت هم از اعتدال برخوردار و جلوه آن نيز در قلم معتدل بيشتر ظاهر مي گردد. در اين خط اكثراً در كتابت ريز و كمي در درشت متوسط به كار مي رود و به حقيقت صفات محقق و بديع و منسوب و فضاح و معتدل درباره آن صدق مي كند و از همين جهات بود كه از بدو خودنمايي روز به روز رونق افزون يافت و امروز در تمام ممالك اسلامي حائز اهميت و اعتبارات و قرآن مجيد را با اين خط مي نويسند». 5

 

ابن بواب

ابوالحسن علي بن هلال معروف به ابن بواب از بزرگترين هنرمندان خوشنويس جهان اسلام مي باشد. وي براي گسترش خط نسخ و رشد و شكوفايي و اعتلاي اين خط تلاش هاي فراوان نمود و براي آن اصولي را بنيان نهاد كه بعدها ناسخ تمامي خطوط قبل از خود شد.
ابن بواب توانست قواعد تازه اي در خوشنويسي بوجود آورد و ميزان سنجش اندازه حروف را بوسيله نقطه معين كرد.
در دايرة المعارف بزرگ اسلامي در مورد ايشان چنين نوشته اند: «ابن بواب ، ابوالحسن علي بن هلال (413 ق / 1022 م ) خوشنويس و مذهب معروف ، منابع متأخر لقب علاء الدين را هم به نام او افزوده اند. زادروز و زادگاهش را نمي دانيم ولي معلوم است پدرش هلال ، دربان آل بويه بوده و به همين سبب علي بن هلال به ابن بواب ، يا ابن ستري معروف بود. ابن بواب خوشنويسي را از محمدبن اسد و محمدبن سمساني آموخت و آنان اين هنر را از ابن مقله فراگرفته بودند. ابن بواب پيش از آنكه خوشنويس شمرده شود به هنر نقاشي و نگارگري خانه ها اشتغال داشت و سرانجام به كتابت روي آورد. در خوشنويسي به چنان پايه اي رسيد كه يگانه روزگار خويش گرديد، به گونه اي كه نوشته اند: «از متقدمين و متأخرين كسي را نمي توان يافت كه چون او يا نزديك به خط او بنويسد» 6
در تاريخ آورده اند كه ابن بواب روزي گفت كه در شيراز عهده دار كتابخانه بهاء الدوله بودم ، روزي ميان كتاب ها نسخه اي ديدم كه جلدي سياه داشت . آن را باز كردم قرآني بود به خط ابن مقله اما جزء سي ام آن كامل نبود اين قرآن را به بهاء الدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد كه جزء سي ام را به همان شيوه ابن مقله بنويسم و اگر وي نتوانست تشخيص دهد جايزه اي به من اعطا نمايد. مي گويد به كتابخانه رفتم و كاغذي كهنه را انتخاب كردم و مشغول كتابت گرديدم . بعداز چندي كه قرآن آماده شده بود و يك سال از اين رويداد گذشته بود بهاء الدوله سراغ قرآن را گرفت به او نشان دادم و او نتوانست فرقي بين خط من و خط ابن مقله قائل شود و جايزه اي كه از او خواستم تعدادي برگه هاي كاغذ كهنه بود كه در كتابخانه وجود داشت .
اساتيد وي را محمد بن اسد و محمد بن سمساني ذكر كرده اند. آنچنان كه از نوشته ها بر مي آيد ايشان را استادي پركار مي دانند كه توانسته است در طول مدت عمر خود 64 نسخه قرآن را كتابت نمايد. از جمله آثار باقيمانده از وي مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
1- تركيه موزه طوپ قاپو، شعر سالمه بن جندل با امضاء و تاريخ رمضان سال 413 هـ.ق . كه ظاهراً جعلي است و در آن جا دو صفحه به قلم طومار به خط وي موجود است .
2- تركيه گنجينه اوقاف موزه آثار تركيه اثري به تاريخ 408 قمري .
3- تركيه گنجينه اياصوفيه ، جنگي در «آداب و حكم » با قلم ثلث .
4- قرآن مجيد كه در كتابخانه مباركه مرحوم آيت الله العظمي نجفي مرعشي نگهداري مي شود.
5- قرآن مجيد به صورت كامل و جامع از ابتدا تا انتها به خط وي كه خوب و سالم باقي مانده است . و در سال 391 هـ.ق . نوشته شده ، اين قرآن در مجموعه موزه چستر بيتي دوبلين نگهداري مي شود.
شاگردان ابن بواب : مكتب ابن بواب در امر آموزش خوشنويسي برقرار بود كه بدين وسيله توانست شاگردان زيادي را تعليم داده و تربيت نمايد كه تا اواخر قرن ششم زيستند مانند محمدبن موسي شافعي معروف به ابن بصيص ، محمدبن عبدالملك ، زينب شهده ، مهيار ديلمي ، ابويوسف محمدبن اسماعيل گلپايگاني ، ابوالفضل خازن دينوري ، عبدالكريم كاتب و...

 

ياقوت مستعصمي

جمال الدين ابوالمجد عبدالله ياقوت مستعصمي ملقب به «قبلة الكّتاب » در زمان خليفه المستعصم بالله (640 - 656 هـ. ق ) آخرين خليفه عباسي زندگي مي كرد وي از هنرمندان بزرگ جهان اسلام بود و بيشترين تلاش و همت خود را به كتابت قرآن معطوف ساخته بود كه در طول عمر خود قرآن هاي متعددي را به رشته تحرير درآورد و بعضي از مورخان مي گويند كه ايشان 364 قرآن را كتابت نموده اند.
ياقوت در خوشنويسي معروف به تند نويسي بوده است . از قرآن هايي كه به خط ايشان در تركيه وجود دارد قرآني خشتي كوچك به خط ثلث كه رقم ياقوت مستعصمي در آن وجود دارد و در بقعه مولوي در شهر قونيه نگهداري مي شود.
قرآن ديگر قرآن نفيس و بزرگي در قطع وزيري با جلد ضربي و با تشعير سازي در حواشي كه با خط ثلث كتابت شده و با رقم كتيبه المذنب ياقوت المستعصمي مي باشد.
پس از ياقوت شاگردانش همت گمارده و راه استاد خود را ادامه دادند كه در قرن هشتم خوشنويسي را به نقطه اوج خود رساندند كه شش تن از شاگردان بنام ايشان به اساتيد سته معروف شدند كه ايشان عبارتند از: ارغون بن عبدالله كاملي ، نصرالله طبيب ، يوسف مشهدي ، مباركشاه بن قطب تبريزي ، سيد حيدر و اين اساتيد به نوبه خود شاگرداني را تربيت كردند كه بعدها ايشان طلايه دار خوشنويسي و كتابت قرآن بودند.

 

پيدايش خط نستعليق

شايد به نوعي بتوان گفت خطوط قبل از نستعليق بيشتر براي كتابت قرآن پديد آمدند ولي نستعليق براي چه پديد آمد. عده اي براين باورند كه نستعليق از تركيب خطوط نسخ و تعليق پديد آمده است و اين خط توسط ميرعلي تبريزي استاد بنام دوره تيموريان خط نستعليق را بنيان نهاده است . همان طور كه گذشت خط نستعليق در مورد كتابت قرآن مورد استقبال نگرديد و به صورت اندك چند قرآن بوسيله اين خط كتابت شد كه از قديمي ترين آنها مي توان به قرآن با خط نستعليق شاه محمود نيشابوري اشاره نمود كه هم اكنون در موزه طوپ قاپو نگهداري مي شود.
در دوره قاجاريه در ايران خط نستعليق رو به رشد و شكوفايي نهاد و هنرمندان برجسته اي چون وصال ، ملك الكتّاب ، ميرزا علامرضا، حجاب شيرازي ، محمدرضا كلهر، ميرعماد سيفي و ديگران در رشد و تعالي اين خط كوشيدند كه هر كدام با خلق قطعات و آيه نگاري هاي زيبا بر اعتلاي اين خط افزودند كه اين قطعات زينت بخش موزه ها و اماكن ديدني مي باشد.

 

شكسته نستعليق

شايد به نوعي بتوان گفت كه شكسته نستعليق محصول سختي نوشتن تعليق بود چون در قرن يازدهم ترجمه قرآن ها به شيوه تعليق نوشته مي شد بدليل سختي تعليق (خواندن ) خط شكسته توسط درويش عبدالمجيد طالقاني بنيان نهاده شد و به همت اين استاد توانا به اوج زيبايي خود رسيد و بعد از ايشان استاد گلستانه در به كمال رساندن اين خط كوشش هاي فراواني نمود و هم اكنون قطعات زيبايي از اين خط كه آيات قرآني را كتابت كرده اند چشم هر بيننده اي را مي نوازد و شايد يكي از زيباترين اين قطعات سوره حمد استاد ميرزا غلامرضا اصفهاني (وفات 304 هـ.ق ) باشد.

 

قرآن هاي منسوب به ائمه (ع )

 

قرآن منسوب به امام علي (ع )

اين قرآن حاوي اوائل سوره بقره تا پايان سوره كهف است و ابعاد هر ورق آن 37*37 سانتي متر مي باشد و در هر صفحه 20 سطر نوشته شده است و در محلي به نام جامع الكبير صنعا نگهداري مي شود. در سال 1318 هـ.ق . هشت نفر از علماي يمن و خبرگان ، صحت انتساب اين قرآن به امام علي (ع ) و زيد بن ثابت و سلمان فارسي را تأييد كرده اند، اين قرآن روي پوست و به خط كوفي قديم بدون نقطه نوشته شده است . اما نشانه هاي اعجام به روش ابوالاسود در آن ديده مي شود.

 

قرآن منسوب به امام حسن (ع )

مصحفي كه كتابت آن منسوب به امام حسن (ع ) مي باشد و در صفحه اول آن «كتبه حسن ابن علي ابن ابي طالب في سنة احدي اربعين » نوشته شده است ، اين قرآن بر روي پوست نوشته شده و از آيه مباركه ««بما غفرلي ربي و جعلني من المكرمين 7 شروع و به آيه ««انهم لفي شك منه مريب 8 ختم مي شود.

 

قرآن منسوب به امام حسين (ع )

در صفحه اول آن آمده است : «كتبه حسين بن علي » اين مصحف با آيه «و اما الجدار فكان ...» 9 شروع و به آيه قل كل متربص فتوبصوا فستعلمون» ...»  10 به پايان مي رسد

 

قرآن منسوب به امام زين العابدين (ع )

اين قرآن كه صفحات آن كامل نيست در آخر آن چنين آمده است «كتبه المنتظر بوعده علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب » كه داراي حركات و نقطه گذاري مي باشد.

 

قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع )

اين قرآن در گنجينه موزه هنرهاي اسلامي قاهره نگهداري مي شود و روي پوست نوشته شده و داراي نقطه و اعراب گذاري مي باشد.

 

پي نوشت ها:

1- لغتنامه دهخدا، علي اكبر دهخدا، جلد 6، ص 8650.
2- اطلس خط ، حبيب الله فضائلي ، ص 195.
3- اطلس خط ، ص 263.
4- همان منبع ص 266.
5- اطلس خط ، ص 391.
6- دايرة المعارف بزرگ اسلامي ص 142. جلد سوم .
7- آيه 27 سوره يس .
8- آيه 45 سوره فصلت .
9- آيه 82 سوره كهف .
10- آيه 135 سوره طه .

 نویسنده: مير حسن ملكي